افغانستان به دلیل موقعیت ارزشمند ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، نه تنها آسیای مرکزی و جنوبی را به هم متصل می کند، بلکه به قلب قاره آسیا تبدیل شده است.
این کشور برای همسایگان خود، کشورهای قدرتمند منطقه ای و بین المللی از نظر نگرانی های امنیتی، اهداف اقتصادی و اهداف استراتژیک ارزش زیادی دارد. به دلیل رقابت منطقه ای و بین المللی، بسیاری از کشورها حضور فیزیکی یا نیابتی خود را در افغانستان تضمین می کنند و نمی توانند در مورد اهمیت آن معامله یا تجارت کنند.
این قسمت از جغرافیای زمین علاوه بر دارا بودن ذخایر ارزشمند معدنی، دارای ذخایر وسیع دیگری از ترکیبات شیمیایی و آهن نیز می باشد که از عناصر مهم و ارزشمند در ساخت برق و ابزار الکترونیکی بسیار پیچیده و پیشرفته به شمار می روند.
افغانستان همچنین اهمیت دهلیز انتقال انرژی از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی را بر عهده گرفته است. بهره گیری از همه این فرصت ها قطعاً به شناخت همه جانبه رهبر سیاسی کشور، دید گسترده بین المللی و نبوغ سیاسی نسبت به حساسیت رقابت های جاری مربوط می شود.
درک مقاصد کشورهای خارجی در رابطه با رقابت منطقه ای و قفل شدن منابع اقتصادی افغانستان، ایجاد یک استراتژی متوازن توسط کارکنان متخصص، نظارت مستمر، ارزیابی و اصلاح سیاست ها برای افغانستان اهمیت حیاتی دارد.
ارزش منابع ارزشمند معدنی افغانستان تریلیون دالر تخمین زده می شود. در حالی که این منابع فرصت رشد اقتصادی کشور را فراهم می کند، اما اکتشاف، نظارت و مدیریت این منابع به صورت فنی و نظارت مستمر توسط نهادهای حرفه ای، منافع خوداتکایی کشور و بهبود را در پی دارد.
شکی نیست که دولت افغانستان به حمایت فنی و مالی شرکای بین المللی، مشروعیت داخلی و خارجی و ایجاد سیستم های مدرن حکومت داری شفاف نیاز دارد تا راه را برای سرمایه گذاری های لازم باز کند و اطمینان حاصل کند که دولت افغانستان بر بهبود زندگی اجتماعی افغان ها تمرکز دارد.
کشور ما از نظر جغرافیایی در منطقه ای قرار دارد که قابلیت استفاده به عنوان کریدور ترانزیتی مهم در زمینه انتقال انرژی را دارد. افغانستان به دلیل نزدیکی به کشورهای آسیای مرکزی و غنی از منابع انرژی فراوان و موقعیت استراتژیک آن که آسیای جنوبی، خاورمیانه و اروپا را به هم متصل می کند، و علاوه بر اینکه انرژی های نفت، گاز و برق را میتوان از این مسیر عبور داد، افغانستان میتواند یک مرکز مهم تجارت زمینی بین کشور های مذکور باشد.
قبل از دستیابی به اهداف فوق بر اساس ملاحظات رقابتی، ثبات سیاسی، ثبات امنیتی، اصلاحات حکومت داری و همکاری های منطقه ای و نیز جلب سرمایه گذاری های لازم، همگی الزامات مهمی است که آینده افغانستان را تعیین می کند.
پاسخگویی به این نیازها یک روی سکه است و روی دیگر آن، کسب توانایی برای بهرهبرداری پایدار و متوازن از این منابع قطعا نقش مهمی در ایجاد تغییرات مثبت خواهد داشت.
چین به عنوان کشور همسایه افغانستان در ایالت سینکیانگ و روسیه در رابطه با گسترش افراط گرایی، نفوذ گروه های تروریستی و قاچاق مواد مخدر در کشورهای آسیای مرکزی دارای منافع مشترک، اما مجزا هستند.
البته به نظر می رسد که ایالات متحده با رقابت با چین در زمینه منابع معدنی افغانستان گره خورده است، اما فاصله زیاد جغرافیایی افغانستان با غرب، وضعیت نامشخص ژئوپلیتیک، عدم توسعه و زیرساخت های لازم در افغانستان، بی ثباتی سیاسی و نگرانی های امنیتی چالش بزرگی برای امریکا در بخش رقابت با چین است.
با این حال، اگر دولت افغانستان چنین استراتژی متوازنی ترتیب دهد که چالش ها را به فرصت تبدیل کند، آنگاه می تواند به طور مؤثر کشور های غربی را به رقابت سالم بکشانند. آنها عمدتاً دارای فناوری پیشرفته، تخصص و استانداردهای قوی در حفاظت از محیط زیست و حاکمیت اجتماعی، و تجربه در ایجاد شفافیت در شیوه های تجاری پاسخگو مرتبط با اکتشاف چنین منابعی هستند.
با همکاری مقامات افغانستان، ایجاد رویه ها برای اکتشاف معادن و ایجاد فضای سرمایه گذاری مطلوب، ممکن است کشور های غربی چالش های موجود را فرصت بدانند و برای ایجاد رقابت سالم تلاش کنند.
اگر افغانستان استراتژی جامع، متوازن و سازماندهی شده حرفه ای نداشته باشد، اکتشاف منابع معدنی در افغانستان ممکن است مشکلات زیر را ایجاد کند.
1. چالش های امنیتی: افغانستان برای دهه ها درگیر درگیری های امنیتی، بی ثباتی سیاسی و مشکلات اقتصادی بوده است. رقابت منفی ابرقدرت ها برای دستیابی به منابع معدنی در این کشور می تواند از بیکاری و فقر بالای نسل جوان بهره ببرد و با ایجاد فرصت برای جنگ های نیابتی، مشکلات را در افغانستان افزایش دهد و باعث پیچیدگی شود.
2. اثرات زیست محیطی: اکتشاف مواد معدنی اغلب شامل عملیات صنعتی در مقیاس بزرگ و پیچیده است. بدون مدیریت صحیح، مقررات لازم و نظارت مستمر، فرآیند استخراج می تواند منجر به مشکلات اجتماعی و زیست محیطی شود.
3. انحصار اقتصادی: در حالی که استخراج مواد معدنی می تواند منافع اقتصادی برای افغانستان به همراه داشته باشد، وابستگی بخش اقتصادی به منابع معدنی به تنهایی خطراتی برای افغانستان دارد. تغییر در تقاضای بازار به دلیل تغییر احتمالی قیمت کالاهای معدنی در سطح بین المللی می تواند عواقب جدی برای اقتصاد افغانستان داشته باشد که منجر به بی ثباتی اقتصادی و احتمالاً ناآرامی های اجتماعی شود.
4. رقابت ژئوپلیتیکی: رقابت بین آمریکا، چین و روسیه در بخش معادن افغانستان تنها بر اساس منافع اقتصادی نیست، بلکه ملاحظات ژئوپلیتیکی نیز در آن نقش اساسی دارد. هر کشوری سعی می کند دسترسی به مواد معدنی مهم را برای صنایع خود تضمین کند و وابستگی به سایر کشورها را کاهش دهد. این رقابت ژئوپلیتیکی می تواند اوضاع را در افغانستان پیچیده تر کند.
5. فساد اداری و چالش های حکومت داری: افغانستان مدت هاست که گرفتار فساد و حکومت داری ضعیف بوده است. رقابت برای منابع معدنی می تواند این چالش ها را تشدید کند و فرصت هایی برای فساد و فعالیت های غیرقانونی ایجاد کند. بدون شفافیت و سازوکارهای حکومتی پاسخگو، مزایای استخراج معادن به مردم افغانستان نمی رسد و به طور بالقوه منجر به افزایش فساد، بی عدالتی و ناآرامی های اجتماعی می شود.
در نتیجه رقابت بد بین کشورهای قدرتمند در بخش معادن افغانستان خطرات و چالش های زیادی را برای افغانستان به همراه خواهد داشت که از آن جمله می توان به بی ثباتی سیاسی، اثرات زیست محیطی و اجتماعی، زیان های انحصار اقتصادی، رقابت ژئوپلیتیکی و فساد اشاره کرد.
همچنین واقعیت این است که افغانستان حق دارد از موقعیت جغرافیه ای و معادن زیر زمینی خود خد اکثر استفاده را ببرد، اما این کار علاوه بر اصلاحات سیستمیک نیازمند ثبات منطقه ای و همکاری منطقه ای و همچنین مستلزم ایجاد زیرساخت های قابل اعتماد مانند خطوط لوله و شبکه های حمل و نقل ریلی است.
حل مناقشات ژئوپلیتیکی و تقویت همکاری های منطقه ای برای این پروژه های اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. برای افغانستان مهم است که منابع معدنی خود را با تطبیق مقررات شفاف، تضمین شفافیت و پاسخگویی و اولویت دادن به توسعه پایدار به دقت مدیریت کند.