نقش مساجد در افغانستان نیاز به بازنگری دارد

مسجد در تاریخ اسلام و در تمام جوامع مسلمان‌نشین اهمیت و قداست داشته است. در قرآن مجید، مسجد در کنار صومعه و عبادت‌گاه‌های ادیان دیگر یکسان محترم دانسته شده است. در روایت‌های به‌جامانده از صدر اسلام نیز تاکید صورت گرفته که در جنگ‌ها باید حرمت معابد دینی و عبادت‌کننده‌گان حفظ شود و از هرگونه آسیب مصون بمانند. در کنوانسیون‌های بین‌المللی معاصر نیز اجرای مناسک دینی از حقوق اساسی انسان‌ها به شمار رفته که نباید کسی متعرض آن‌ها شود.

این حرمت برای معابد که در طول هزاران سال پدید آمده و به آن‌ها جایگاهی ویژه بخشیده است، ریشه در نیازی وجودی برای انسان‌ها دارد که خود را در جست‌وجوی معنای زندگی، یافتن خاستگاه وجود، مواجهه با امر قدسی، و یکی شدن با هستی بزرگ، نشان داده است. معابد برای این برپا شده‌اند تا غوطه‌ور شدن در تجربه‌ای معنوی را برای انسان‌ها امکان‌پذیر گردانند و به این اعتبار، آن‌ها تنها مکان فزیکی نیستند، بلکه دریچه‌ای به سوی متافیزیک و نقب زدن به باطن هستی به شمار می‌روند. از این رو حضور در آن‌ها با آداب و مناسک خاصی همراه است؛ از طهارت ظاهر گرفته تا تاکید بر پاکیزه‌گی باطن.

سوای این‌که کدام دین چه مناسک و آیین‌هایی را برای پیروان خود نشان داده است، همواره نوعی از ابهت و قداست بر گِرد معابد احاطه داشته و مردمان به نگهداشت حرمت آن‌ها التزام داشته‌اند. تا امروز، بخشی از مهم‌ترین ابنیه تاریخی جهان باستان که سده‌های طولانی عمر کرده‌اند، معابد هستند که علی‌رغم عصر سکولار و گیتی‌گرایی غالب بر آن، اهمیت روحی و معنوی خود را حفظ کرده‌ و هنوز اکثر انسان‌ها معابد را سرچشمه معنویت و روزنه‌ای به سوی جهان ماوراء می‌دانند.

در جهان اسلام اما حرمت مساجد دیری است رو به زوال نهاده و این روند از روزگاری شروع شده که گروه‌هایی با سودای سهیم شدن در قدرت و ثروت، مساجد را به نماینده‌گی‌های حزبی‌شان تبدیل کرده‌اند. با در هم آمیختن دین و سیاست، دین‌داری رویکردی دیگرگونه پیدا کرد و آن دغدغه‌های عظیم وجودی درباره معنای آفرینش و راز هستی و آغاز و انجام زنده‌گی، جای خود را به دغدغه‌های روزمره سیاسی داد.

مساجد اینک می‌روند تا پایگاه‌هایی باشند برای احزابی که هر کدام یک فرقه خاص است با ایدیولوژی ویژه‌ و مخصوص خودش، با تقویت عواطف فرقه‌گرایانه و خلق هویت‌های جدید. مردم به این امید به مسجد می‌روند تا روح و جان‌شان با تشعشعاتی قدسی تطهیر شود، اما در عوض از خشم و کین انباشته شده و از نفرت و سوء ظن سنگین‌بار می‌شوند. نمازگزاران اکنون بیش از آن‌که درباره خدا و جهان قدس بشنوند، درباره اسراییل و روز قدس می‌شنوند و ذکر خدا جایش را به ذکر اروپا و امریکا داده است. چنان‌که حافظ گفته بود: «چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند»

پایان این داستان به راه افتادن سیلاب‌های خون است که سرانجام خود واعظان و منبریان را نیز خواهد برد. آیا امکان دارد مساجد را از آلوده‌گی‌های سیاست و دنیازده‌گی پاکیزه ساخت و قدسیت و معنویت از دست‌رفته را به آن‌ها برگرداند؟

(۸صبح)    

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x