زمانیکه که طالبان در اگست 2021 قدرت را در کابل به دست گرفتند، شیخ رشید احمد وزیر داخله پاکستان یک کنفرانس خبری پیروزمندانه ای را در گذرگاه تورخم با تشکیل داد.
وی در آن نشست خبری مدعی شد که تصرف سریع افغانستان توسط طالبان بلاک جدیدی را ایجاد خواهد کرد و منطقه ما به اهمیت جهانی زیادی دست پیدا خواهد کرد. عمران خان، نخست وزیر پاکستان در آن زمان، بازگشت طالبان به قدرت را با «شکستن قید بردگی» برابر دانست.
با توجه به پیشینه طولانی که پاکستان همراه با طالبان افغانستان دارند، چه مسائلی باعث بدتر شدن روابط دوجانبه این دو شده است؟
افغانستان تاریخ پیچیده ای با پاکستان دارد. در حالی که پاکستان از طالبان در کابل به عنوان یک متحد یاد می کند، حکومت سرپرست همراه با این کشور کمتر از آنچه که امیدوار بود همکاری داشته و دارد و خود را با شعارهای ملیگرایانه سعی دارد تا حمایت گسترده جامعه را به خود جلب کند. رهبران طالبان همچنین مشتاقند از یک گروه جنگجو به یک دولتی تبدیل شوند، و روابطی فراتر از اتکای شدید به پاکستان ایجاد کنند.
مسئله نخست، جنجال خط سرحدی دیورند است. پس از تاسیس پاکستان در سال 1947، هیچ یک از دولت هایی که در افغانستان روی کار آمده اند، این مرز را به رسمیت نشناخته اند. مسئله خط دیورند در افغانستان به یک موضوع بسیار حساسی تبدیل شده است تا جایی که طالبان هم در دوره اول حکومت خود در دهه 90 و هم در دوره دوم حاکمیت خود، این مرز را به رسمیت نشناخته اند.
با پیروزی طالبان در افغانستان، ظاهراً عرصه شورش های مسلحانه به پاکستان منتقل شده است. از سال 2022 حملات گروه های شبه نظامی به نیروهای امنیتی و پلیس پاکستان – به ویژه در ایالت های خیبر پختونخوا و بلوچستان – افزایش قابل توجهی داشته است.
مسئولیت بیشتر این حملات را تحریک طالبان پاکستان بر عهده گرفته است. تحریک طالبان پاکستان و طالبان افغانستان برای سالها روابط خوبی داشته و پناهگاهها، تاکتیکها و منابع مشترکی اغلب در وزیرستان و سایر مناطق پاکستانی هم مرز با افغانستان داشتند.
بعید به نظر می رسد که طالبان هرگونه درخواست پاکستان برای اقدام علیه رهبران تحریک طالبان پاکستان در مناطق مرزی افغانستان با پاکستان را بپذیرد. مهم این است که چنین اقدامی تعامل طالبان با تحریک طالبان پاکستان را مختل می کند و فضایی را برای گروه های افراطی دیگر مانند داعش شاخه خراسان هموارتر خواهد کرد. رهبران طالبان همان منطقی را به کار می برند که پاکستان نزدیک به دو دهه از آن استفاده می کرد و خواسته های دولت سابق افغانستان و ایالات متحده برای محدود سازی فعالیت های طالبان در داخل قلمرو خود را رد می کردند. مانند پاکستان در آن زمان، طالبان اکنون مدعی هستند که تحریک طالبان پاکستان یک مسئله داخلی پاکستان است و اسلام آباد باید مشکلات خود را در داخل کشور خودش حل کند.
ارتش پاکستان به احتمال زیاد به بمبارد خاک افغانستان بدون هیچ گونه مجازات ادامه خواهد داد و تنها با محکومیت جزئی بین المللی مواجه خواهد شد. متأسفانه یک رواج بین المللی رو به رشدی وجود دارد. کشورهایی مانند اسرائیل با ادعای تهدیدات امنیتی حملات هوایی برون مرزی انجام می دهند. علاوه بر این، ارتش پاکستان، تحت فشار شدیدی برای نشان دادن اقدام ملموس در مقابله با تروریسم و شبه نظامیان و حفاظت از زیرساختهای کشور، از جمله پروژههای اقتصادی سرمایهگذاری شده توسط چین در بلوچستان، قرار دارد. حمله به خاک افغانستان به حکومت پاکستان این توانایی را می دهد تا به مردم خود پیام های سیاسی را در جهت کسب مشروعیت برسانند.
در همین حال، حکومت سرپرست افغانستان فاقد منابع، ارتش سازمان یافته و هرگونه مشارکت بین المللی معنادار برای عقب راندن قاطعیت پاکستان است. در حالی که رهبران طالبان وعده انتقام را دادهاند اما مشخص نیست که چگونه میتوانند این وعده را در برابر یک همسایه قدرتمند نظامی که اتفاقاً حامی استراتژیک بلندمدت آنها نیز هستند، عملی بسازند!؟
با این حال، اقدام نظامی پاکستان در داخل افغانستان به احساسات ضد پاکستانی در میان مردم افغانستان دامن زده است که باعث بیگانگی بیشتر پشتونهای پاکستانی میشوند. همانطور که مورد افغانستان نشان داد که شورش های داخلی از ناخشنودی اجتماعی، محرومیت و سرخوردگی جوانان ایجاد می شوند.
منبع: الجزیره