آیا چین به دنبال نقش بیشتر در افغانستان تحت حاکمیت طالبان است؟

هنگامی که طالبان در 15 اگست 2021 قدرت را در افغانستان تصاحب کردند، اکثر کشورها نمایندگی دیپلماتیک خود را در کابل تعطیل ساختند و شروع به تخلیه شهروندان خود از افغانستان کردند. اما چهار کشور استثناء قابل توجه وجود داشت: چین، پاکستان، روسیه و ایران که تصمیم به ادامه کار گرفتند. چین یکی از اولین کشورهایی بود که یک کانال دیپلماتیک با طالبان ایجاد کرد و اعلام کرد که آماده روابط “دوستانه و همکاری” با این حکومت سرپرست است – اما مقدمات آن تصمیم پرشتاب، خیلی زودتر فراهم شده بود. در طول سال‌ها، چین ارتباط مستقیم با طالبان را حفظ کرده و هر دو طرف در چندین نوبت، دوجانبه و بین‌المللی ملاقات هایی داشته اند و بر گرم شدن روابط چین با این گروه تأکید کرده‌اند.

پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، چین اولین کشور خارجی بود که وعده کمک های بشردوستانه اضطراری (به ارزش 31 میلیون دالر) را به افغانستان داد. تحویل مواد غذایی و تجهیزات طبی، زمینه را برای تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی بین دو طرف فراهم کرد. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، قبل از سفر خود به هند در ماه مارچ 2022، سفری غیرمنتظره به افغانستان داشت و با همتای افغان خود در کابل دیدار کرد. پکن همچنین از طالبان دعوت کرد تا نماینده خود را به سومین نشست وزرای امور خارجه در میان کشورهای همسایه افغانستان که در شهر تونشی در 31 مارچ 2022 برگزار شد، برای اولین بار در این گردهمایی چین، ایران، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان و یک مقام طالبان شرکت کردند. فصل اول این گفتگو در اسلام آباد در سپتمبر 2021، بلافاصله پس از اینکه طالبان قدرت را از  اشرف غنی گرفتند، برگزار شد. در حالی که ایران میزبان دومین نشست در اواخر ماه اکتبر در تهران بود. جالب است بدانید که چین این نشست را در زمانی برگزار کرد که پاکستان در حال گذر از یک بحران سیاسی بود که در نهایت منجر به نابودی دولت عمران خان شد.

تاکنون هیچ کشوری، به شمول حامی اصلی آن یعنی پاکستان، طالبان را به عنوان حکومت قانونی افغانستان به رسمیت نشناخته است. جامعه جهانی از طالبان افغانستان می‌خواهد که اصلاحات فوری را در سبک و سیاق حکومتی خود ایجاد کند، تمام قومیت‌های افغانستان در حکومت خود جای دهد و به حقوق زنان برای تحصیل و کار احترام بگذارد. با این حال، نه چین و نه پاکستان اجازه نداده اند چنین نگرانی هایی مانع روابط قوی آنها با طالبان در افغانستان شود.

انگیزه های پکن: گذشته و حال

پس از 11 سپتمبر، زمانی که افغانستان دوباره توجه جهانیان را به خود جلب کرد، چین ترجیح داد صرفاً تماشاگر رویدادهای دراماتیکی باشد که در آنجا رخ می دهد و ترجیح داد که سطح پایینی از روابط را داشته باشد. از نظر تاریخی، چین افغانستان را به عنوان همسایه ای می داند که از اهمیت دیپلماتیک کمی برخوردار است. اما “جنگ علیه ترور” یک بازی را تغییر داد، زیرا ایالات متحده و متحدان اروپایی آن را به شکلی بزرگ وارد افغانستان کرد. چین علاقه ای به ایفای هیچ نقش پایین دستی تحت سلطه غرب نداشت و بنابراین، اگرچه ظاهراً از تلاش های جنگی به رهبری ایالات متحده حمایت می کرد، اما ظاهراً به حفظ روابط غیررسمی و مخفیانه با طالبان از طریق پاکستان ادامه داد. هدف دوگانه بود. اول، برای حفظ منافع اقتصادی چین در منطقه و دوم، حفظ ثبات در سین کیانگ. به عبارت دیگر، در سال‌های آغازین دوره تحت رهبری ایالات متحده در افغانستان، چین هدف محدودی در این کشور داشت: اگرچه علاقه مند به مهار تهدید امنیتی ناشی از درگیری داخلی در افغانستان بود، اما تمایلی به شرکت در هیچ ماموریت نظامی نداشت.

با این حال، در چند سال اخیر، این مسئله به تدریج تغییر کرده است زیرا پکن از یک بازیگر پیرامونی به بازیگری با نفوذ قوی در آینده افغانستان تبدیل شده است و به عنوان یک بازیگر منتقد ظاهر می شود. این افزایش مشارکت را می توان به دو دلیل نسبت داد: اول، با اعلام دولت اوباما مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تا سال 2014، پکن با احتمال بیشتر، تجدید بی ثباتی و تروریسم در مرزهای خود را تصور کرد. دوم، پکن برای تحقق رویای شی جین پینگ برای «جوان‌سازی ملی» پادشاهی چین، استراتژی بزرگی را در پیش گرفته بود که در پی آن بود که چین را به‌عنوان یک قدرت بزرگ جهانی تبدیل نماید. بنابراین، نه تنها مشارکت اقتصادی و قرضه های کمک های توسعه ای را گسترش داده  بلکه برای حفاظت از چنین سرمایه گذاری هایی، منافع امنیتی را نیز گسترش داده است.

در گذشته اخیر، بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی کرده‌اند که خروج آمریکا از افغانستان چگونه بر موقعیت منطقه‌ای و جهانی چین تأثیر می‌گذارد. برخی استدلال می‌کنند که این عقب‌نشینی، ذهنیت آمریکا را برای چین و اقیانوس هند و اقیانوس آرام آرام می سازد. برای برخی دیگر، این عقب نشینی خلاء را برای چین باز می کند تا از آن بهره برداری نماید. چین در انتظار خروج ایالات متحده از یک استراتژی عملگرایانه پیروی کرده و مرتباً با طالبان ملاقات می کند. چین به منظور تقویت روابط مطلوب با تمام ذینفعان کلیدی سیاست افغانستان تماس نزدیکی داشته است. اما در طول دیدارهای 2018 و 2019، تقریباً موازی با مذاکرات ایالات متحده برای توافق صلح در دوحه، همراه با طالبان افغانستان ارتباط برقرار کرده بود. همچنین قابل ذکر است که در جریان پروسه صلح، هیئت 9 نفره طالبان به چین سفر کردند تا از پکن در مورد توافق پیشنهادی ترامپ – که نشان دهنده نفوذ قابل توجه چین بر این گروه است- مشورت بگیرند.

اولویت اصلی چین

استراتژی چین در افغانستان بر اساس منافع اقتصادی و امنیتی این کشور هدایت می شود. در بخش امنیتی، پکن با تهدیدهایی از سوی گروه های خاصی مواجه است که آنها را به عنوان سازمان های تروریستی معرفی کرده است و گمان می رود از خاک افغانستان فعالیت می کنند. نگرانی اصلی این کشور چگونگی مهار بی ثباتی منطقه ای و از بین بردن هرگونه پتانسیل تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن برای گروه های تروریستی، به ویژه شبه نظامیان اویغور در این کشور است. چین روابط طالبان با جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) از نزدیک بررسی می کند و معتقد است که طالبان با آنها روابط خوبی دارند.

منافع اقتصادی چین در افغانستان حول سرمایه گذاری های قابل توجه در بخش معدن – معدن مس عینک و قرارداد استخراج نفت در ولایات شمالی فاریاب و سرپل است. هر دو پروژه سال ها به دلیل وضعیت نابسامان کشور متوقف بودند. بنا به گزارش ها، ده ها شرکت معدنی چینی در هفته های اخیر به کابل آمده اند و به دنبال قرارداد برای معادن دیگر هستند. خروج افغانستان بر منافع اقتصادی چین در پاکستان و همچنین آسیای مرکزی تأثیر خواهد گذاشت. تعداد اتباع چینی و سرمایه گذاری در این ولایات بسیار بیشتر از خود افغانستان است و حملات به کارگران چینی در گذشته اخیر، نگرانی پکن را در مورد حملات تروریستی احتمالی علیه اتباع چینی در افغانستان افزایش داده است. پاکستان به نفع پیوستن افغانستان به رهبری طالبان به پروژه زیرساختی دهلیز اقتصادی چند میلیارد دالری چین و پاکستان (CPEC) فشار آورده است و گزارش شده که این یکی از موضوعاتی بود که بین وانگ یی و ملا برادر در دیدار 24 مارچ 2022، بین آنها در کابل مورد بحث قرار گرفت. با این حال تاکنون تصمیم نهایی در مورد این موضوع گرفته نشده است.

روابط چین و طالبان پس از اگست 2021

پس از اگست 2021، کمک های اصلی چین به طالبان در قالب کمک های بشردوستانه و اهدای واکسن های کووید-19 صورت گرفت. در بخش دیپلماتیک، چین تلاش هایی را برای جلب حمایت و کمک های بین المللی برای بازسازی افغانستان انجام داده است، به ویژه با فراخواندن جامعه بین المللی برای لغو تحریم ها و آزادسازی دارایی های خارجی افغانستان. به همین ترتیب، پکن و پاکستان گرد هم آمده اند تا از قدرت های غربی بخواهند که با طالبان تعامل داشته باشند و به این کشور کمک کنند. طالبان آگاه است که حمایت پکن برای به دست آوردن مشروعیت بین المللی بسیار مهم است و از این رو سعی کرده نگرانی های چین را برآورده کند. در گزارش اخیر سازمان ملل آمده است: «هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که نشان دهد طالبان اقداماتی را برای محدود کردن فعالیت‌های تروریست‌های خارجی در کشور انجام داده است.» طالبان در حال اعمال محدودیت های عملیاتی برای گروهی است که مورد علاقه چین است مانند حزب اسلامی ترکستان (TIP). چین به نوبه خود به تعامل اقتصادی و سیاسی خود با افغانستان تحت حاکمیت طالبان ادامه داده و تا حد زیادی در برابر سیاست های مضر داخلی این گروه سکوت اختیار کرده است.

چین به شدت به بحران انسانی و اقتصادی در افغانستان واکنش نشان داد و ایالات متحده را متهم کرد که با خروج “شتابزده” تمام نیروهایش از کشور و ایجاد آشفتگی و بی ثباتی، اجازه بدتر شدن وضعیت امنیتی را داده است. چین بر این باور است که رسیدگی به وضعیت بحرانی افغانستان مسئولیت و تعهد ایالات متحده بوده است. پکن همچنین به شدت از فرمان اجرایی رئیس جمهور بایدن برای آزادسازی 7 میلیارد دالر آمریکایی و تقسیم پول برای کمک های بشردوستانه به افغانستان و جبران خسارات برای کسانی که جانشان را در حادثه 11 سپتامبر از دست داده اند، انتقاد کرد. وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به تصمیم ایالات متحده گفت: “بدون رضایت مردم افغانستان، ایالات متحده به طور عمدی دارایی های متعلق به مردم افغانستان را از بین می برد و حتی آنها را برای خود نگه می دارد. این مسئله هیچ تفاوتی با رفتار راهزنان ندارد.”

نتیجه

طی چند ماه گذشته، طالبان علاقه شدید خود را برای همکاری با چین و رفع نگرانی های این کشور نشان داده است، اما پکن همچنان در مورد سیاست های خود در افغانستان محتاط است. پکن دارای منافع اقتصادی است، با توجه به ثروت عظیم معدنی افغانستان، اما منافع اصلی چین این است که درگیری به خارج از مرزهای افغانستان سرایت نکند. اگرچه پکن تاکنون از به رسمیت شناختن کامل حکومت سرپرست طالبان خودداری کرده است، اما چین میزبان وزرای حکومت سرپرست طالبان بوده است. رسانه‌های چینی از این فرصت استفاده کرده‌اند تا فرصت‌های اقتصادی را که رهبری جدید اسلامی برای چین ارائه می‌دهد، به‌ویژه برای استخراج لیتیوم، که اکنون در خط مقدم روابط در حال توسعه آنها قرار دارد، برجسته کنند و بر اساس تجربیات آنها، پکن ممکن است در مورد پروژه های دیگر تصمیم بگیرد. وضعیت در کشور همچنان ناآرام است، بنابراین چین نظاره گر است تا ببیند چه نوع حکومتی در افغانستان پدیدار می شود و چگونه می تواند قدرت را در سراسر کشور اعمال کند، تا آن زمان بعید است که متعهد به سرمایه گذاری اساسی یا ایفای هر نقش بزرگ تری در افغانستان شود و به سیاست صبر و تماشا پایبند باشد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
13 سال پیش در چنین روزی، جولیان آسانژ ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی از جمله کودکان شلیک می‌کنند. اکنون او به دلیل انتشار آن با 175 سال زندان مواجه است.  
از ویتنام گرفته تا عراق، میلیون‌ها نفر در جنگ‌هایی که توسط سیاستمداران آغاز شده کشته شده‌اند. امروز لایحه‌ای را به تصویب رساندم که بر اساس آن پارلمان باید در این مورد پاسخگو باشد و اطمینان حاصل شود که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند استرالیایی‌ها را دوباره به جنگ‌های نامشروع بفرستد. گروه های اصلی حاضر به پاسخگویی نشدند.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x