در تاریخ 29 جنوری، در اقدامی بیسابقه، حکومت سرپرست طالبان در افغانستان اولین کنفرانس بینالمللی خود را از زمان تصاحب قدرت در سال 2021 ترتیب داد. این نشست چندجانبه با نام ابتکار همکاری منطقهای با هدف ایجاد روایتی منطقهمحور با هدف توسعه همکاریهای منطقهای برای تعامل مثبت و سازنده بین افغانستان و کشورهای منطقه برگزار شد. نکات برجسته این کنفرانس شامل هماهنگی های امنیتی، همکاری های اقتصادی و توسعه و انکشاف در بخش ارتباطات و تجارت منطقه ای از جمله موارد بود.
اعضا و شرکت کنندگان کنفرانس شامل نمایندگان 11 کشور از منطقه اوراسیا از جمله روسیه، چین، ایران، پاکستان، ازبکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، اندونزی و هند بودند.
در حالی که هیچ بیانیه رسمی دقیقی از سوی وزارت امور خارجه هند منتشر نشد، ولی تیم تخنیکی این کشور که در افغانستان حضور دارند در این نشست عنوان کردند: “دوستی دیرینه هند با مردم افغانستان و کمک های بشردوستانه ما باعث شده است تا در این کشور ارتباط داشته باشیم.» حضور هندی ها منجر به گمانه زنی هایی در مورد تغییر دیدگاه هند در مورد تعامل با رژیم حاکم بالفعل افغانستان شده است و اینکه آیا این تغییر در سیاست خارجی می تواند به هر نوع منفعت استراتژیک در دوران پس از ایالات متحده – افغانستان تبدیل شود؟
از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال 2021، حکومت کنونی با انزوا و محکومیت بین المللی از جمله مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی افغانستان به ارزش 7 میلیارد دالر توسط ایالات متحده و شرکای غربی اش، به دلیل محدودیت های طالبان در مورد حقوق زنان و آموزش و عدم پاسخگویی به تشکیل یک “دولت فراگیر”، مواجه شده است.
کشورهای همسایه نزدیک و بزرگ افغانستان، از جمله روسیه، چین، پاکستان و حتی هند، نمایندگی های غیررسمی خود را در کابل حفظ کرده اند. طالبان در مواجهه با وخامت اوضاع اقتصادی و انسانی خود در مواجهه با لجاجت غرب، دست به دامن کشورهایی در «قاره اوراسیا» از جمله «چین در سمت شرق تا ترکیه در غرب و از روسیه در شمال و از جنوب به هند و کشورهای عربی» به منظور جذب سرمایه گذاری، شده است. طالبان به دنبال استفاده از موقعیت استراتژیک کشور بین آسیای مرکزی، جنوبی و غربی برای ارتباط انرژی و اقتصادی هستند و از این طریق در جهت گره گشایی مشکلات و بهبودی وضعیت را استفاده کنند. همین هم افزایی و همکاری های ظاهری منافع است که می توان گفت منجر به برگزاری نشست ابتکار همکاری منطقه ای در هفته گذشته شد.
از جناح هند، در حالی که دهلی نو بلافاصله مأموریت دیپلماتیک خود را تعطیل ساخت و پرسونل و کارکنان خود را در پی سقوط کابل در اگست 2021 خارج نمود، هند به صورت واسطه ای توسط سازمان همکاری شانگهای، حضور خود در افغانستان را ادامه داد.
در سال 2022، دهلی نو با اعزام یک تیم تخنیکی به کابل برای نظارت و کمک به ارسال و توزیع کمکهای بشردوستانه برای مردم افغانستان و حفظ حضور دیپلماتیک عملا در این کشور، گامی فراتر برداشت.
سال گذشته، سفارت افغانستان در دهلی نو در 23 نومبر پس از کشمکش طولانی بین دیپلمات های منصوب شده توسط دولت پیشین افغانستان و طالبان بسته شد. فرید ماموندزی، سفیر پیشین افغانستان در هند، موضوع تعطیلی سفارت، مقامات هندی را به عدم همکاری و طالبان را به خودداری از کمک ها متهم ساخت.
وقایع بوجود امده منجر به این گمانه زنی شده است که هند در تلاش می باشد تا روابط غیر رسمی با طالبان برقرار کند. علاوه بر این، تنش میان پاکستان و طالبان بر سر حصارکشی خط دیورند و حمایت ادعایی این گروه از تحریک طالبان پاکستان به زمزمه هایی در محافل استراتژیک هند در مورد نیاز فوری به نوعی تعامل با طالبان در مورد مسائل امنیتی و استراتژیک ایجاد شده است. علاوه بر این، در حالی که هند هنوز هیچ گونه تمایلی برای رسمی سازی روابط دیپلماتیک با طالبان ابراز نکرده است، دهلی نو همچنان به “تعامل با طالبان در قالب های مختلف” از جمله شرکت در طرح همکاری های فنی و اقتصادی هند و فراتر از آن، دعوت سفارت هند در امارات متحده عربی از نماینده سیاسی طالبان در ابوظبی به مناسبت اشتراک در روز جمهوری هند در سال 2024 ادامه داده است.
با توجه به موارد فوق، مشارکت اخیر هند در نشست ابتکار همکاری منطقه ای فرصتی را برای دهلی نو فراهم ساخته است تا حضور و بازیگری خود را در افغانستان افزایش دهند. علاوه بر این، تمجید طالبان از کمکهای انکشافی هند و درخواست و دعوت هند برای ادامه پروژههای متوقف شده تحت رهبری و تمویل هند (برخی معتقد به تلاش برای ایجاد توازن در برابر فشار پاکستان) درجه خاصی از شرایط مساعد را برای مشارکت قویتر دهلی نو فراهم میکند.
نیاز به چنین نقش فعالی با افزایش نفوذ چین در تحکیم نفوذ خود در افغانستان و در ساختار داخلی طالبان، از جمله پذیرش استوارنامه سفیر طالبان در پکن، میتواند پیامدهای نامطلوبی بر حضور حساس هند در منطقه داشته باشد و در عین حال به پاکستان از طریق “همپیمانی در هر شرایط” آزادی عمل بیشتری بدهد.
با توجه به مشارکت هند در ابتکار همکاری های منطقه ای، دهلی نو باید به دنبال و استفاده از مشارکت قوی با روسیه و روابط پایدار دیرینه آن با ایران باشد – کشورهایی که در یک افغانستان باثبات و عاری از درگیری نفع برابری دارند. تلاشهای مشترک هند، ایران و روسیه میتواند با هدف ارتقای کریدور حملونقل بینالمللی شمال جنوب و همچنین نیروی محرکه بندر چابهار باشد – پروژههایی که میتوانند با ابتکار همکاری منطقهای مرتبط باشند و به نفع همه طرفها از جمله هند، ایران، روسیه و افغانستان باشد. پیوندها میان این ابتکارات نه تنها به دهلی نو اجازه دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی را می دهد، بلکه به عنوان یک گزینه مناسب دیگر در مقابل طرح کمربند و جاده برای طالبان عمل می کند.
این در حالیست که همچنان نگرانیهایی در مورد ارتباط هند با طالبان وجود دارد که حسن نیت و روابط هند با اعضای گریختگی نظام پیشین و همچنین در میان بخشهایی از مردم افغانستان را از بین میبرد. در عین حال، سیاست عملی و امنیت و منافع استراتژیک کنونی هند مسیر متفاوتی را دیکته می کند. از آنجایی که امارت اسلامی طالبان خواستار توسعه یک “روایت منطقه محور” است که روابط حکومت با همسایگانش را دیکته می کند، هند را نمی توان نادیده گرفت. این مشارکت و مداخله تضمین میکند که دهلی نو کمک نماید تا روایت به گونهای تنظیم شود که صلح و ثبات برای منطقه و همچنین هند تضمین شود.
منبع: نشریه دیپلمات