در دو دهه گذشته، افغانستان زیر سایه اشغال آمریکا، ناتو و دهها کشور دیگر قرار داشت. در این مدت، علاوه بر برخی مردان، تعدادی از زنان نیز تحت عناوین مختلف جذب نهادهای آمریکایی، لابیگران آنها، رسانهها و دیگر تبلیغات غربی شدند. این زنان تشویق شدند تا به گفته آنها، محدودیتها را از بین ببرند و مانند جوامع غربی حقوق خود را مطالبه کنند. آنها در همین راستا زنان دیگر را نیز با خود همراه کردند، برایشان کارگاههای آموزشی برگزار کردند، در سمینارها گرد هم آوردند، برایشان در رسانهها و در عموم، کمپین به راه انداختند و آنها را برای پیشبرد جنگ تبلیغاتی و اجرای پروژههای غربی آماده کردند.
نهادهای آمریکایی و غربی پولهای هنگفتی در اختیار این زنان گذاشتند، پروژههای بزرگی را به نام آنها اختصاص دادند و حتی آنها را در برابر شوهران و خانوادههایشان قرار دادند. این زنان از حمایت همهجانبه نهادهای آمریکایی برخوردار بودند؛ محافظان، موترهای ضد مرمی و هرگونه امکاناتی برای آنها فراهم میشد. این سرمایهگذاری تا جایی پیش رفت که این زنان را به کرسیهای پارلمان، ریاستهای دولتی، سفارتها، معاونتها و وزارتخانهها رساند. آمریکا و نهادهای غربی از آنها میخواستند که امور را به نمایندگی از آنها مدیریت کنند و در مقابل، حمایت گسترده مالی و تسهیلاتی برایشان فراهم میشد.
متأسفانه، این زنان که در تب دالر و پروژههای غربی گرفتار شده بودند، بهطور کامل از ارزشها، سنتها، فرهنگ، اخلاق، دین و رسوم جامعه خود فاصله گرفتند و در عوض، برای ترویج افکار، سنتها و ارزشهای غربی آستین بالا زدند. هر یک از آنها با استفاده از دالرهای آمریکایی و حمایت گسترده غرب، سازمانهای غیردولتی، نهادهای مدنی و دیگر بنیادهای مخصوص خود را تأسیس کردند و تمام تلاششان این بود که تعدادشان را افزایش دهند و گروه خود را وسعت ببخشیند. به دلیل شرایط حاکم آن زمان و حمایت گسترده خارجی، تا حدودی در این مسیر موفق هم بودند.
اما با سقوط دولت پیشین، تمامی این فعالیتها نابود شد. آن دسته از زنان که کمیشنکار، لابیگر و مجری پروژههای نهادهای خارجی، سفارتها و نهادهای غربی بودند، از افغانستان فرار کرده و به کشورهای غربی پناه بردند. آنها اکنون در تلاشاند تا شکوه گذشته خود را بازیابند و دوباره تحت حمایت دالرهای غربی زندگی کنند. به همین منظور، به تکاپو افتادهاند تا از طریق ارتباط با نهادها، سازمانها و افراد مختلف، برای خود پروژههای مالی جدید دریافت کنند. این سرگردانیهای آنها باعث شده که هر از گاهی به برخی نهادها و افراد نامه ارسال کنند و برای دریافت پروژهها درخواستی داشته باشند.
اما همانطور که این زنان در طول بیست سال گذشته در گمراه کردن زنان باوقار و باارزش افغانستان ناکام بودند، در این مسیر نیز شکست خواهند خورد. حتی اگر صدها و هزاران نامه به هر نهاد و فردی ارسال کنند و هر میزان درخواست ارائه دهند، هیچ چیزی به دست نخواهند آورد. در داخل افغانستان، میلیونها زن نجیب، باعزت و باوقار روزبهروز جایگاه بالاتری پیدا خواهند کرد، درحالیکه این زنان سرگردان در ادامه این دوندگیهای بیهدف، بیشازپیش بیاعتبار خواهند شد و هیچ واقعیت را تغییر نخواهند داد.
مطلبی از نشریه هندوکش