کودک همسری در افغانستان: بحران پنهان و پیامدهای آن

کودک همسری یک مشکل عمیق و ریشه‌دار در افغانستان است که زندگی بی‌شماری از دختران جوان و خانواده‌های آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده است. با وجود تلاش‌های بین‌المللی برای مقابله با این پدیده، کودک همسری همچنان ترکیبی از عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در این کشور رایج است. در بسیاری از جوامع، ازدواج زودهنگام دختران راهی برای تأمین آینده‌ی آن‌ها و حفظ آبروی خانواده تلقی می‌شود.

این سنت نه تنها دوران کودکی دختران را از آن‌ها می‌گیرد، بلکه فرصت‌های تحصیلی و رشد شخصی‌شان را نیز محدود می‌کند. پیامدهای ازدواج کودکان فراتر از زندگی فردی آن‌ها بوده و بر کل جوامع و کشور تأثیر می‌گذارد. آمارها در مورد ازدواج کودکان در افغانستان نگران‌کننده است.

طبق گزارش‌های مختلف، تقریباً ۴۰٪ از دختران پیش از سن ۱۸ سالگی ازدواج می‌کنند و بسیاری از آن‌ها در سنین حتی پایین‌تر مجبور به ازدواج می‌شوند. این روند به دلیل درگیری‌های مداوم، فقر و دسترسی محدود به آموزش، شدت بیشتری یافته است. در شرایطی که خانواده‌ها برای زنده ماندن تلاش می‌کنند، ازدواج دختران ممکن است به عنوان راه حلی برای کاهش مشکلات مالی در نظر گرفته شود.

با این حال، این راه‌حل کوتاه‌مدت پیامدهای بلندمدتی دارد که چرخه‌ی فقر و نابرابری را تداوم می‌بخشد. مقابله با ازدواج کودکان در افغانستان نه تنها یک موضوع مرتبط با حقوق فردی است، بلکه برای توسعه‌ی کشور و ثبات آینده‌ی آن نیز ضروری محسوب می‌شود.

پیامدهای منفی کودک همسری:
محرومیت از تحصیل: دخترانی که در سنین پایین ازدواج می‌کنند، اغلب از ادامه تحصیل بازمی‌مانند و فرصت یادگیری و پیشرفت شخصی را از دست می‌دهند.

مشکلات توسعه اجتماعی و اقتصادی: نبود تحصیلات در جامعه باعث کاهش مشارکت مثبت افراد در پیشرفت کشور شده و چرخه فقر را ادامه می‌دهد.

عوارض بهداشتی و خطر مرگ و میر مادران: بارداری زودهنگام می‌تواند منجر به عوارض خطرناک در زایمان شده و یکی از عوامل اصلی مرگ و میر مادران در افغانستان است.

افزایش خشونت خانگی: دخترانی که در سنین پایین ازدواج می‌کنند، در معرض خشونت خانگی و سوءاستفاده قرار می‌گیرند.

عوارض روانی: ازدواج اجباری در سنین پایین می‌تواند منجر به مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب شود.

راهکارهای پیشنهادی برای پایان دادن به کودک همسری در افغانستان

۱. گسترش فرصت‌های آموزشی:
فراهم کردن آموزش با کیفیت برای دختران، تا خانواده‌ها تمایل کمتری به ازدواج زودهنگام آن‌ها داشته باشند.
آگاهی‌بخشی به دختران درباره حقوق و آینده‌شان از طریق آموزش.
ایجاد مدارس امن برای تقویت اعتمادبه‌نفس دختران.

۲. افزایش آگاهی در جوامع خُرد:
برگزاری جلسات آموزشی برای خانواده‌ها در مورد پیامدهای منفی ازدواج کودکان.
درگیر کردن رهبران قومی – قبیله ای و مذهبی در تغییر نگرش‌ها نسبت به ازدواج زودهنگام.
دعوت از مردان و پسران برای حمایت از برابری جنسیتی و حقوق دختران.

۳. اصلاحات قانونی و اجرای قوانین:
تعیین حداقل سن قانونی ازدواج به ۱۸ سال و اجرای قاطعانه آن.
همکاری بین دولت، نهادهای غیردولتی و رهبران قبیله ای برای اطمینان از رعایت قوانین.
آموزش نیروهای پولیس و قضات برای مقابله با موارد ازدواج کودکان.

۴. توانمندسازی اقتصادی خانواده‌ها:
ارائه فرصت‌های اقتصادی، مانند آموزش مهارت‌های شغلی و برنامه‌های مالی خرد برای خانواده‌های نیازمند.
حمایت از زنان در محیط‌های کاری تا بتوانند استقلال مالی داشته باشند.
تقویت نقش زنان در اقتصاد، که به افزایش سرمایه‌گذاری در آموزش فرزندان کمک می‌کند.

۵. حمایت و محافظت از قربانیان کودک همسری:
ایجاد پناهگاه‌ها و مراکز حمایتی برای دخترانی که از ازدواج‌های زودهنگام فرار کرده‌اند.
ارائه مشاوره روان‌شناختی و کمک‌های حقوقی برای بازگشت آنان به زندگی عادی.
آگاهی‌بخشی به جامعه درباره حمایت از قربانیان و تغییر نگرش نسبت به آن‌ها.

نتیجه‌گیری و فراخوان به اقدامات لازم
مقابله با کودک همسری در افغانستان نیازمند یک رویکرد جامع است که شامل آموزش، اصلاحات قانونی، توانمندسازی اقتصادی و حمایت از قربانیان باشد. دولت، سازمان‌های غیردولتی، رهبران محلی و افراد جامعه باید با هم همکاری کنند تا این پدیده را ریشه‌کن کنند.
هدف ما باید این باشد که هر دختر در افغانستان از حقوق خود برخوردار باشد، به تحصیل ادامه دهد و بدون ترس، زندگی‌ای پر از فرصت‌های مثبت را تجربه کند.
مطلبی از موسسه (FundsforNGOs)

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x