شبی که زمین پکتیکا لرزید؛ «سقف خانه فرو ریخت و آسمان را می‌دیدم»

در میانه یک بحران بشری همزمان با رکود اقتصادی، فقر و گرسنگی کم‌سابقه، افغانستان دچار یکی از مرگبارترین فجایع طبیعی نیز شد.

زلزله چهارشنبه اول سرطان 1401 در ولایت‌های دوردست پکتیکا و خوست، در اولین ساعات تابستان که صدها نفر را هنگام خواب غافلگیر کرد، بدترین زمین‌لرزه دو دهه اخیر در این کشور بود.

بسیاری با صدای فروریختن سقف و دیوارهای خانه خود از خواب بیدار شدند. زندگی صدها خانواده در چند دقیقه زیر و رو شد.

«سقف خانه فرو ریخت و آسمان را می‌دیدم»

شبیر، از کسانی که از این زلزله جان سالم به‌در برد اما چند عضو خانواده خود را از دست داد.

او در شفاخانه/بیمارستان پکتیکا در گفتگویی با بی‌بی‌سی لحظات اول این زلزله را اینچنین روایت می‌کند:

«صدایی بلند شد و بستر خوابم شروع به لرزیدن کرد. سقف خانه پایین افتاد و من گیر مانده بودم، ولی می‌توانستم آسمان را ببینم. شانه‌ام از جا بی‌جا شده بود (در رفته بود) و سرم آسیب دیده بود ولی توانستم که خودم را بیرون کنم. مطمئن هستم که ۷ یا ۹ عضو خانواده‌ام که در همان اتاق بودند، جان باخته‌اند.»

او که به بیمارستان بستری است، هنوز از سرنوشت خانوده خود خبر ندارد.

پزشکان در محل به بی‌بی‌سی گفته‌اند شمار زیادی از کودکان هم در نتیجه فرو ریختن دیوارها جان باخته‌اند.

«از خانه‌ای که داشتیم چیزی باقی نمانده»

اما سعیدالله که یکسال دارد، از این رویداد نجات یافت، هرچند پاره‌سنگی به سر او خورد و این کودک را زخمی و راهی بیمارستان کرد.

شامیرا، مادربزرگ سعیدالله به بی‌بی‌سی گفت پس از زلزله سه عضو خانواده‌اش زیر آوار گیر مانده بودند.

او می‌گوید: «از خانه‌ای که داشتیم چیزی باقی نمانده است و فقط منتظریم خیمه/چادری به ما داده شود که جایی بگذاریم و در آن زندگی کنیم. چاره دیگری نداریم.»

این زلزله به بزرگی ۶/۱ بود و مرکز آن در جایی بود که ساکنان روستاهای اطراف آن در خانه‌های گلی و غیرمعیاری زندگی می‌کنند و برخی از مناطق هم خانه‌ها در دامنه‌ها بنا شده که در برابر حوادث طبیعی به شدت آسیب‌پذیرند.

ولسوالی‌های گیان و برمل پکتیکا بیشترین تلفات را متحمل شده‌اند. مردم محلی گزارش داده‌اند که ده‌ها روستا کاملا با خاک یکسان شده‌اند.

«در هر اتاق چند نفر مرده بودند»

یک زن دیگر در بیمارستان پکتیکا به خبرنگاران گفت که ۱۹ عضو خانواده اش را از دست داده است.

او گفت: «هفت نفر در یک اتاق، پنج نفر در اتاق دیگر، چهار نفر در اتاق دیگر، سپس سه نفر در اتاق دیگر، همه از خانواده من کشته شدند.»

یکی از زنان دیگر می‌گوید: نیمه‌شب بود که زلزله رخ داد. من و کودکانم فریاد زدیم. یکی از اتاق‌های خانه ما تخریب شده بود. تمام همسایه‌های ما هم جیغ سر دادند.

عزت‌الله غورزیوال، یکی از بازماندگان دیگر به بی‌بی‌سی گفت که مردم همه چیز خود را در این زمین‌لرزه از دست داده‌اند.«اینجا چیزی باقی نمانده است. همه وسایل ما هنوز زیر آوار است…هیچ پتو، خیمه/چادر و سرپناهی وجود ندارد. مردم در زمین‌های باز دراز کشیده‌اند. ما به غذا و آب نیاز داریم. کل سیستم توزیع آب ما ویران شده است. همه چیز ویران شده است، خانه‌ها ویران شده است.»

شاهدان حاضر در صحنه وضعیت را «ناامید کننده» توصیف می‌کنند. یکی از روزنامه‌نگاران می‌گوید: «در هر خیابانی که می‌روید، صدای عزاداری مردم برای مرگ عزیزانشان شنیده می‌شود.»

عالم وفا، ۴۹ ساله، از کسانی است که به یکی از مناطق آسیب‌دیده در ولایت پکتیکا سفر کرد تا به بیرون کشیدن افراد گرفتار در زیر آوار کمک کند.او گفت مردم از شهرها و روستاهای همجوار برای نجات مردم به اینجا آمدند.عالم می‌گوید: «من امروز صبح (چهارشنبه) رسیدم و خودم ۴۰ جسد پیدا کردم. بیشتر آنها جوان و کودکان خردسال هستند.»

«حیرانم با ۹ جسد خانواده‌ام چه کار کنم»

پس از زلزله روایت‌های غم‌انگیز دیگری هم از محل گزارش شد.

از جمله خبرگزاری دولتی باختر مصاحبه با مردی را منتشر کرد که ۹ عضو خانواده خود را از دست داده است.

نادرشاه، گفت چند فرزند، داماد و نواسه/نوه خود را از دست داده است و اکنون حیران است با اجساد آن‌ها چه کار کند.

او می‌گوید: «دیگر جایی برای زندگی هم نداریم. نمی‌دانم چه خواهد شد.»

عکسی از یک مرد هم از دیشب در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شده و از جمله رئیس رادیو-تلویزیون دولتی افغانستان آن را منتشر کرده که گفته می‌شود تمام ۱۷ عضو خانواده خود را در این زلزله از دست داده است.

به نظر می‌رسد ظرفیت بهداشتی کافی برای رسیدگی به مجروحان این رویداد هم وجود ندارد.

یک پزشک در ولسوالی گیان در پکتیکا به بی‌بی‌سی گفت: «پزشکان و پرستاران هم در میان قربانیان هستند.»

نهادهای مختلف و آژانس‌های امدادی در تلاش هستند تا کمک کنند، اما مشکل در ارتباطات و تدارکات آب به این چالش می‌افزایند.

این نهادها از دیروز دست به کار شده‌اند و بر آوردن غذا، دارو و سرپناه اضطراری برای افراد نیازمند تمرکز دارند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x