افغانستان برای بیش از چهار دهه صحنهی خونینترین جنگهای نیابتی با اشتراک بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. دو هفته قبل، بازیگر جدیدی وارد این صحنهی شلوغ شد.
رییسجمهور جو بایدن و همتای ترکیاش رجب طیب اردوغان در ملاقاتی در حاشیهی اجلاس ناتو در بروکسل در ۲۱ جون، توافق کردند که پس از خروج ایالات متحده از افغانستان تا ماه سپتامبر، آنکارا مسئولیت تأمین امنیت فرودگاه بینالمللی کابل را به عهده خواهد گرفت. فرودگاه بینالمللی حامد کرزی درگاه اصلی ورود بازدیدکنندگان خارجی به این کشورِ محصور در خشکی است. برای امریکا، این معامله کارت خروج از میدان حساب میشود. برای ترکیه اما، فرودگاه کابل جای پایی خواهد بود که اردوغان در افغانستان بهدنبال آن است.
اردوغان از هماکنون ترکیه را به پایگاهی برای میانجیگری بین گروههای متخاصم افغان و جامعه جهانی تبدیل کرده است. آنکارا قصد دارد میزبان کنفرانس بینالمللی تحت حمایت ایالات متحده پیرامون روند صلح افغانستان باشد. آنکارا در این مدت روابط خود را با ذینفعان اصلی داخلی در ترکیه و نیز طالبان و جنگسالاران مخالف این گروهِ مسلح سنیمذهب در افغانستان، بهدقت تقویت کرده است.
اما افغانستان تنها میدان برای اردوغان نیست. این کشور آخرین مورد در فهرست بلندِ بلندپروازیهای منطقهای و جهانی اردوغان از خاورمیانه و مدیترانه گرفته تا امریکای لاتین و آفریقاست. برای بایدن، این فهرست چالشبرانگیز و پیچیده است. از یکسو، رهبر ترکیه درست در نقطهی مقابل اصولی ایستاده که حکومت جدید واشنگتن گفته است از آندفاع میکند. آن اصول دموکراسی و حقوق بشر است. از سوی دیگر، آنکارا متحد ناتو است و برای اهداف ایالات متحدهی تحت رهبر بایدن از جمله بازسازی چهره جهانی واشنگتن بدون تعهد نظامی خارج از کشور، بسیار اهمیت دارد.
رویکرد بایدن و اینکه او چگونه دو منافع متضاد را در یک قالب قرار میدهد، میتواند به ما نشان دهد که او چگونه به معضلات مشابه با سایر رهبران مفید برای ایالات متحده اما استبدادی در جهان ـ از نارندرا مودی هند گرفته تا عبدالفتاح السیسی مصر ـ رسیدگی خواهد کرد. همچنین، رویکرد بایدن در قبال این رهبران میتواند میراث جهانی وی را یا بهعنوان یک رهبر اخلاقمدار ـ که او خودش را معرفی میکند ـ یا بهعنوان کسی که برای دستیابی به اهداف فوریاش از معاملات فاوستی ابایی ندارد، تعیین کند.
اردوغان در سالهای پسین سعی کرده است خودش را ناجی جدید جهان اسلام معرفی کند. اما در خانه، او مخالفان سیاسی عمدتا مسلمان را سرکوب میکند و در برابر ستمی که بر صدها هزار اویغور در چین میگذرد، سکوت پیشه کرده است. در سال ۲۰۱۹، هنگامی که حکومت هند وضعیت نیمهخودمختار کشمیر اکثریت مسلمان را پس از هفت دهه لغو کرد، اردوغان علنا علیه دهلی نو موضع گرفت. سال گذشته، رژیم وی بنای تاریخی ایاصوفیه را که بهعنوان موزیم شناخته میشد، به مسجد تبدیل کرد. اردوغان اولین نماز را در این مسجد علنا خودش برپا داشت. همچنین در ماه می، حکومت وی یک مسجد جنجالی را در میدان تکسیم، که قبلا نمادی از قانون اساسی سکولار ترکیه بود، افتتاح کرد.
فراتر از بازی با نمادها، اردوغان اخیرا منافع ترکیه را شدیدتر از گذشته مستقیما به دیگ تنشهای خاورمیانه تزریق کرده است. در سال ۲۰۱۹، سربازان ترکیه وارد سوریه شدند و به لطف دونالد ترمپ، رییسجمهور پیشین ایالات متحده، با نیروهای دولتی سوریه جنگیدند. همچنین، اردوغان با قطر متحد شده است و با ایران بهعنوان جبهه منطقهای علیه عربستان سعودی، رابطه کاری برقرار کرده است.
در تیررس اردوغان البته، تنها همسایگان نزدیک ترکیه قرار ندارند. ترکیهی اردوغان خودش را دولت آفریقا-اوراسیایی مینامد. این امر بخشی از استراتژی ترکیه در قبال آفریقا است، جایی که آنکارا سرمایهگذاریهای خود را افزایش داده است. یک دهه قبل ترکیه در ۵۴ کشور آفریقایی فقط ۱۱ سفارت داشت، اما تا سال ۲۰۱۹ این رقم به ۴۲ سفارت رسید. بزرگترین پایگاه خارجکشوری ترکیه در سومالیا ایجاد شده است.
هزاران مایل دورتر، در امریکای لاتین، سریالهای ترکی حاکمان بیچون و چرای خانههای مردم است. این قدرت نرم موجب افزایش سرعت و کمیت تجارت دوجانبه بین ترکیه و کشورهای امریکای لاتین شده است، طوری که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۹ حجم تجارت دوجانبه بین ترکیه و این کشورها، تقریبا سه برابر شده است.
اگر بایدن خواهان بازگرداندن اعتبار امریکا بهعنوان «حامی ارزشهای دموکراتیک در سراسر جهان» است، گسترش سریع نفوذ اردوغان باید مایه نگرانی حکومتش باشد. رژیم فعلی ترکیه هزاران شخصیت اپوزیسیون، قاضی، معلم و روزنامهنگار منتقد اردوغان را زندانی کرده است. اما اگر شما هم جای امریکا باشید و اعلام کرده باشید که تا ماه سپتامبر از جنگ بیپایان افغانستان عقب میکشید، خوشحال خواهید شد اگر شخص دیگری بیاید و پیشنهاد کند که خلأ امنیتی را که برجای خواهید گذاشت، پر میکند.
معضل در همین جاست. معضلی که بایدن در قبال سایر رهبران نیز با آن مواجه بوده است. ماه گذشته، هنگامی که اسرائیل و حماس مشغول راکتپراکنی به سمت یکدیگر بودند، سرانجام ایالات متحده برای ایجاد آتشبس در بیتالمقدس به رییسجمهور مصر عبدالفتاح السیسی متوسل شد. السیسی رییسجمهوری است که از طریق کودتای نظامی علیه محمد مُرسی، رییسجمهور منتخب دموکراتیک مصر، به قدرت رسید و از آنزمان اقتدار خود را با برگزاری انتخابات تقلبی تحکیم کرده است. بااینحال، وزیر امورخارجه آنتونی بلینکن به قاهره رفت تا از السیسی بهخاطر میانجیگری بین اسرائیل و حماس تشکر کند.
در همین حال تیم بایدن درحال رایزنی با نارندرا مودی، نخست وزیر هند، است. دهلی نو همچنان بهعنوان بازیگر مهم در برنامههای امریکا برای مقابله با چین در منطقهی هندو-اقیانوس آرام باقی مانده است.
برای بایدن گزینهی سادهوجود ندارد. اما او هرچه بیشتر به اردوغان تن دهد، سایر رهبران اقتدارگرای جهان نتیجه میگیرند که اگر خدمات خود را برای ایالات متحده عرضه کنند، آنها نیز میتوانند همچون اردوغان با دست بازتر سایر برنامههای خود را گسترش بخشند.
و اگر اینگونه شود، بایدن خلاف موضع قبلی خودش راه رفته است. او ماه آگست سال گذشته خطاب به «کنوانسیون ملی دموکراتها» گفت که اگر من به قدرت برسم «روزهای گرمگرفتن با دیکتاتورها» پایان مییابد. ده ماه از آنروز گذشته و حالا بایدن در آستانه تحویلدادن کلید صلح آشفتهترین منطقهی جهان به دستان یکهسالاران است. یاد دموکراسی بخیر.
اوزی چینل
2021/24/6