چرا تحریم ها علیه طالبان کارساز نیست؟

ماه گذشته چندین سناتور جمهوری خواه لایحه ای را برای اعمال تحریم های شدیدتر علیه طالبان ارائه کردند. قانون تحریم های طالبان که توسط سناتور جیم ریش ارائه شده است، رئیس جمهور ایالات متحده را ملزم می کند تا طالبان را به دلیل فعالیت های تروریستی، قاچاق مواد مخدر و نقض حقوق بشر تحریم کند.

اگرچه این لایحه به درستی نقض غیرقابل انکار حقوق بشر توسط طالبان را برجسته می کند، اما کاملاً اشتباه است. تحریم های اقتصادی فقط به مردم افغانستان آسیب می رساند نه طالبان. به جای اعمال تحریم های جدید، تحریم های موجود باید فورا لغو شوند.

من (وژمه سادات نویسنده این مطلب) که در دوران کودکی تحت حاکمیت طالبان بزرگ شدم، تأثیر منفی تحریم‌های اقتصادی و انزوا را بر زندگی‌مان تجربه کردم. به عنوان یک کودک 5 ساله، فکر می کردم که آیا والدینم باید تصمیم دردناکی را بگیرند که یکی از ما را بفروشند تا بقیه زنده بمانند.

در نهایت، خانواده من به میلیون ها آواره افغان که خانه های خود را در جستجوی یک زندگی بهتر ترک کردند، پیوستند. ما به راه افتادیم، و سوار بر مرکب ها شدیم تا در جستجوی غذا و امنیت به کشورهای همسایه برسیم. شب به شب گرسنه به رختخواب می رفتم و منتظر معجزه ای بودم که رنجم را پایان دهد. اما آن معجزه هرگز رخ نداد، فقط جنگ بود.

پس از زنده ماندن، و مطالعه، هم از جنگ و هم از فقر، نمی توانم به سیاست مخرب تر از تحریم های اقتصادی علیه طالبان برای مردم افغانستان فکر کنم.

مفروضات تحریم‌ها

اینکه ایالات متحده قصد تضعیف دولت طالبان را دارند و احتمال اینکه آنها را به میز مذاکره بکشانند، ناکارآمد است.

در واقع، بررسی اخیر تحریم‌های ایالات متحده نشان می‌دهد که تحریم‌ها از سال 1970 تاکنون تنها 13 درصد مؤثر بوده‌اند. در بیشتر موارد، تحریم‌ها نه تنها به اهداف اعلام شده خود دست نیافته‌اند، بلکه نتیجه معکوس نیز داشته‌اند و به منافع ایالات متحده آسیب رسانده و گروه های تحریم شده را جسورتر کرده‌اند.

به عنوان مثال، 70 سال تحریم علیه کوبا اثرات مخربی بر زندگی مردم بی گناه کوبا داشته است. در حالی که تحریم ها اقتصاد کوبا را فلج کرده و حتی کمک های طبی نجات دهنده به مردم کوبا را متوقف کرده است (از جمله در دوران اوج همه گیری کووید-19)

تغییر رژیم

هدف اولیه تحریم های ایالات متحده تاکنون محقق نشده است. در همین حال، تحریم‌ها علیه کره شمالی باعث شده است که این کشور تجارت خود را با چین افزایش دهد، نه اینکه این کشور را مجبور به تبعیت از خواسته‌های واشنگتن کند.

تحریم ها علیه طالبان نیز تفاوتی ندارد. هنگامی که شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اولین بار در سال 1999 تحریم هایی را علیه طالبان اعمال کرد، تحریم ها و انزوای ناشی از آن، طالبان را برای همکاری نزدیک تر با القاعده موجب شد.

غالباً، همانطور که در افغانستان اتفاق می‌افتد، از تحریم‌ها به راحتی می‌توان عبور کرد و به‌ویژه به دلایل زیر بی‌اثر هستند.

نخست، تحریم ها برای طالبان کارساز نیست، زیرا در افغانستان پاسخگویی به مردم کم است. امارت تمامیت خواه نه تنها بخش عمومی کشور را اشغال کرده و اداره می کند، که بخش خصوصی فلج شده را تحت الشعاع قرار می دهد، بلکه مخالفت را نیز به شدت رد می کند. هدف طالبان رونق اقتصادی و ارائه آن به مردمش نبوده است. دولت های توتالیتر انگیزه کمی برای انجام این کار دارند. اولویت آنها در طول تاریخ این بوده است که مردم خود را به زور اداره کنند.

در زمان طالبان، سیاست‌ها در افغانستان بر اساس آنچه که تعداد انگشت شماری از رهبران قدرتمند طالبان فکر می‌کنند اسلام تجویز می‌کند، اتخاذ می‌شود، هرچند این تفاسیر ممکن است اشتباه باشد. این گروه به دور از پاسخگویی به مردم کشور، با استبداد رشد می کند – و تحریم های اقتصادی انگیزه کمی برای تغییر آن ایجاد می کند.

دوم، اگرچه این تحریم‌ها فقط علیه طالبان است، اما در عمل باعث سردرگمی قابل‌توجه و پایبندی بیش از حد نهادهای مالی بین‌المللی شده است که هر دو به رشد بخش خصوصی آسیب رسانده است.

اگرچه بخش خصوصی افغانستان با طالبان مرتبط نیست، اما برای جستجوی منابع مالی، اغلب با اتکا به بانک های خارجی یا سیستم حواله، یک پروسه سخت و غیر ضروری را طی می کند. یک سال پس از تسلط طالبان بر کابل، هزینه انتقال وجوه از طریق سیستم حواله از حدود 2 درصد به 13 درصد افزایش یافت که باعث تنگنای نقدینگی و توقف بیشتر فعالیت های اقتصادی شد.

از زمان خروج ایالات متحده در آگست 2021، اقتصاد افغانستان دچار رکود شده است و نزدیک به 20 میلیون افغان با ناامنی غذایی مواجه هستند. تلاش‌های قبلی برای معافیت کمک‌های بشردوستانه از تحریم‌های تحمیلی، کمک چندانی به بحران اقتصادی در افغانستان نکرده است – زنان و دختران بیشترین آسیب را متحمل شده‌اند. بر اساس گزارش سال 2022 دیده بان حقوق بشر، “تقریباً 100 درصد از زنان سرپرست خانوار با مصرف ناکافی غذا مواجه بودند و 85 درصد «کارهای سنگینی» را برای تهیه غذا انجام می دادند.”

تحریم‌های اقتصادی علیه طالبان در واقع مانند تحریم‌های اقتصادی علیه مردم افغانستان عمل می‌کند.

جای تعجب نیست که طالبان از فساد و ارعاب استفاده می کنند تا کمک ها و مواد غذایی را از مردم افغانستان به اعضا و حامیان خود هدایت دهند. تحریم ها از این طریق نمی تواند بر طالبان در سطح جهانی و داخلی فشار بیاورد. تحریم‌های اقتصادی علیه طالبان در واقع علیه مردم افغانستان عمل می‌کند.

سوم، تحریم ها علیه طالبان نفوذ ایالات متحده را کاهش می دهد و در عین حال نمی تواند طالبان را تضعیف کند. تحریم ها طالبان را وادار می سازد تا به دنبال بازارهای خاکستری و سیاه باشند – بازارهایی که می توانند در کشورهای همسایه مانند چین، روسیه و هند پیدا کنند که علاقه چندانی به تبعیت از تحریم های ایالات متحده ندارند. تنها یک سال پس از به دست گرفتن قدرت، طالبان با روسیه – که به شدت توسط ایالات متحده نیز تحریم شده بود – برای واردات فرآورده های نفتی و گندم روسیه به افغانستان به توافق رسید.

به همین ترتیب، طالبان در اوایل سال جاری اولین قرارداد بزرگ انرژی بین‌المللی خود را با یک شرکت چینی امضا کردند که به این شرکت اجازه می‌دهد نفت از شمال کشور را با مبلغ اولیه 150 میلیون دالر در سال استخراج کند که طی سه سال به 540 میلیون دالر افزایش خواهد یافت. این معاملات نشان می دهد که طالبان به بازارهای جایگزین خارج از غرب دسترسی دارند، مهم نیست که تا چه اندازه پتانسیل این کار را ندارد.

حامیان تحریم ها به ارزش نمادین آنها اشاره می کنند و ادعا می کنند که لغو تحریم های اقتصادی علیه طالبان ممکن است به این گروه مشروعیت بخشد و جایگاه آنها را در کشور تقویت کند. با این حال، در حالی که ارزش نمادین تحریم ها در بهترین حالت تئوریک است، رنج بشر به طرز نگران کننده ای واقعی است. برای میلیون‌ها افغان، فقر، زمستان‌های هولناک و حکومت دیکتاتور، چاره‌ای جز فرار از کشور باقی نگذاشته است و اغلب جان‌شان را به خطر می‌اندازند و در مسیر مهاجرت غرق دریا می‌شوند.

بستگان خود من که هنوز در افغانستان زندگی می کنند می گویند که در دو سال گذشته در بیرون از خانه، به پایین نگاه کرده اند تا از تماس چشمی با دوستان و اقوام دیگری که ممکن است خیلی خجالت بکشند که در حال گدایی غذا هستند خودداری می کنند. بسیاری از این افراد چندی پیش شغلی داشتند و تجارت های کوچک را اداره می کردند، اما فقر، احساس امنیت و عزت را که قبل از تسلط طالبان به دست داشتند، از آنها سلب کرده است.

بدون شک تحریم ها به درد و رنج مردم افغانستان کمک کرده است. به جای جلوگیری از آسیب بیشتر، تحریم‌ها اغلب دولت‌های سرکوبگر را جسور می‌کنند و به آنها اجازه می‌دهند تا قوانین بیشتری را زیر پا بگذارند، با رژیم‌های ضد دموکراتیک تبانی کنند و از اقدامات تروریستی حمایت کنند. از 11 سپتمبر تا جنگ ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه علیه اوکراین، نمونه های بی شماری از تحریم های شکست خورده وجود دارد و متأسفانه، نمونه های بسیار بیشتری از کودکانی مانند من که به دلیل سوء تغذیه و فقر مزمن با احساس درد احشایی و درونی بزرگ شده اند.

قدرت های غربی باید به جای اعمال تحریم ها، آنها را لغو کنند و از مردم افغانستان در این بحران تاریخی و وخیم اقتصادی حمایت کنند.

منبع: فارن پالیسی

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x