از فلسطین تا افغانستان: روایت زخم‌های اشغال و پایداری

امروز، ۱۵ می، سالگرد «یوم النکبة» یا روز نکبت است، روزی که فلسطینی ‌ها آن را به ‌عنوان آغاز اشغال سرزمین ‌شان، آوارگی میلیون ‌ها تن و از بین رفتن حاکمیت تاریخی ‌شان یاد می ‌کنند.

این روز تنها یادآور درد فلسطینی‌ ها نیست، بلکه بازتابی از رنج مشترک ملت‌ هایی است که قربانی اشغال، بی ‌عدالتی بین ‌المللی و بازی ‌های قدرت‌ های بزرگ شده‌ اند. افغانستان، با تجربه ‌ای مشابه اما در جغرافیا و بافت سیاسی متفاوت، یکی از این ملت‌ هاست.

در هر دو مورد، مردم در مواجهه با نیروهای اشغالگر، یا تحت لوای مدرنیزاسیون و مبارزه با ترور، یا در قالب استقرار صهیونیسم و سیاست‌ های تبعیض‌ آمیز، خانه و آینده ‌ی خود را از دست داده‌ اند.

آنچه درد افغانستان و فلسطین را به هم گره می‌ زند، نه ‌فقط اشغال سرزمین و آوارگی جمعی، بلکه تکرار الگوی نظامی‌ سازی، نقض گسترده حقوق بشر و بی ‌تفاوتی نهادهای بین ‌المللی در برابر رنج غیرنظامیان است. فلسطین با محاصره‌ ی غزه، حملات مکرر به مناطق مسکونی و تخریب نظام ‌مند زیرساخت‌ های زندگی، و افغانستان با جنگ ‌های نیابتی، حملات هوایی، زندان ‌های مخفی و تجربه ‌ی اشغال‌ طولانی، نشان می ‌دهند که نظم جهانی، در بسیاری موارد، نه حافظ صلح، که بازتولید کننده ‌ی خشونت ساختاری است. در هر دو سرزمین، کودکان از همان بدو تولد در سایه‌ ی بمب و محاصره بزرگ می ‌شوند و نسل ‌های پی ‌در پی، حق ابتدایی زندگی با کرامت را تجربه نمی ‌کنند.

با این ‌حال، علیرغم حجم عظیم رنج و ویرانی، مردم افغانستان و فلسطین بارها نشان داده ‌اند که ایستادگی، بخشی از هویت تاریخی ‌شان است. فلسطینی ‌ها با تکیه بر مقاومت مدنی، فرهنگی و گاه نظامی، تلاش می‌ کنند در برابر طرح‌ های اشغال و پاک ‌سازی قومی ایستادگی کنند، و افغان ‌ها نیز پس از هر دوره مداخله خارجی، دوباره برای بازیابی استقلال و هویت ملی ‌شان تلاش کرده‌ اند. این دو ملت، با همه تفاوت ‌ها، در یک نقطه به هم می ‌رسند: در تداوم امید و پایداری، در میان خاکستر و ویرانی، برای فردایی که نه اشغال، که عدالت و صلح تعریفش کند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x