چین در افغانستان به دنبال چیست؟

شروع استخراخ نفت خام در حوزه آمو دریا در تابستان امسال توسط شرکت «افچین» از جمله مهمترین خبرها در افغانستان بود.

براساس اعلام مقام‌های طالبان، افغانستان و شرکت افچین به طور مشترک استخراج نفت خام در منطقه سرپل را آغاز کردند. قراردادی که براساس اعلام وزارت اقتصاد طالبان ارزش آن به ۱۶۰ میلیون دلار می‌رسد.

این شرکت در بدل استقرار تجهیزات استخراجی در شمال افغانستان فقط «۲۰ درصد از محصولات استخراجی را می‌گیرد.»

در یک سال اخیر سرمایه‌گذاران چینی به کابل سفرهای متعددی داشته‌‌اند.

طرح دیگری که چینی‌ها علاقه‌مندی زیادی به آن نشان داده‌اند استخراج مس عینک در ولایت لوگر است. معدنی که به گفته وزارت معدن و پترولیم افغانستان «دومین ذخیره مس جهان» محسوب می‌شود. قرارداد استخراج این معدن با شرکت «ام‌سی‌سی» چین در زمان ریاست جمهوری حامدکرزی امضا شده بود و تاهنوز اجرایی نشده است.

بهار امسال وزارت معادن و پترولیم طالبان از سفر معاون شرکت چینی به کابل خبرداد و نوشت که این مقام چینی برنامه شرکتش را برای استخراخ معدن مسک عینک با طرف افغانستان در میان گذاشته است. ولی وزارت اقتصاد طالبان می‌گوید که مذاکره در این زمینه جریان دارد و کار عملی آغاز نشده است.

بهار امسال وزارت معدن و پترولیم طالبان از سفر مسئولان و نمایندگان شرکت چینی «گوچین» به افغانستان خبرداده و نوشته بود که آنان در دیدار با شهاب الدین دلاور، سرپرست این وزارت، از سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دلاری برای استخراج ذخایر لیتیوم افغانستان خبرداده بود.

این شرکت در کنار سرمایه گذاری در این بخش،‌ همچنین وعده بازسازی گذرگاه استراتژیک سالنگ را در مدت هفت ماه داده بود و گفته بود که یک تونل دیگر نیز در سالنگ حفر خواهد کرد.

همچنین در بدل استخراج لیتیوم، آسفالت جاده کومار- لغمان و ساخت یک نیروگاه آبی در محل را نیز به آقای دلاور وعده داده بود.

در زمستان سال گذشته نیز ابراز علاقه مندی چین به سرمایه‌گذاری در زمینه تولید ۵۰۰ میگاوات برق از زغال سنگ منتشر شد و نماینده اتاق تجارت چین در دیدار با محمدحنیف حمزه، رئیس اجرایی شرکت ملی برق افغانستان(برشنا) گفته بود که چین تجربه تولید برق از زغال‌سنگ را در ۱۱ کشور جهان دارد.

وزارت صنعت و تجارت طالبان نیز گفته است که چین علاقه مند اتصال دو کشور از طریق دهلیز واخان یا راه ابریشم است. با تحقق این پروژه دو طرف به افزایش مبادلات میان پکن و کابل چشم دوخته اند، روندی که می‌تواند نقش حیاتی در افزایش درآمد دولت افغانستان نیز داشته باشد.

در همین حال، عبدالسلام جواد، سخنگوی وزارت صنعت و تجارت افغانستان به بی‌بی‌سی از علاقه مندی دو طرف برای ساخت این جاده واخان سخن گفت و افزود که قرار است چین تا مرز واخان جاده بسازد و افغانستان نیز مسیر واخان را توسعه خواهد داد. به گفته او مذاکره در این زمینه میان دو کشور جریان دارد. به گفته او به زودی این طرح عملی و افغانستان به چین وصل خواهد شد.

همایون افغان، سخنگوی وزارت معدن و پترولیم افغانستان نیز به بی‌بی‌سی گفت که چین در بخش‌های مختلف برای سرمایه‌گذاری ابراز علاقه مندی کرده ولی تاکنون در هیج بخشی قرارداد رسمی عقد نشده است.

افغانستان برای چین چقدر مهم است؟

با توجه به تلاش‌های فزاینده پکن برای سرمایه‌گذاری و ایجاد ثبات در افغانستان، اکنون این سئوال مطرح است که چه چیزی کابل را برای پکن اینقدر با اهمیت ساخته است؟ آنچه چین تاکنون در بخش اقتصادی و دیپلماتیک انجام داده گامهای اولیه در راستای نفوذ در افغانستان قلمداد می‌شود.

حسین مهرامی، اقتصاددان، معتقد است که چین به عنوان یک قدرت نو ظهور و تعیین کننده اقتصادی،‌ در صدد تمرکز سیاسی در منطقه است و تلاش دارد که خود را به عنوان قدرت تعیین کننده در منطقه تثبیت کند که حضور در افغانستان جزء از این برنامه است.

دلیل دوم که افغانستان برای چین اهمیت دارد به گفته آقای مهرامی پیشرفت اقتصادی سریع چین و نیاز این کشور به مواد خام در سراسر دنیا است. افغانستان در همسایگی چین دارای منابع طبیعی و مواد خام دست نخورده است که مطلوب چین است.

به گفته او طرح «کمربند و جاده» چین نیز افغانستان را به یکی از مقاصد مطلوب چین تبدیل کرده است. افغانستان می‌تواند پیونده دهنده چین با دیگر کشورها باشد.

اسدالله زائری، استاد دانشگاه در کابل نیز باور دارد، وقتی یک کشور مثل افغانستان که از نگاه ژئوپولتیک اهمیت ویژه دارد در کنار یک قدرت استراتژیک مثل چین قرار گیرد از اهمیت مضاعف برخوردار می‌شود.

افغانستان با چین ۹۲ کیلومتر مرز مشترک خاکی در منطقه‌ای کوهستانی دارد که از اهمیت بسیار بالا برای چین برخوردار است.

به نظر او، حضور فعال و آرام چین در افغانستان نیز بستگی به دو عامل دارد. اول حضور و نفوذ آمریکا در این محور ژئوپولتیک، چین را به شدت نگران کرده است، زیرا حضور آمریکا می‌تواند منافع پکن را در افغانستان با مخاطرات روبرو کند.

به گفته او عامل دوم که باعث علاقه مندی چین به افغانستان شده، نگرانی پکن از گسترش و توسعه ناامنی به چین و دامن زدن به جدایی طلبی در چین از مسیر افغانستان بخصوص در استان سین‌کیانگ است.

او معتقد است که همکاری اقتصادی چین با افغانستان رنگ و بوی امنیتی و سیاسی دارد. چین در افغانستان به دنبال ثبات است، چون بی‌ثباتی در افغانستان می‌تواند باعث رشد افراط گرایی شود،‌ بی‌ثباتی افغانستان می‌تواند موقعیت چین را در سطح منطقه به خطر ‌اندازد.

نوع رژیم در کابل برای چین مهم است؟

یک سئوال اساسی این است که نوع رژیم مطلوب چین در کابل کدام است؟ و آیا تغییر نظام سیاسی در رویکرد چین نسبت به این کشور تغییری می‌آورد یا نه؟

شوروی نظام کمونیستی را در افغانستان آزمود، اما موفق نبود و آمریکا نیز نظام جمهوری اسلامی را آورد که به نتایج مطلوبی نرسید و همزمان با خروج آمریکا سقوط کرد.

آقای زائری معتقد است برای چین نوع نظام در افغانستان مهم نیست، چه نظام بر آمده از اراده مردم باشد و یا نظام کاملا استبدادی، تنها چیزی که برای چین مهم است، ثبات افغانستان است.

به گفته او، انگیزه اصلی حضور چین در افغانستان و علاقه به سرمایه‌گذاری در افغانستان در قدم اول محدودسازی نفوذ آمریکا و در قدم دوم جلوگیری از مهار بی‌ثباتی در افغانستان است، زیرا بی‌ثباتی افغانستان روندی است که از این مسیر چین هدف قرار خواهد گرفت.

این استاد دانشگاه معقتد است حرکت آرام، پیوسته و محتاطانه چین برای توسعه اقتصادی افغانستان در راستای پیوند کابل با استان سین کیانگ نیز است. پکن تلاش دارد که افغانستان را به یک شریک اقتصادی سین کیانگ تبدیل کند.

به گفته او افغانستان توسعه یافته از این نگاه برای چین اهمیت دارد که باعث نفوذ افراط‌گرای در چین و دروازه بی‌ثباتی به سمت چین نخواهد بود. از طرف دیگر اگر چین موفق شود اقتصاد سین کیانگ را با اقتصاد افغانستان پیوند بزند، سبب توسعه اقتصادی استان سین کیانگ و توسعه چین در سطح منطقه خواهد شد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x