یک افسر آمریکایی هشدار داده بود که طالبان به آرامی نزدیکتر میشود و به اراضیای تجاوز میکند که پیشتر امن به نظر میرسید. چهار نفر از نیروهای این افسر به تازگی کشته شده بودند و او به افغانهایی نیاز داشت که آماده مبارزه باشند.
افسر آمریکایی با التماس از جمع ۱۵۰ نفره بزرگان افغان پرسید: چه کسی ایستادگی میکند؟
مردم ولایت «قندوز» تا حد زیادی حامی آمریکاییها و مخالف طالبان بودند. با این حال، به خدمت گرفتن افسران پلیس به کندی پیش میرفت و در تابستان ۲۰۰۹، مقامات محلی و افسر آمریکایی که یک سرهنگ دوم از گارد ملی «جورجیا» بود، به راهکاری پرخطر روی آوردند، یعنی «استخدام شبهنظامیان خصوصی».
در حالیکه زمزمه نارضایتی در میان جمعیت پیچید، به گفته چهار نفر از حاضران در گردهمایی، پیرمردی برخاست و گفت: فکر نمیکنم این ایده خوبی باشد. ما پیشتر با این وضعیت روبهرو شدهایم. شبهنظامیان به مشکلی بزرگتر از طالبان تبدیل خواهند شد.
در این گزارش همچنین آمده است: در میان اعتراضات، یک فرمانده نظامی سابق به نام «محمد عمر» برخاست و دیگران را بزدل خواند و فریاد زد: «من با طالبان میجنگم!»
این گردهمایی در «قندوز» در شمال افغانستان، در هیچ تاریخ رسمی از جنگ ثبت نشده است. اما مردم در سراسر این ولایت میگویند که این لحظه که به ظاهر بیاهمیت به نظر میرسید، جنگ را به گونهای تغییر داد که واشنگتن هرگز به درستی آن را درک نکرد.
به مدت چندین سال، آمریکایی ها از شبه نظامیان منطقه شمال در جهت مبارزه با طالبان حمایت می کردند. اما این تلاش ها نتیجه معکوس داد، گروه های تحت حمایت آمریکا چنان ظلمی بالای مردم روا می داشتند که مردم علیه آنها به مخالفت پرداختند. مردم شبه نظامیان و در کل آمریکایی ها را به منبعی از شکنجه ها برای خود می دیدند نه نجات شان!
برای مثال محمد عمر که به دیوار شکن معروف بود نمونه بارز یک فرمانده تحت حمایت آمریکا بود که با مردم بدرفتاری می کرد و با دزدی، اختطاف و قتل دشمنان و سایر افرادی که بالای آنها ماموریت داشت، وحشت را در میان مردم منطقه خود ایجاد کرده بود و او تنها شخص از هزاران جنگجوی شبه نظامی بود که توسط آمریکایی ها و متحدانشان آزاد و به صورت آشکار و پنهان عملیات های خود را انجام می دادند.
و در نهایت این نارضایتی ها بالاخره خود را نشان داد. در زمانیکه طالبان به تدریج افغانستان را در اختیار خود می گرفتند، حکومت آمریکا انتظار داشت تا منطقه شمال به عنوان جبهه نهایی توسط شبه نظامیان تحت کنترل شان حفظ شود اما اینگونه نشد و در مدت زمان کوتاهی مناطق شمال تسلیم و به دست طالبان افتادند.
این در حالی است که ترامپ، رئیس جمهور کنونی جو بایدن را مسئول پایان آشفته وار طولانی ترین جنگ آمریکا دانسته و وعده داده که «تک تک مقامات ارشد» را که مسئول خروج فاجعه آمیز از این کشور بوده اند را مورد بازخواست و وظیفه عزل نماید. در مقابل، آقای بایدن، افغان ها را به خاطر تسلیمی سریع به طالبان سرزنش می کند. او می گوید: رهبران سیاسی این کشور تسلیم و از کشور گریختند و نظام سقوط کرد!
اما هر دو مقام سیاسی کشور آمریکا دلایل اساسی سقوط را نادیده می گیرند: تحقیقات نیویورک تایمز نشان میدهد در مکانهایی مانند قندوز، ایالات متحده مدتها قبل از اینکه سربازان افغان سلاحهای خود را زمین بگذارند، شرایط را برای شکست مهیا ساخته بودند.
برای سالها، آمریکاییها به استخدام، آموزش و پرداخت هزینه گروههای سر به خودشبهنظامی که خانهها را غارت میکردند و کل جامعه را ویران می ساختند، کمک کردند. شبهنظامیان، غیرنظامیان را شکنجه میکردند، برای طلب مقادیر بسیار زیادی پول، افراد را اختطاف می کردند، افراد بی شماری را به قتل رساندند و کل قریه ها را ویران میکردند و در نتیجه تخم نفرت را نسبت به دولت افغانستان و متحدان آمریکایی کاشتند.
ارتش افغانستان که از قبل فروپاشیده بود، تشخیص دادند که از حکومتی دفاع میکنند که از حمایت داخلی و خارجی بسیار کمی برخوردار است. بنابراین زمانی که پیشروی سریع طالبان را مشاهده کردند یک انتخاب داشتند (تا اخرین نفس بجنگ یا جانت را بخر و فرار کن) آنها تصمیم گرفتند که سلاح های خود را زمین بگذارند و پایگاه ها و مناطق را به طالبان تسلیم کنند.
مناطقی که توسط آقای عمر و دیگر فرماندهان جنگ به یغما رفته بود، میدانهای جنگی فعال و داغی بودند که عمدتاً خارج از کنترل قرار داشتند. بیش از 50 مصاحبه که طی 18 ماه در قندوز انجام شد، نشان داد که چگونه حمایت آمریکا از شبه نظامیان، نه تنها در این ولایت، بلکه در سایر نقاط شمال افغانستان نیز به فاجعه تبدیل شده است.
پروژه ای که آمریکا و حکومت افغانستان به راه انداخته بودند در سقوط نظام جمهوریت نقش اساسی داشت.
بررسیهای دیگر تایمز در سال جاری نشان داده که چگونه ایالات متحده اقدامات شنیع و خشونت آمیز را انجام و متحدان خود را با بیاحتیاطی کامل به کشتن داده و اساساً شکست خود را در افغانستان رقم زد.
سقوط ولایت قندوز در سال 2021، آخرین استفاده از جنایتکاران شبه نظامی برای انجام عملیات ها علیه طالبان بود.
رحیم جان که مادر، پدر و دو برادرش توسط آقای عمر کشته شده اند، اظهار داشت: «شبه نظامیان به غیرنظامیان تیراندازی کردند و افراد بیگناه بیشماری را کشتند. چاره دیگری نداشتیم و ما از طالبان حمایت کردیم، زیرا آنها با شبه نظامیان می جنگیدند.»
حتی طالبان معتقد هستند که پیروزی خود در این ولایت را مرهون اقدامات اشتباه آمریکا می دانند. مطیع الله روحانی، یکی از فرماندهان پیشین طالبان و رئیس اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت قندوز در این رابطه گفت: «ایالات متحده به نام جنگ با ما، دزدان و قاتلان را بیشتری را تولید کرد. اما این موضوع فقط باعث شد افراد بیشتری به سمت ما سوق پیدا کنند.»
آمریکا در طول جنگ 20 ساله خود در افغانستان، مجموعهای از برنامهها را برای عضوگیری، آموزش و حمایت از مقاومت محلی در برابر طالبان اجرا کرد. برخی به طور رسمی گروههای مسلح را زیر نظر پلیس ایجاد کردند، در حالی که حمایتهای دیگر با پول و آموزش در اینجا (قندوز) و جاهای دیگر انجام میشد. در بسیاری از موارد، دولت افغانستان پول نقد آمریکایی را به شبهنظامیان اختصاص میدهد که از حمایت واشنگتن برخوردار هستند.
تقریباً تمام تلاش ها مشکل ساز بود. خیلی زود شبه نظامیان قدرتمند شدند. و در حالی که با طالبان می جنگیدند، بیشتر با یکدیگر جنگیدند و نوعی آشفتگی داخلی را ایجاد و به ظهور مجدد طالبان کمک کردند. برخی از افغانها آنقدر از شبهنظامیان غارتگر و دزد منزجر شده بودند که طالبان را به عنوان مدافعان خود می دیدند.