پیامدهای سقوط بشار اسد

سقوط دولت سوریه یک توطئه از جانب اسرائیل، آمریکا، انگلیس و همراهی بعضی از متحدان آنها بود که توسط تروریست ها و گروه های فریب خورده داخلی و خارجی اجرا شد. گرچه رسانه های وابسته به نظام سلطه تلاش می کنند بی کفایتی دولت اسد و نارضایتی های داخلی را عامل اصلی و مستقل سقوط نظام سوریه معرفی کنند، اما بازیگران خارجی، به‌ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، در این ماجرا نقش تعیین کننده داشتند.

بدون شک مشکلات داخلی، نارضایتی ها، نبود مردم سالاری و عدم رسیدگی کافی به درخواست های سیاسی اجتماعی مردم، در شکست سریع اسد نقش داشت؛ اما دشمنان خارجی سوریه با دامن زدن به اختلافات، فریب افکار عمومی و دادن وعده به مقامات و گروه ها، انگیزه مقاومت و توان دولت و ارتش سوریه را کاهش دادند و زمینه سقوط آن را فراهم کردند. به همین علت اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاص سوریه در منطقه خاورمیانـه و حمایت آن از نیروهای مقاومت، همواره برای آمریکا و متحدانش بسیار مهم بوده است که از توسعه و پیشرفت آن مانع شوند و دولت اسد را سرنگون کنند و رژیمی همسو با غرب در آن کشور مستقر کنند.

اکنون با سقوط دولت سوریه و خلاء قدرت ناشی از آن، هرج و مرج، اختلافات قومی و مذهبی، افراط گرایی، رقابت خشونت آمیز بر سر قدرت، ترور نخبگان، تخریب زیرساخت ها، جنگ داخلی و جدایی طلبی، سوریه و دیگر مناطق غرب آسیا را تهدید می کند.

مسلم است که آمریکا و متحدانش تهدیدات مذکور را بیش از پیش ترویج و تشدید خواهند کرد؛ زیرا بی ثباتی و جنگ های داخلی تضعیف بیشتر گروه های مقاومت و کشورهای منطقه و احتمالا تجزیه این کشورها را موجب می شود و به تحقق اهداف شوم آن دشمنان بشریت کمک می کند.

در این میان اسرائیل حداکثر سوءاستفاده را خواهد کرد و با ترور مضاعف نخبگان، تخریب زیرساخت ها و تشدید اختلافات، سوریه را تا حد امکان تضعیف و زمینه تجزیه آن را فراهم خواهد کرد.

در بحبوحه جنگ خلیج فارس نیز رژیم صهیونیستی بیش از پانصد، و به روایتی چند هزار، دانشمند عراقی را سر به نیست کرد.

با توجه به اینکه هدف نظام سلطه، با تاسی به نظریه پردازانی مانند برنارد لوئیس، تجزیه و تضعیف کل کشورهای منطقه خاورمیانه و تسلط بی منازعه بر آنهاست، آمریکا و متحدانش درصدد اجرای پروژه ای مشابه سوریه علیه دیگر کشورهای منطقه، بویژه عراق و ایران، هستند. از این رو بصیرت، هوشیاری و اتحاد گروه های مقاومت، و ملت ها و دولت های منطقه برای خنثی سازی و مقابله با توطئه ها و تهدیدات حتمی در آینده و پیشگیری از حوادث مشابه ضروری است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x