قمار دیپلماتیک هند با طالبان

براساس نوشته اخیر ویب سایت نیو ایج 1، دیپلماسی اغلب بر خط باریک میان قاعده، اصول و عمل‌گرایی حرکت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه کشورها خود را با ساختارهای قدرت در حال تغییر تطبیق می‌دهند. دیدار اخیر هند با مقامات بلندپایه طالبان نمونه‌ای از این موضوع است که اتفاق مهم در دینامیک یا پویایی ژئوپلیتیکی منطقه محسوب می‌شود. این تعامل، علی‌رغم وجود تاریخچه پرتنش، تنها یک حرکت سیاسی نیست، بلکه یک استراتژی بقا برای هر دو طرف است.

دیدار ویکرام میسری، دیپلمات ارشد هندی با امیر خان متقی، وزیر امور خارجه حکومت سرپرست، نشان‌دهنده تغییری محاسبه‌شده در موضع هند نسبت به افغانستان تحت حکومت سرپرست امارت اسلامی است. برای کشوری که زمانی طالبان را تحریم کرده بود، گرم شدن روابط پیامدهای بزرگ‌تری را در زمینه امنیت منطقه‌ای و دیپلماسی بین‌المللی به همراه دارد.

زمانی که کابل در سال ۲۰۲۱ به دست طالبان افتاد، هند با از دست دادن ناگهانی نفوذ استراتژیک خود مواجه شد. دهه‌ها سرمایه‌گذاری — بالغ بر بیش از ۳ میلیارد دالر — تقریباً یک‌شبه از بین رفت. جاده‌ها، بندها، شفاخانه ها و حتی ساختمان پارلمان افغانستان به‌عنوان شاهدان خاموش حضور هند باقی ماندند. با این حال، علی‌رغم این ناکامی‌ها، تعامل اخیر هند چیزی را به طالبان داده که مدت‌ها آرزوی آن را داشتند: تکه ای از مشروعیت در صحنه جهانی.

مایکل کوگلمن، محقق مرکز تحقیقاتی ویلسون در امریکا وضعیت را این‌گونه توصیف می‌کند: «این حرکت از سوی کشوری انجام شده که تاریخی پرتنش با طالبان داشته است. برای آنها، این تعامل یک پیروزی دیپلماتیک آشکار است.» حکومت سرپرست افغانستان که اغلب در محافل بین‌المللی به‌عنوان یک کشور منزوی توصیف می‌شود، اکنون توسط یکی از بزرگ‌ترین دموکراسی‌های جهان به رسمیت شناخته شد.

تصمیم هند برای تعامل با حکومت سرپرست افغانستان نه از روی حسن نیت، بلکه از سر ضرورت است. این ارتباط گیری برای هند پیامد بسیار دارد (مقابله با نفوذ پاکستان در افغانستان، حفظ منافع منطقه‌ای خود و محافظت از سرمایه‌گذاری‌های خود در بندر چابهار در ایران.) این بندر به‌عنوان یک پیوند تجاری حیاتی عمل می‌کند که از بنادر پاکستان عبور کرده و هند را به آسیای مرکزی متصل می‌کند.

تعامل هند با طالبان نه‌تنها یک قمار دیپلماتیک برای تغییر مسیر منطقه است، بلکه نمایانگر تلاش این کشور برای حفظ نفوذ در شرایطی می باشد که روابط آن با همسایگانش رو به تضعیف پیش می رود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x