با گذشت بیش از دو و نیم سال از حاکمیت مجدد طالبان بر افغانستان، این گروه توانست که حکومت فوق محافظه کار خود را در سراسر آن کشور جنگ زده مستحکم کند، اما تا هنوز قادر نشده است که نیروهای جنگی خود را به یک اردوی سنتی مبدل کند.
صدای امریکا با تحلیلگرانی صحبت کرده است که به باور آنان، این نیروی شورشی پیشین نیازی ندارد که ساختار خود را مطابق یک اردوی معیاری جهت مقابله موثر با تهدیدهای امنیتی رو به افزایش از سوی گروه وابسته به دولت اسلامی یا داعش و رسیدگی به تنش های فزاینده از جانب کشور همسایه پاکستان، متحول کند.
بر اساس تحلیل سالانه انستیتیوت بینالمللی مطالعات استراتیژیک در مورد اردوهای جهان، طالبان ۱۵۰هزار جنگجوی فعال دارد. قاری فصیح الدین فطرت، لوی درستیز حکومت طالبان، سال گذشته به آژانس خبررسانی رویترز گفت که رژیم طالبان در نظر دارد که ۵۰هزار جنگجوی دیگر را به صفوف خود بیافزاید، اما زمان مشخصی را برای انجام این کار ارایه نکرد.
حکومت طالبان از زمان رسیدن به قدرت، علنا بودجه دفاعی خود را منتشر نکرده است. طالبان برای رسمی سازی نیرو های دفاعی خود، سه کندک نیروی ویژه و هشت قول اردوی پیاده را ایجاد کرده اند.
طالبان دارای انواع وسایط نقلیه زرهی، وسایط حمل توپخانه، سه طیاره سبک و چهارده هیلیکوپتر به شمول طیارههای بلک هاک ساخت امریکا میباشد که پس از خروج پرهرج و مرج نیروهای خارجی از افغانستان در اگست ۲۰۲۱، این تجهیزات و وسایط نیروهای دفاعی و امنیتی ملی حکومت پیشین افغانستان به دست این گروه افتاده است.
طالبان همچنین چند هلیکوپتر تهاجمی روسی اردوی حکومت پیشین افغانستان را در دست دارند.
ظرفیت نیروهای طالبان
با آنکه پس از خروج نظامیان امریکایی و ناتو از افغانستان، به ارزش حدود هفت میلیارد دالر تسلیحات، وسایط و امکانات نظامی در افغانستان بجا ماند، کارشناسان ظرفیت طالبان را در کاربرد برخی از این تسلیحات پیچیده و مغلق، محدود ارزیابی میکنند.
اسفندیار میر، تحلیلگر ارشد در انستیتیوت صلح ایالات متحده، به صدای امریکا گفت: “بدون قراردادهای ترمیم و تامین پرزهجات از سوی کشورهایی که در گذشته نیروهای امنیتی و دفاعی پیشین افغانستان را تجهیز میکردند، بعید است که طالبان واقعا بتوانند از اکثر این تجهیزات حداکثر استفاده را کنند.”
آدام واینستاین، معاون برنامه شرق میانه در انستیتیوت کوینسی، به صدای امریکا گفت که طالبان در آموزش نیروهای خود مانند نیروهای امنیتی و دفاعی ملی حکومت پیشین افغانستان با چالشهایی مواجه اند.
واینستاین، عضو پیشین قوای خاص بحری ایالات متحده که در سال ۲۰۱۲ در افغانستان وظیفۀ نظامی انجام داده است، به این باور است که طالبان هنوز با گروهی که “عمدتا بیسواد اند، سر و کار دارند که گاهی باید اساسات اولیه خدمت سربازی به آنها آموزش داده شود.”
حالت شورشگری
تحلیلگران میگویند که با وجود آنکه طالبان پس از دو دهه شورشگری در برابر حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان، حکومت خود را در آن کشور ایجاد کردند، این گروه هنوز هم در یک وضعیت شورشگری به سر میبرد.
واینستاین میگوید که این موضع، قطعات انفرادی را در سطح تاکتیکی قادر به عملکرد به شکل نیمه خودمختار میسازد. او اضافه کرد که این شورشیان پیشین هنوزهم “ظرفیت انسجام فرماندهی و کنترول بر جنگجویان خود را دارند”.
گرام اسمیت، مشاور ارشد در گروه بحران بین المللی میگوید که بزرگترین قوت طالبان “محبوبیت” آنها میباشد.
اسمیت، کارمند بخش امور سیاسی ملل متحد در افغانستان بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، میگوید که نیروهای طالبان نباید مانند یک اردوی سنتی تحلیل شوند، چرا که به گفتۀ وی شمار آنان بر اساس نیازمندیهای محلی در حال تغییر است.
او گفت: “در طول سالهای حضور نیروهای ایالات متحده و ناتو در افغانستان، مطالعات نشر نشده ناتو به این نتیجه رسید که اکثریت مطلق طالبان تا یک کیلومتر به دور از خانه های خود، میجنگیدند. این به این معناست که باشندگان محل از خانه های خود بیرون رفته و بر سربازان ناتو گلوله باری میکردند و بعد به خانه بازگشته و نان چاشت خود را میخوردند و عصر روز دوباره بیرون رفته و بر سربازان ناتو گلولهباری بیشتر میکردند.”
اسمیت میگوید که چیزی که به طالبان امتیاز قابل توجهی بود، دسترسی آسان آنان به جنگجویان و اماکن برای مخفی شدن بود.
تهدیدهای امنیتی
با آنکه طالبان در افغانستان عملاً مقاومت مسلحانه را سرکوب کردند، شاخۀ خراسان گروه داعش، یک تهدید امنیتی بزرگ داخلی برای طالبان محسوب میشود.
میر میگوید که شورشگری داعش “هم بدخیم و هم مداوم” بوده و “آزمون ایدیولوژیک” را متوجه طالبان کرده است.
طالبان فرماندهان ارشد شاخه خراسان گروه داعش را کشته، لانه های امن این گروه را از بین برده و آنها را از تصرف قلمرو در داخل افغانستان باز داشتهاند.
واینستاین گفت: “این گواهی بر توانمندی نیروهای امنیتی طالبان است. به نظر میرسد که طالبان اطلاعات خوب استخباراتی در مورد رهبران شاخه خراسان گروه داعش و محل موجودیت لانههای آنان دارند که در دور نگهداشتن شان موثر است.”
در خارج از افغانستان طالبان با تهدید پاکستان مواجه اند، کشوریکه افغانستان با آن مناقشۀ دیرینۀ ارضی دارد. اردوی پاکستان از زمان بازگشت طالبان به قدرت دو بار در داخل خاک افغانستان علیه مخفیگاههای ادعا شده گروه تحریک طالبان پاکستان، حمله کرده است.
پاکستان، طالبان افغانستان را به پناه دادن به شبه نظامیان ضد پاکستان متهم میکنند، اتهامی که حکومت طالبان در افغانستان همواره آن را رد کرده است.
طالبان افغان در واکنش به حملۀ اخیر هوایی پاکستان بر ولایتهای خوست و پکتیکا در افغانستان، چند مرکز نظامی پاکستان را در امتداد مرز هدف حملات راکتی قرار دادند.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان ضمن محکوم کردن حملات پاکستان، از پیامدهای ناگوار آن خبر داد که به گفتۀ وی از کنترول پاکستان نیز خارج خواهد بود.
جنگ علیه پاکستان
تحلیلگرانی که صدای امریکا با آنها صحبت کرد بر این نظراند که طالبان، ظرفیت جنگی را برای برخورد با یکی از بزرگترین قدرتهای هستهای جهان ندارد، اما به باور آنان این گروه میتواند از تاکتیکهای غیرسنتی و نامتعارف علیه پاکستان استفاده کند.
واینستاین میگوید که طالبان میتوانند کار کمتری را برای رسیدگی به گروه تحریک طالبان پاکستان انجام دهند و یا به این گروه، “اجازه انجام حملات بزرگتری را در داخل خاک پاکستان بدهد”. او اضافه میکند که حکومت طالبان در افغانستان، گروه تحریک طالبان پاکستان را منحیث یک “بیمه ضمانتی علیه کشور پاکستان” میپندارد.
اما میر هشدار میدهد که دادن اجازه به تروریسم فرامرزی “به طور قطع نگرانیهای فزایندۀ بینالمللی” را ایجاد میکند.
اسمیت میگوید که با افزایش تنشها بین افغانستان و پاکستان، کابل می تواند پروژه های مهم منطقهای را نیز خنثا کند. او افزود که یکی از این پروژه ها، پروژه انتقال برق و تجارت آسیای مرکزی وآسیای جنوبی است که معروف به کاسا۱۰۰۰است که برق را از آسیای مرکزی از طریق افغانستان به پاکستان تشنه به انرژی انتقال میدهد.
کارشناسان میگویند که طالبان در افغانستان همچنین میتوانند مسیر زمینی را که پاکستان برای تجارت با آسیای مرکزی استفاده میکند، مختل کنند. در حالیکه تجارت دوجانبه در تنش ناشی از درگیریهای مکرر مرزی کاهش یافته است، یک هیات وزارت تجارت پاکستان در هفتۀ روان از کابل دیدن کرد.
کارشناسان موافقند که احتمال جنگ طالبان با پاکستان، اندک است اما باید در قبال برخورد با طالبان در افغانستان که معتقد به مفکوره جنگ نامتقارن هستند که شامل بمبگذاران انتحاری و داشتن افراد محلی که حاضر به مسلح شدن برای طالبان هستند، محتاط بود.