مؤسسه مطالعات صلح و امنیت پاکستان: سال گذشته برای نیروهای پاکستانی مرگبار بود

چینل شمشاد نیوز در مطلب اخیر خود چنین می نویسد: بر اساس گزارش تازه‌ای که توسط مؤسسه مطالعات صلح و امنیت پاکستان منتشر شده، میزان حوادث امنیتی در این کشور افزایش یافته است.

این گزارش نشان می‌دهد که در یک سال گذشته بیش از ۵۰۰ حمله در پاکستان رخ داده که در نتیجه آن بیش از ۸۵۰ نفر کشته شده‌اند. از میان کشته‌شدگان، حدود ۵۰۰ نفر اعضای نیروهای امنیتی بوده‌اند.

همچنین در این گزارش آمده که اکثر این حملات در ایالت‌های خیبر پختونخوا و بلوچستان انجام شده است.

بخشی از این گزارش می‌گوید: «سال گذشته در خیبر پختونخوا، بلوچستان و برخی دیگر از مناطق پاکستان ۵۲۱ حمله رخ داده است. از این تعداد، ۲۹۵ حمله در خیبر پختونخوا، ۲۰۲ حمله در بلوچستان، ۱۱ حمله در پنجاب، یک حمله در اسلام‌آباد و ۱۰ حمله دیگر در کراچی انجام شده است. در این حملات ۸۵۲ نفر کشته شده‌اند که ۴۸۹ نفر آن‌ها نیروهای امنیتی بوده‌ و مابقی غیرنظامیان هستند.»

شهزاده مسعود، تحلیلگر امور سیاسی، در این باره می‌گوید: «آنچه در پاکستان جریان دارد و اتفاق می‌افتد، نتیجه اعمال خود این کشور است. به نظر من، آن‌ها چیزی را درو می‌کنند که خود کاشته‌اند. ما در مشکلات داخلی پاکستان دخالتی نداریم، این مسئله داخلی خود آن‌هاست و باید مسئولیت آن را بپذیرند. پاکستان باید در سیاست‌های خود تغییر اساسی ایجاد کند و از افراط‌گرایی دست بردارد.»

در همین حال، خبرنگاران مستقل در پاکستان نیز گزارش داده‌اند که سطح ناامنی و تلفات در این کشور نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته است.

طاهر خان، یک خبرنگار مستقل در پاکستان، می‌گوید: «براساس گزارش‌ها و بیانیه‌هایی که درباره وضعیت امنیتی سال گذشته پاکستان منتشر شده است، همه متفق‌القول هستند که میزان خشونت و حوادث امنیتی در این کشور افزایش یافته و تلفات جانی نیز بیشتر شده است، به‌ویژه در خیبر پختونخوا و بلوچستان. مسئولیت این وضعیت بر عهده گروه‌های مسلح در پاکستان است، از جمله گروه‌های بلوچ.»

کارشناسان سیاسی بر این باورند که شرایط فعلی پاکستان نتیجه سیاست‌های نادرست این کشور است.

آن‌ها هشدار می‌دهند که اگر اسلام‌آباد در مواضع و استراتژی‌های خود تجدید نظر نکند و به جای حمایت از تروریسم بر روابط خوب با همسایگان و مسائل اقتصادی تمرکز نداشته باشد، وضعیت این کشور پیچیده‌تر خواهد شد و کنترل آن دشوارتر می‌شود.

قریب‌الرحمن شهاب، تحلیلگر مسائل سیاسی می‌گوید: «آنچه در پاکستان اتفاق می‌افتد، نتیجه اعمال خود این کشور است. اگر در سیاست‌ها و استراتژی‌های خود تغییر ایجاد نکنند و به جای حمایت از تروریسم، بر مسائل اقتصادی و روابط خوب با همسایگان تمرکز نکنند، ناامنی‌ها بیشتر خواهد شد. این آتش شعله‌ورتر خواهد شد و روزی به دامن اسلام‌آباد خواهد رسید.»

برخی دیگر نظر متفاوتی درباره ناامنی‌های پاکستان دارند و می‌گویند دلیل اصلی این است که نهادهای امنیتی پاکستان توانایی کنترل شرایط را ندارند، زیرا گروه‌های مسلحی که با دولت می‌جنگند، از حمایت مردمی برخوردارند.

یوسف امین ځاځی، کارشناس امور نظامی، می‌گوید: «افراد و گروه‌هایی که با دولت پاکستان می‌جنگند، بخشی از مردم این کشور هستند. آن‌ها خواسته‌های خود را دارند و دولت پاکستان باید با آن‌ها وارد مذاکره شود و خواسته‌هایشان را بپذیرد. اینکه دولت نمی‌تواند آن‌ها را مهار کند یا نیروهای امنیتی توان مقابله ندارند، به این دلیل است که این افراد بخشی از بدنه جامعه هستند.»

در مقابل، اسلام‌آباد همواره انگشت اتهام را به سمت افغانستان نشانه گرفته و مدعی است که از خاک افغانستان تهدیداتی متوجه پاکستان می‌شود. اما دولت افغانستان بارها این ادعاها را رد کرده و اطمینان داده اند که از خاک افغانستان هیچ تهدیدی متوجه هیچ کشوری نخواهد شد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x