در هفته آخر سپتامبر ۲۰۰۳، یک منبع محلی که در اصطلاح استخباراتی به عنوان مخبر یا به معنای کلی آن جاسوس شناخته میشود، با دسترسی گسترده به گروههای جهادی محلی و جهانی مانند القاعده، وارد یکی از دفاتر منطقهای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان شد.
اطلاعاتی که او ارائه کرد، زمینه را برای یکی از مهمترین عملیاتهای ضد ترور در تاریخ پاکستان فراهم ساخت. بررسی عملیات بَغَر نشان میدهد که چگونه شرایط برای اسلامآباد پس از تبدیل شدن به متحد نخست ایالات متحده در جنگ جهانی علیه تروریسم، پس از حملات ۱۱ سپتامبر به نیویورک و واشنگتن، تغییر کرد.
مخبر مورد نظر فاش ساخت که گروهی از جهادیها، از جمله فرماندهان برجسته و عالیرتبه، در مجموعهای از خانههای گِلی در روستای بَغَر در نزدیکی انگور اَده، یکی از گذرگاههای مرزی غربی با افغانستان، در منطقه وزیرستان جنوبی در ایالت خیبر پختونخوا، تجمع کردهاند.
مقامات امنیتی و استخباراتی که به سخنان او گوش میدادند، ابتدا با تردید به اطلاعات او نگریستند، اما مخبر محلی قابل اعتماد بود و اطلاعات عمیقی راجع به این شبکههای جهادی داشت.
یکی از مقامات استخباراتی که این گزارش را دریافت کرده بود، اظهار داشت: «در ابتدا باور کردن صحبتهای او برایم سخت بود. این منبع قابل اعتماد و برای ما دارای اعتبار بود، اما انتظار نداشتم که به چنین فرماندهان ارشد گروههای تروریستی دسترسی داشته باشد.»
برای تأیید این ادعا، افسر اطلاعاتی تصاویر طبقهبندیشدهای از فرماندهان جهادی تحت تعقیب را که تنها برای سازمانهای استخباراتی پاکستان و آمریکا در دسترس بود، به مخبر نشان داد.
مخبر بلافاصله تعدادی از این فرماندهان را شناسایی کرد و تأیید کرد که آنها در منطقه مرزی حضور دارند. مقام استخباراتی عنوان کرد که «این موضوع اعتماد مرا بیشتر ساخت.»
روز بعد، این افسر با شتاب بیشتری به راولپندی، مقر ارتش پاکستان، رفت تا موضوع را در یک جلسه سطح بالایی مطرح کند. یک مقام ارشد نظامی، صحت این اطلاعات را زیر سؤال برد و به او هشدار داد که در صورت نادرست بودن این گزارش، ممکن است تحت محاکمه نظامی قرار گیرد.
مقام استخباراتی چنین به یاد می آورد: «احساس اضطراب شدیدی داشتم، چون سالن جلسه پر از فرماندهان عالیرتبه نظامی بود.».
برای تأیید ادعای مخبر اول، آن مقام استخباراتی با یک منبع محلی دوم تماس گرفت و از او پرسید که آیا مخبر اول به محل موردنظر که احتمال میرفت مخفیگاه جهادیها باشد، دسترسی دارد یا نه. منبع دوم، ظرف چند روز اطلاعات را تأیید کرد. «به مقامات ارشد خود اطلاع دادم که پس از اطمینان از صحت و وضوح اطلاعاتی که ارائه کرده بودم، میتوانند عملیات را اجرا کنند.»
مکان موردنظر، یک خانهی بزرگ گلی بود که میزبان فرماندهان برجستهی جهادی بود. از جمله افراد حاضر در این مخفیگاه:
حسن معصوم (مخدوم) – یکی از رهبران ارشد جهادگر اویغوری و بنیانگذار حزب اسلامی ترکستان شرقی که در محافل جهادی با نام ابو محمد الترکستانی شناخته میشد.
احمد سعید الخضر، معروف به عبدالرحمن الکَنَدی – تبعهی کانادا و یکی از دستیاران نزدیک رهبران ارشد القاعده، از جمله اسامه بن لادن.
الکنَدی نقشی کلیدی در انتقال خانوادههای فرماندهان القاعده به وزیرستان پس از حمله آمریکا به افغانستان ایفا میکرد.
یک مقام استخباراتی چنین ادعا داشت: «آنها از اولین رهبران برجسته جهادی بودند که قصد داشتند پایگاهی در منطقه ایجاد کنند، سپس مورد هدف ما قرار گرفتند.»
اجتماع نادر و کمیاب از رهبران جهادی: (از چپ به راست) احمد سعید الخضر (عبدالرحمان کندی)، ایدئولوگ برجسته جهادی مصری، شیخ مرجان سلیم (شیخ عیسی) و حسن معصوم (ابومحمد الترکستانی) در وزیرستان، نزدیک مرز پاکستان و افغانستان، پیش از عملیات اکتبر ۲۰۰۳. (منبع: The Khorasan Diary)
پس از سقوط رژیم طالبان در پی حمله آمریکا به افغانستان در اکتبر ۲۰۰۱، منطقه وزیرستان به پناهگاهی کلیدی برای نیروهای فراری طالبان و نزدیک به دوازده گروه جهادی متحد در سطح جهانی تبدیل شد.
مولانا ولیالرحمن محسود، نفر دوم و استراتژیست ارشد نظامی تحریک طالبان پاکستان، در مصاحبهای در فبروری ۲۰۱۲، اهمیت وزیرستان را بهعنوان پناهگاه و سنگر جهادگران توصیف کرد.
محسود، که قبل از کشته شدن در حمله هوایی آمریکا در سال ۲۰۱۳ در وزیرستان شمالی، تحت تعقیب آمریکا با جایزه ۵ میلیون دالری بود، در این مصاحبه گفت: «پس از سرنگونی امارت، ما وزیرستان را به آخرین دژ جهادی خود تبدیل کردیم.» «اگر (خدای نکرده) وزیرستان سقوط کند، جهاد هم سقوط خواهد کرد. اینجا هر مجاهدی را در آغوش میگیرند، به او پناه میدهند و از او محافظت میکنند، بدون توجه به ملیت یا حتی اختلاف در مکتب فکری.»
آمریکایی ها، فرار جهادیها از افغانستان به وزیرستان را به دقت زیر نظر داشتند و به دولت ژنرال پرویز مشرف فشار وارد می کردند تا اقداماتی را علیه آنها انجام دهند.
این فشارها باعث شد که پاکستان یک سری عملیاتهای ضدتروریستی را آغاز و همچنین به استقرار محدود نیروهای آمریکایی در منطقه اجازه دهد.
در نتیجه، مقامات استخباراتی آمریکایی در دو پایگاه نظامی کلیدی مستقر شدند: یکی در وانا وزیرستان جنوبی دیگری در میرانشاه وزیرستان شمالی.
عملیات بَغَر تأیید شد و اجرای آن به نیروهای ویژه ارتش پاکستان (SSG) سپرده شد. برای این مأموریت، چندین فروند چرخ بال، از جمله MI-17 و بالگردهای تهاجمی کبرا، به کار گرفته شدند.
اما هنگامی که چرخ بالها به پرواز درآمدند، شرایط جوی به طور ناگهانی بد شد و آنها مجبور شدند مسیر خود را تغییر دهند و در منطقه بنو در ایالت مرزی شمال غربی که اکنون خیبر پختونخوا نامیده میشود، فرود بیایند.
یکی از مقامات استخباراتی چنین اظهار داشت: «به دلیل وضعیت نامساعد جوی، عملیات برای یک روز به تعویق افتاد.»
روز بعد، عملیات رسماً آغاز شد. مأموران سازمان استخباراتی آمریکا (CIA) نیز در این عملیات شرکت داشتند.
این مقام استخبارایت فاش ساخت: «ما آنها را با رمز دوستان صدا میکردیم.»
او با اضطراب در دفتر خود در وانا، مرکز منطقه وزیرستان جنوبی، نشسته بود و امیدوار بود که اطلاعات ارائهشده توسط مخبر محلی او دقیق باشد.
عملیاتی که تقریباً یک روز کامل به طول انجامید، برای او مانند یک عمر گذشت.
او به یاد میآورد: «هر دقیقه مثل یک ساعت میگذشت، نگران نتیجه عملیات بودم.» «این اولین عملیات ضدتروریستی بزرگ پاکستان بود که کاملاً بر اساس اطلاعاتی که من ارائه کرده بودم، اجرا شد.»
پس از پایان عملیات، تأیید شد که تمام اهداف شناساییشده توسط مخبر استخباراتی او خنثی شدهاند و اجساد آنها اکنون در اختیار نیروهای ویژه
بودند.
مقام اطلاعاتی چنین فاش ساخت: »عملیات منجر به کشته شدن چندین فرد، از جمله احمد سعید الخضر (الکندی) و حسن معصوم شد. در حالی که برخی از شبهنظامیان به صورت زنده دستگیر شدند.»، «ما نیز در میان نیروهای ویژهی SSG تلفات داشتیم.»
(لحظات پایانی: احمد سعید الخضر (عبدالرحمان کندی) در کنار طاهر جان یولداشف، رهبر جنبش اسلامی ازبکستان (IMU)، در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۳. (منبع: رسانههای جهادی)
جنرال شوکت سلطان، سخنگوی نظامی پاکستان، به رسانههای بینالمللی گفت که حسن معصوم در میان هشت نفری بود که کشته شدند، در حالی که ۱۸ نفر دیگر در عملیاتی که در ۲ اکتبر انجام شد، دستگیر شدند. همچنین دو سرباز پاکستانی در این عملیات کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند.
یک منبع جهادی که ادعا میکند از آخرین تحرکات حسن معصوم و کندی اطلاع دارد، فاش ساخت که سازمانهای استخباراتی پاکستان و آمریکا در جستجوی طاهر جان یولداشف، رهبر جنبش اسلامی ازبکستان و شیخ مرجان سلیم معروف به شیخ عیسی، ایدئولوگ افسانهای جهادی مصری، در همان مجموعه خانههای گلی بودند که معصوم و کندی در آن اقامت داشتند.
او ادعا کرد: «آنها به دنبال طاهر جان و شیخ عیسی بودند، بدون اینکه بدانند ابومحمد (حسن معصوم) و الکندی به جای آنها در آنجا حضور دارند. طاهر جان فقط چند روز قبل در همان مجموعه بود.»
به گفته این مقام رسمی، جنرال امیر فیصل علوی، فرمانده وقت نیروهای ویژه پاکستان، این عملیات را در بغر رهبری کرد. در یک اتفاق غمانگیز، ژنرال علوی در نومبر ۲۰۰۸، بیش از دو سال پس از تقاعدی اش، در ساحات شهر اسلامآباد ترور شد. مهاجمان موتر سایکل سوار با فیر بالای موتر وی ، او و رانندهاش را در جا کشتند.
(ژنرال علوی در منطقه عملیات: ارزیابی عملیات امنیتی در وزیرستان)
این مقام که از جریان تحقیقات مربوط به ترور علوی مطلع بود، ادعا کرد: «در طول بازجوییها، یک مقام سابق نظامی که به یک مبارز تبدیل شده بود، اعتراف کرد که شخصاً این حمله را انجام داده و کندی را به عنوان انگیزه اصلی ذکر کرد. تمام روایتهای دیگر فقط نظریههای توطئه هستند.»
یک منبع جهادی که به صورت ناشناس صحبت میکرد، روایت این مقام را تأیید نمود. او گفت که ژنرال علوی به عنوان یک عمل انتقامجویانه ترور شده است.
(صحنه حمله ترور: نیروهای امنیتی در حال بررسی موتر ژنرال علوی پس از اینکه مورد کمین قرار گرفت و منجر به ترور او شد.)

(حسن معصوم (ابومحمد الترکستانی) با ریش های کوتاه و کمتر دیده شده، در کنار طاهر جان یولداشف.)
عکس از دوره نخست امارت طالبان: حسن معصوم (ابومحمد الترکستانی) در کنار ایدئولوگ برجسته جهادی، مصطفی ستمریام نصر (ابومصعب السوری).
او افزود: «دستاوردهای سختکوشانهای که از سالها عملیات گسترده ضدتروریستی به دست آوردیم و به بهای هزینههای سنگین جانی و مالی تمام شد، بار دیگر با موج جدیدی از خشونت از سوی گروههای جهادی و شورشیان ملیگرا، در حال نابودی هستند.»
گزارشی از موسسه تحقیقاتی خراسان دایری