هند در پی بازیابی جایگاهش در افغانستانِ تحت کنترل طالبان

در 3 آگست 2021، کمتر از دو هفته قبل از تصرف کابل توسط طالبان، حنیف اتمر وزیر امور خارجه افغانستان با همتای هندی خود سوبرامانیام جایشانکار تماسی برقرار کرد و از وی درخواست نمود تا امکان برگزاری یک نشست اضطراری در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بحث در مورد روش های توقف خشونت طالبان و نقض حقوق بشر در افغانستان را بررسی کنند. (هند ریاست شورای امنیت سازمان ملل را در ماه اگست 2021 بر عهده داشت.) اگرچه جلسه اضطراری هیچگاه در شورای امنیت سازمان ملل تشکیل نشد.

در بحبوحه تلاش های ایالات متحده برای اجرای طرح عقب نشینی که به نوعی منجر به بازگشت طالبان به قدرت شد، این تماس تلفنی نمادی از روابط قوی دوجانبه با دولت مخلوع جمهوریت بود که هند در آن نقش مهمی در اجرای سرمایه گذاری ها در این کشور داشت.

در 30 ماه پس از آن، سیاست هند در قبال طالبان همچنان توسط سه عامل شکل می‌گیرد: (1) برداشتن گام‌هایی برای بازیابی جایگاه خود در افغانستان برای از سرگیری اهداف استراتژیک در این کشور. (2) اولویت دادن به نیازهای مردم افغانستان. و 3) حفظ فشار بر طالبان برای ایجاد یک دولت فراگیر. این سه مرحله را می توان در خطر سیر کوتاه سیاست هند پس از اگست 2021 در افغانستان شناسایی کرد.

مرحله اول: بازگشت به خانه اول

خروج عجولانه دیپلماتیک از کابل، که منجر به تخلیه 800 نفر از جمله کارکنان دیپلماتیک و امنیتی، شهروندان هندی و اتباع افغان طی چند روز پس از به قدرت رسیدن طالبان توسط این کشور، نشان داد که دهلی نو مجبور به تغییر خواسته های پیشین خود یعنی از «فرایند صلح فراگیر، به رهبری افغانها، تحت مالکیت افغانها» و «آتش بس فوری، دائمی و فراگیر در سراسر کشور» به ایجاد یک «دولت فراگیر» که تمام اقشار جامعه افغانستان را در بر بگیرد، کوتاه آمد. در 26 اگست 2021، وزیر امور خارجه هند به طور غیرمستقیم به خلاء آشکار در سیاست هند در قبال طالبان اشاره کرد. او اظهار داشت: «وضعیت در افغانستان حل نشده است، بگذارید آرام شود.» که نشان دهنده فقدان برنامه ریزی احتمالی برای کشوری است که از زمان امضای توافق آمریکا با طالبان در دوحه در ماه فبروری 2020، آینده آن کم و بیش مشخص بود.

با این حال، این خلاء سیاست و بی ثباتی منجر به تنظیم دیداری در سفارت هند در دوحه در 31 اگست 2021 بین سفیر هند در قطر و شیرمحمد عباس استانکزی، رئیس دفتر سیاسی طالبان شد.

در این دیدار که به درخواست طالبان صورت گرفت، هند نگرانی های خود را در مورد فعالیت های احتمالی ضد هندی و تروریسم در خاک افغانستان مطرح نمود. با وجود گمانه زنی ها مبنی بر تلاش هند برای باز کردن کانال ارتباطی با طالبان، این نشست بر تمایل دهلی نو برای بررسی شرایط قبل از هرچیزی از طریق ارتباط با طالبان در یک محیط استراتژیک جدید تأکید کرد.

به نظر می‌رسد که همین رویکرد زمانی که هیئتی از وزارت امور خارجه هند با نمایندگان طالبان در حاشیه گفتگوی فرمت مسکو در مورد افغانستان در پایتخت روسیه در 19 اکتبر 2021 ملاقات کرد، گسترش یافت. در این دیدار، طالبان از تمایل هند برای ارائه کمک های بشردوستانه گسترده به افغانستان ابراز قدردانی کردند.

در همین حال، نگرانی‌ها در مورد مجوز طالبان به فعالیت‌های تروریستی به هند از خاک افغانستان ادامه داشت و در بیانیه‌های وزارت امور خارجه در مجامع مختلف اشاره‌ می شد. با این حال، دهلی نو به رویکرد خود یعنی «صبوری و انتظار» خود ادامه داد، رویکردی که توسط  کشورهای دیگر دنبال نمی شود.

فاز دوم: مراحل آزمایشی، افزایش تدریجی

سیاست ناقص در قبال افغانستان و طالبان با آغاز سال 2022 تا حدودی مورد توجه قرار گرفت و در آن زمان دهلی نو تصمیم گرفت رویکرد گذشته خود را از سر بگیرد: ارائه کمک های بشردوستانه برای بازیابی حسن نیتش در میان مردم افغانستان

در 22 فبروری 2022، کاروانی متشکل از 50 کامیون حامل 2500 تن گندم، بسته بندی شده در کیسه هایی با مضمون “هدیه مردم هند به مردم افغانستان” پس از عبور از پاکستان، وارد افغانستان شد.

از آن زمان تاکنون چندین محموله گندم، لوازم طبی، پوشاک زمستانی و سایر اقلام به افغانستان ارسال شده است.

سه عامل ممکن است این سیاست جدید را شکل داده باشد. نخست، هند ممکن است متوجه شده باشد که دور بودن از افغانستان می تواند به ضرر منافعش باشد. زمانی که اکثر همسایگان افغانستان، از جمله چین، پاکستان، ایران و چهار کشور آسیای مرکزی، با طالبان در تعامل هستند، پیگیری یک سیاست کاملاً متضاد ممکن است چشم‌انداز هند را برای تأمین اهداف استراتژیک خود، از جمله جلوگیری از تروریسمی که منشأ آن می تواند افغانستان باشد، تضعیف کند.

ثانیاً، هند باید به نحوی به درخواست های طالبان برای درخواست کمک ها، از سرگیری تماس های دیپلماتیک و تکمیل پروژه های اقتصادی و زیربنایی در افغانستان پاسخ بدهد.

سوم، این موضوع، فرصت مناسبی را برای دهلی نو فراهم کرد تا از اهرم فشار خود با وجود طالبان برای اعمال فشار بالای پاکستان استفاده کند.

این سیاست تا ماه می 2022، زمانی که یک هیئتی از وزارت امور خارجه هند از کابل بازدید کرد، تقویت شد. این هیئت با اعضای ارشد طالبان از جمله سرپرست وزارت امور خارجه و وزیر داخله دیدار کرد و در مورد کمک‌های بشردوستانه هند به مردم افغانستان گفتگو نمودند. در 22 جون 2022  نتیجه این سفر، هند سفارت خود را بازگشایی کرد و یک تیم تخنیکی  را درسفارت مستقر نمود. این تیم با طیاره نظامی همراه با یک محموله کمک های امدادی در پی رخداد زمین لرزه در شهر خوست که تلفات بسیاری داشت، به افغانستان سفر کردند. طالبان از این اقدام به عنوان “ترقی و پیشرفت دیپلماتیک” توسط هند استقبال کردند. دهلی نو تلاش کرد تا این موضوع را کم اهمیت جلوه دهد و اصرار داشت که نقش این تیم را «نظارت و هماهنگی دقیق بر تلاش‌ها در ارائه مؤثر کمک‌های بشردوستانه است» اعلام کند.

در جریان این مرحله، هند اگرچه ماموریتش برای برقراری مجدد حضور در افغانستان محقق شد، دهلی نو تا حدی در برابر برآورده سازی خواسته‌های طالبان آسیب‌پذیر شد. با این حال، هند در مورد حرکت تدریجی به سمت تعامل با طالبان به همان شیوه همسایگان خود بلاتکلیف و نامصمم باقی ماند. غیرقابل انکار بود که هند از دسته بندی طالبان به عنوان یک گروه تروریستی که باید از آنها دوری کند، دست برداشته است. در یک نشست منطقه ای با حضور مقامات امنیتی که در مورد افغانستان در دوشنبه در ماه می 2022 برگزار شده بود، مشاور امنیت ملی هند به نظر می رسید که حکومت طالبان را به عنوان یک “نهاد شبه رسمی” شناسایی کرد.

وی در عزیمت و حرکت چشمگیری از سیاست گذشته، خواهان تقویت توانایی افغانستان برای مقابله با تروریسم و گروه های تروریستی شد که تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه هستند.

در ماه های بعدی، پای هند برای افزایش ظرفیت انسانی دولت طالبان در بخش بانکی افغانستان نیز کشیده شد. دهلی نو موافقت کرد که در اکتبر 2022 همکاری تخنیکی را با مقامات د افغانستان بانک گسترش دهد.

فاز سوم: ایجاد اجماع منطقه ای

از اکتبر 2022، حرکت رو به جلو اما محدود هند در قبال طالبان مشاهده شد.از یک سو، دهلی نو تلاش می کند تا با خواسته های طالبان، از جمله درخواست از این کشور برای از سرگیری فعالیت های اقتصادی خود در افغانستان و استقرار نمایندگان خود در سفارت افغانستان، مقابله کند. در عین حال، به نظر می رسد که در محافل سیاسی اعتقاد راسخی وجود دارد که رویکرد هند در افغانستان باید به عنوان بخشی از اجماع جامع منطقه ای در مسیر پیش رو تکامل یابد. هرگونه تعامل با طالبان که به امارت اسلامی مشروعیت می بخشد، جهان بینی شورشیان پیشین را سخت تر خواهد کرد که در میان مدت و دراز مدت، برای منافع استراتژیک هند مضر خواهد بود. جای تعجب نیست که به نظر می رسد دهلی نو در حال بازگشت به خواسته “تشکیل دولتی فراگیر” در افغانستان است، دولتی که در خدمت منافع مردم افغانستان باشد و در عین حال نگرانی های استراتژیک هند از جمله تهدید تروریسم را در بر گیرد.

با این حال، فقدان اجماع منطقه‌ای در مورد آینده افغانستان و بی‌علاقگی کشورهای غربی به امور این کشور، چالش‌های دوگانه ای برای هند به شمار می رود.

با وجود عدم به رسمیت شناختن امارت اسلامی و تقاضای نمادین برای استقرار یک دولت فراگیر، اکثر کشورهای منطقه به دنبال تجارت با طالبان بوده اند و به دنبال فرصت های اقتصادی و سرمایه گذاری بوده و چشم خود را بر تداوم نقض قوانین از جمله حقوق دختران، زنان و اقلیت های قومی توسط طالبان بسته اند.

به نظر می‌رسد این امر طالبان را جسورتر ساخته است، طالبانی که حاضر است در عین حفظ سیاست‌های خود، از وضعیت انزواگرایانه بیرون درآیند.

اگرچه هند به دنبال مشارکت در پروژه ها و ابتکارات منطقه‌ای است، برای تصمیم‌گیری درباره آینده افغانستان نمی‌تواند صرفاً به این مرحله محدود شود، اما تلاش کرده است که راهبری را برای ایجاد اجماع به‌ویژه در مورد تهدیدات تروریسم و نیاز به یک دولت فراگیر در دست بگیرد.

خواسته دوم مسلماً طالبان را ناراحت خواهد ساخت. با این وجود، دهلی نو به دنبال استفاده از نهادهای سازمان ملل متحد و سازمان همکاری شانگهای بوده است. علاوه بر این، اقداماتی را برای ایجاد هدف مشترک با پنج کشور آسیای مرکزی که با افغانستان هم مرز هستند، انجام داده است.

استراتژی و گزینه های هند در افغانستان بدون محدودیت نیست. در حالی که برنامه کمک های بشردوستانه آن می تواند بدون کدام مانعی ادامه یابد، اما اهداف سیاسی و استراتژیک همچنان با بن بست مواجه است. در ماه‌های آینده، باید بین پاسخگویی به تقاضاهای روزافزون طالبان و ایجاد اجماع منطقه‌ای و جهانی برای دگرگونی در چشم‌انداز سیاسی افغانستان، تعادل ایجاد کند.

دهلی نو باید یک سیاست نوآورانه و آینده‌نگرانه ای را طراحی کند که تضمین دهد که از منافع آنها بوسیله تعاملات چندجانبه با طالبان محافظت ‌شود که شامل یک استراتژی سه لایه برای ایجاد اجماع در افغانستان، منطقه و جامعه بین‌المللی در مورد آینده این کشور است.

​* نویسنده: شانتی ماریت دسوزا بنیانگذار و رئیس موسسه مانترایا / هند

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x