برخی بیرغ، کشور، سربازان، سرود ملی را غیر اسلامی می خوانند، مشکل این است که رفتار دولت ها باید صحیح و بر اساس خواست مردم و علم آنها باشد. اگر قدرت های سیاسی حتی با شعار خوب به مردم ظلم کنند، آن شعار خوب نیز اهمیت خود را از دست می دهد. ترس و نگرانی این است که مردم ما نسبت به توسعه، تکنالوژی، سواد، مدرسه و کلمات بی ضرر از این قبیل حساس شوند.
مدرسه به معنای جای درس است. مکانی که در آن به کودکان و نوجوانان درس داده می شود. در جمهوری اسلامی ایران به مکتب مدرسه می گویند. کلمه مکتب عربی است یعنی محل کتاب و کتابت و دانشگاه یعنی جایی که علم یاد گرفته شود و علم داده شود و علم زیاد شود و تحقیق مسلکی- علمی انجام شود. در تعدادی از کشورها، کودکستان ها و موسسات تربیت بدنی نیز وجود دارند که هدف آنها علم است. با این تفاوت که کودکستان برای کودکان بسیار خردسال است و تربیت بدنی محل ورزش و تعالی است.
کل اینها به نفع جامعه است و ارزش دارد. اکنون دانشگاه های اسلامی در دنیا هستند که در زمینه مسائل فقهی و شرعی تحقیق می کنند، کتاب منتشر می کنند و جوانان را در زمینه دین تعلیم می دهند و الحمدلله اهل ایمان و متقی و مسلمان هستند. مکاتب و دانشگاه ها نیز بر اساس قانون شریعت محمدی و موسسات آموزش عالی فعال هستند و هیچ مشکلی نداریم، اما تعدادی از مردم این اخبار را منتشر میکنند که مدارس و مکاتب با یکدیگر مشکل دارند.
برخی می گویند دولت های گذشته هیچ توجهی به مدارس نداشتند، اما به مکتب توجه زیادی کردند. می گویند که انجنیر، داکتران، فارمسیست، انجنیر زراعت و معلمانی که از طرف دولت تعیین شده بودند، تعلیم دریافت کردند و لیلیه داشتند، اما مدرسه میز و چوکی و لیلیه نداشت. برخی دیگر شکایت دارند که افراد زیادی در علوم جدید تربیت شده اند، اما تعداد کمی در شریعت. اما حقیقت چیز دیگری است، دانشگاه ها هر ساله به تعداد مساوی در تمامی رشته ها محصل جذب می کنند و با توجه به ظرفیت خود سهم رشته شرعیات از سایرین بیشتر است حتی ساختمان قبلی طب را به شرعیات دادند.
تشکیلات رشته شرعیات از سایر رشته ها بیشتر است، تشکیلات فرهنگ و علوم اسلامی در اکادمی علوم افغانستان دو برابر بیشتر از هر رشته دیگری است، علاوه بر این، هم دولت و هم مردم می دهند. اضافه بر این مصرف شاگرد ومحصل را خانواده های شان پرداخت میکند ولی مصارف محصل علوم دینی را مرکز شان میدهد. اگر به احصائیه ببینیم؛ ما هر سال هزاران فارغ التحصیل از مدارس داشتیم، اما 100 فارغ التحصیل در رشته های طب، فیزیک و فارمسی نداشتیم.
یعنی جامعه ما با کمبود افراد مسلکی مواجه بوده و هست، اما الحمدلله با کمبود طلبه مواجه نبوده و نیست. مردم ما از گذشته تاکنون به دلیل نبود افراد تحصیلکرده و مسلکی در عرصه علم و علوم روز با مشکلات زیادی مواجه بوده اند. به این ترتیب اگر چند فارغ التحصیل مکتب داشته باشیم، نباید تصور کرد که به مکتب توجه شده و به مدرسه نشده، بلکه برعکس، مکتب همچنان به توجه بیشتری نیاز دارد.
در تعلیم هم فرض عین و هم فرض کفایی را باید انجام دهیم، باید با علوم عصری آشتی کنیم. شاید تعدادی از افراد خودخواه عمداً به خاطر برده نگهداشتن ملت ما و دزدیدن مال و ثروت کشور، چنین تضادهای مصنوعی ایجاد کنند، اما افغان ها اکنون بیشتر به آینده و رفاه خود آگاه هستند. از مسجد شروع کردم، سیپاره، پنج کتاب و کتابهای دینی دیگر را خواندم، سپس مکتب را هم خواندم، هیچ مشکلی در ارزش های دینی در مکتب ندیدم. امروزه اگر کشورهای دیگر آزاد، مرفه و توسعه یافته هستند که همه از برکت تحصیل علم است.