استراتژی منزوی سازی امریکا بالای طالبان، شکست خورده است!

در اواخر ماه جنوری در مراسمی که در تالار بزرگ خلق در پکن برگزار شد، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین اعتبارنامه سفیر تازه منصوب شده طالبان در چین را پذیرفت. اگرچه این اتفاق به معنای اعطای مشروعیت به حکومت طالبان نبود، اما ارتقاء روابط با طالبان، مهمترین چالش در برابر عادی سازی با حکومت سرپرست افغانستان است. سخنگوی وزارت خارجه چین در نشست خبری پس از این رویداد گفت: «چین معتقد است که افغانستان نباید از جامعه بین‌المللی کنار گذاشته شود».

در واقع، این موضوع تنها چالشی در این اواخر بود که ایالات متحده اکنون در برخورد با طالبان با آن مواجه است. از زمان بازگشت طالبان محافظه‌کار به قدرت در ماه آگست 2021، جهان برای مقابله با طالبان که بر 40 میلیون افغان در منطقه ای استراتژیک حکومت می‌کنند، درگیر بوده است. رویکردی که ایالات متحده و متحدان و شرکای آن در نهایت به آن نزدیک شدند، تعهد به ادامه تعامل با مردم افغانستان (برای مثال با ارائه کمک‌های بشردوستانه) و در عین حال خودداری از اعطای مشروعیت بین المللی به طالبان و مزایایی که معمولاً با روابط عادی دیپلماتیک حاصل می شود، خودداری کرده اند.

در دو سال گذشته، ایالات متحده به دنبال این بوده است که بر این رویکرد تمرکز داشته باشد: که نه تنها خود حکومت سرپرست افغانستان را به رسمیت نمی شناسد بلکه اجماعی علیه حکومت طالبان ایجاد کند. این موضع تا حدودی ماهیت تنبیهی و جزائی دارد و هدف آن عدم اعطای مشروعیت به حکومت طالبان است. اما این رویکرد ریشه در این منطق دارد که با حفظ یک جبهه متحد، قدرت های بین المللی و منطقه ای می توانند طالبان را روسیاه، سرافکنده و تحت فشار قرار دهند تا به راه راست هدایت شود. دولت بایدن به صراحت اعلام کرده است که قصد دارد از تهدید انزوای دیپلماتیک برای ترغیب طالبان به بهبود رفتار خود در سه زمینه اصلی استفاده کند: احترام به حقوق بشر (به ویژه در مسئله حقوق زنان) سرکوب فعالیت های تروریستی در خاک افغانستان و ایجاد یک ساختار حکومتی فراگیرتر که دربرگیرنده جوامع مختلف قومی، مذهبی و قبیله ای کشور باشد.

با این حال، دو سال و نیم از حاکمیت طالبان در افغانستان می گذرد، ایالات متحده چیز زیادی برای عملی سازی این رویکردش نداشته است. برای مثال، به نظر می‌رسد که طالبان تحت فشار جهانی قرار ندارند، به‌ویژه وقتی صحبت از امور داخلی آنها می‌شود، مانند مسئله دسترسی دختران به تحصیلات عالی و حق زنان برای کار. در عوض، رهبران طالبان فشارهای بین‌المللی را نقض حاکمیت افغانستان توصیف کرده‌اند و درخواست‌های دول غربی در جهت حمایت از هنجارهای بین‌المللی را مداخله در امور داخلی شان می دانند. با تثبیت قدرت طالبان، موضع مقاومت شان دوچندان شده است. در نتیجه، به جای تعدیل سیاست‌های خود، محدودیت‌های بیشتری بر زنان و هنجارهای اجتماعی اعمال کرده‌اند.

رویکرد ایالات متحده چالشی است، زیرا تعداد بیشتری از دولت ها، مانند دولت چین، با طالبان به عنوان یک رژیم منحوس و منفور رفتار نمی کنند. طالبان تلاش‌های دیپلماتیک شدیدی را برای تمایل به ایجاد روابط با کشورهای همسایه انجام داده‌اند و علی‌رغم تنش‌های جدی که در برخی مسائل با پاکستان دارند، مایل به همکاری و هماهنگی با برخی از دولت های منطقه دارند. این دولت ها از جمله کشورهایی هستند که در کابل سفارت دارند و میزبان سفارت های افغانستان در خارج از کشور هستند. در ماه جنوری، چندین تن از این قدرت‌ها، از جمله چین، ایران و روسیه، حتی در کنفرانس چندجانبه به میزبانی طالبان شرکت داشته اند. در حالی که مراسم ماه جنوری رئیس جمهور چین برای سفیر طالبان زمینه جدیدی را ایجاد کرد که متعاقب آن کشورهای آذربایجان، قزاقستان و حتی هند در جهت عادی سازی بیشتر با کابل نیز اقدام نمایند.

از بین رفتن اجماع و همرایی در مورد انزوای دیپلماتیک طالبان سوالات مهمی را برای واشنگتن و شرکای آن ایجاد می کند. عدم اعطای مشروعیت دیپلماتیک دیگر یک ابزار قهری معتبری بشمار نمی رود و اگر ایالات متحده به دنبال تأثیرگذاری بر رفتار طالبان است، باید مسیرهای دیگری را برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود بیابد. علاوه بر این، مسئله افغانستان بازتاب موقعیت‌های مشابهی است که واشنگتن با رژیم‌های دیگر مواجه بوده است، از جمله ناتوانی آن در جلوگیری از عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با بشار اسد و یا انزوای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در پی حمله روسیه به اوکراین. امروزه، تلاش‌های ایالات متحده برای تحمیل تحریم ها بر رژیم‌هایی که مطابق میلش نمی باشد، با محدودیت‌های جدی مواجه است.

اجماع بی اعتنایی و نادیده گرفتن

در جریان آخرین کمپین نظامی طالبان برای بازپس گیری کابل در تابستان 2021، ایالات متحده بارها به این گروه هشدار داده که هر گونه بازگشت به قدرت با زور و فشار، منجر به وضعیت “تنفر بین المللی” برای طالبان خواهد شد. این سیاست به طور پیش فرض از لحظه ورود طالبان به پایتخت افغانستان اجرا شد. کمک های خارجی به افغانستان بلافاصله به حالت تعلیق درآمد، اکثر سفارت های غربی در کابل کارمندان خود را تخلیه کردند و ایالات متحده 7 میلیارد دالر از دارایی های بانک مرکزی افغانستان را که در بانک های ایالات متحده نگهداری می شدند، مسدود کرد.

هنگامی که پروسه تخلیه بین المللی از کابل کامل گردید، کانال های ارتباطی متعددی که در سال های قبل از خروج ایالات متحده بین واشنگتن و طالبان ایجاد شده بود، از بین رفت. کانال دیپلماتیک اولیه، که در آن زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده توسط تام وست جانشین شد، باز باقی ماند، اما تنها برای دیدار با نمایندگان طالبان در دوحه. یک روز پس از تسلط طالبان، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، دیدگاه دولت بایدن را در مورد الزامات به رسمیت شناختن دیپلماتیک بیان کرد: “دولت آینده افغانستان که از حقوق اولیه مردم خود حمایت می کند و تروریست ها را پناه نمی دهد، دولتی است که ما می توانیم با آنها کار کنیم و به رسمیت بشناسیم.”

پس از چند ماه تسلط طالبان بر افغانستان، مقامات ایالات متحده از اظهار نظرات قطعی در مورد مسئله به رسمیت شناختن خودداری کردند و اظهار داشتند که بررسی این موضوع “تنها بر اساس اقدامات طالبان خواهد بود.” اما به زودی، سیاست ایالات متحده چرخش اجباری تری به خود گرفت. در مجامع مختلف بین‌المللی، ایالات متحده خواستار یک رویکرد دیپلماتیک سختگیرانه در قبال طالبان شد و به دنبال چیزی فراتر از اقدام تنبیهی و جزایی بود: مقامات ارشد تغییر رفتار را ابراز کردند. در سپتامبر 2021 در سازمان ملل، بلینکن تاکید کرد که جهان «باید در حفظ تعهدات طالبان در زمینه‌های کلیدی متحد بماند». در اواخر سال 2021، قبل از حمله مسکو به اوکراین، دولت بایدن تلاش کرد حتی در میان دشمنان ایالات متحده در مورد راه پیش رو با طالبان، اجماع ایجاد کند و مقامات آمریکایی را برای دیدار با همتایان روسی و چینی خود در پاکستان فرستاد.

ماه مارچ 2022 نقطه عطفی برای رویکرد ایالات متحده بود. با گذشت ماه‌ها، رهبری طالبان در کابل به جهان اطمینان داده بود که مکاتب متوسطه دخترانه افغانستان – که طالبان در بسیاری از مناطق کشور بسته بودند – بازگشایی خواهند شد. با این حال، در روز بازگشایی برنامه ریزی شده، هبت الله آخندزاده، رهبر طالبان در قندهار، اظهارات و وعده های مقامات کابل را رد کرد و این ممنوعیت را برای مدت نامحدودی تمدید نمود. در پی آن موج محدودیت‌های بیشتری برای زنان و دختران ایجاد شد. در نتیجه، در اواسط سال 2022، مقامات ایالات متحده شروع به مشروط کردن عادی سازی روابط با افغانستان به بهبود عملکرد کابل در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان کردند. در آگست 2023، بلینکن تاکید کرد که ایالات متحده هرگونه رابطه عادی بین طالبان و سایر کشورها را “منع” خواهد کرد، مگر تا زمانی که رعایت حقوق زنان و دختران و معیارهای دیگر، رعایت شود.

در اوایل سال 2023، به نظر می رسید که این رویکرد حمایت بین المللی گسترده تری را به دست آورد. متحدان غربی با سیاست داخلی مشابه از همان ابتدا نگرانی های حقوق بشری ایالات متحده را به اشتراک گذاشتند یا از آنها پیشی گرفتند. حتی سایر کشورها از جمله چین، ایران و حتی روسیه از عدم به رسمیت شناختن طالبان حمایت می کردند. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در آپریل 2023 اعلام کرد که مسکو حاکمیت طالبان را به رسمیت نمی شناسد مگر اینکه به تعهدات بین المللی عمل کند. روسیه بر”«شمولیت نهادهای حاکم (افغانستان)” تأکید کرد. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در کنفرانس ماه می 2023 برای فرستادگان ویژه کشورها در امور افغانستان، تأیید کرد که تمام جهان به دنبال ادامه تعامل با افغانستان و رسیدگی به چالش‌های متعدد آن است، اما همچنین موافقت نموده که به طالبان نباید مشروعیت بین المللی اعطا شود.

بازنگری کابل

در هفته های ابتدایی سال 2024، دولت بایدن به دنبال حفظ اجماع بین المللی نسبت به رویکرد خود در قبال طالبان بود. گوترش دومین نشست نمایندگان ویژه کشورها در امور افغانستان را در ماه فبروری برگزار کرد تا در مورد یک رویکرد هماهنگ برای تعامل بین‌المللی با افغانستان مشورت نماید. اما تنها چند هفته قبل از نشست سازمان ملل، تصمیم شی برای استقبال رسمی از سفیر طالبان در پکن این تلاش را پیچیده کرد و به طور قابل توجهی مخالفت جهانی با عادی سازی روابط با کابل را از بین برد. اگرچه مقامات چینی رد کردند که این مراسم به منزله اعطای مشروعیت بین المللی می باشد، اما روابط گرم کابل و چین را که اخیرا شکل گرفته است را نمی توان نادیده گرفت. پیش از این در سپتامبر 2023، چین نیز سفیر خود را در کابل تعیین کرد.

درک این رفتار از سوی چین، بزرگترین دستاورد طالبان در سیاست خارجی تا به امروز – و نقطه عطف تلاش‌های حکومت سرپرست برای تعامل بیشتر با قدرت‌های همسایه است. همراه با کنفرانس دیپلوماتیک منطقه ای که در ماه جنوری برگزار شد، دولت تحت رهبری طالبان در کابل اکنون میزبان 18 سفارتخانه است و حکومت سرپرست تقریباً به همین تعداد سفارت افغانستان در خارج از کشور دارد. رهبران طالبان همچنین به طور پیوسته روابط اقتصادی خود را با کشورهای مختلف، از جمله همسایگان دور مانند آذربایجان، گسترش داده اند. حتی هند، قدرت منطقه ای که بیش از همه نسبت به تسلط طالبان محتاط بوده است، سفارت خود را در کابل در سال 2022 بازگشایی کرد و در سال 2023 به طالبان اجازه داد تا کنترل سفارت افغانستان در دهلی نو را در دست بگیرند. از اوایل سال 2024، تقریباً همه کشورهای منطقه روابط خود را علیرغم نگرانی هایی امنیتی که از جناح افغانستان دارند، با طالبان عادی ساخته اند.

تحلیلگران در مورد اینکه چرا روسیه و چین گام نهایی را برای اعطای مشروعیت بین المللی به حکومت سرپرست افغانستان برنداشته اند، اختلاف نظر دارند. یک احتمال این است که هر دو قدرت همچنان به دنبال تضمین های بیشتر از کابل هستند، به ویژه در مورد تهدیدات تروریستی احتمالی از سوی داعش و تعدادی از گروه های دیگر. و تا زمانی که ایالات متحده به طور فعال استراتژی عدم اعطای مشروعیت را پیش می گیرد، مسکو و پکن می توانند از بسیاری از مزایای به رسمیت شناختن طالبان بدون نیاز به رد رسمی اجماع بین المللی بهره ببرند. بنابراین، آنها می توانند به طالبان اطمینان دهند که در کنار آنها هستند (برای مثال با حمایت از آنها در جلسات شورای امنیت سازمان ملل در دسامبر گذشته، دفاع از مواضع طالبان در مورد توصیه های ارزیابی اخیر سازمان ملل) و در عین حال از شناسایی کامل خودداری کنند.

اما این طفره رفتن های چین و روسیه نباید اهمیت اقدامات اخیر آنها در کابل را پنهان کند. به عنوان مثال، زمان برگزاری مراسم چینی در ماه جنوری، پیام قدرتمندی را به دیگران ارسال کرد: این اتفاق در همان لحظه ای رخ داد که پاکستان در تضاد با طالبان بود. چین با در آغوش گرفتن بیشتر طالبان، پاکستان را که نزدیک ترین متحد منطقه ای خود محسوب می کرد، نادیده گرفت. رابطه دوستانه با کابل برای پکن ارزشمندتر از رابطه اجباری و تحمیلی به نظر می رسد، حتی زمانی که این کشور منافع یک متحد مهم را پیش می برد.

به طور کلی، تأثیر این اقدامات غیرقابل انکار است: علیرغم تهدیدهای ایالات متحده در سال 2021 و تلاش های هماهنگ ایالات متحده برای حفظ اجماع بین المللی در مورد عدم اعطای مشروعیت بین المللی، با طالبان به عنوان یک حکومت منفور و منحوس رفتار نمی شود. برعکس، منطقه به رهبری چین به تدریج در حال عادی شدن با کابل است و قصد دارد همچنان، این کار را ادامه دهند. باوجود چنین وضعیتی، حاکمیت طالبان مورد تایید همگانی قرار خواهند گرفت. احساس اعتماد آنها و از دست دادن صبر آنها در مورد تعامل مبتنی بر شرایط و تحت حمایت غرب در امتناع آنها از شرکت در نشست نمایندگان افغانستان در سازمان ملل در ماه فبروری مشهود بود. طالبان به اجلاس سال گذشته دعوت نشدند، بنابراین آنها نشست جدید را به عنوان نشستی “بی اثر و مضر” رد کردند. طالبان که احتمالاً از رفتار پکن با آنها به عنوان یک رژیم عادی جسارت خاصی یافته بودند، به دعوت سازمان ملل پاسخ رد دادند و اصرار داشتند که با آنها به عنوان دولت قانونی افغانستان رفتار شود و شرایطی را نام برد که گوترش آنها را “غیرقابل قبول” ارزیابی کرد.

محدودیت های فشار بر طالبان

با گذشت دو سال، رویکرد ایالات متحده در قبال افغانستان با این تصور گره خورده است که خودداری از به رسمیت شناختن طالبان قوی‌ترین شکل اهرمی است که واشنگتن در اختیار دارد. اما عادی سازی روابط کشورهای منطقه با طالبان، این فرض و تصور را از بین برده است. با چنین وضعیتی، طالبان دلیل کمتری برای تسلیم شدن به خواسته های غرب در مسائلی مانند حقوق بشر یا تشکیل دولت فراگیر دارند. رهبران طالبان با مشاهده اینکه می توانند با قدرت های بزرگی مانند چین تعامل کنند، نسبت به روابط مشروط بی انگیزه شده اند. بنابراین، تلاش‌های چندجانبه سال گذشته برای ایجاد یک استراتژی تعامل بین‌المللی مؤثرتر در قبال افغانستان در عوض خشم طالبان را برانگیخته است. به گفته خودی های طالبان، یک روند مورد حمایت غرب که آنها را ملزم به دادن امتیازات مهم می کند، گامی به عقب نسبت به گرم شدن روابطی است که آنها در جاهای دیگر از آن برخوردارند.

از قضا، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد خودداری از اعطای مشروعیت بین المللی، طالبان را وادار کرده است که حتی انتظارات برخی از دولت های منطقه را برآورده کنند. حمایت مستمر کابل از گروه تحریک طالبان پاکستان، در سرپیچی از پاکستان، بارزترین نمونه این مشکل است. اگرچه ایالات متحده و سایر کشورها پیشنهاد کرده اند که طالبان در مبارزه با داعش پیشرفت هایی داشته است، به نظر می رسد که چنین تلاش هایی با انگیزه منافع خود طالبان صورت می گیرد. اما حتی اگر اندک فشاری بالای طالبان در جهت اجرای هنجارهای بین المللی وجود داشت، با عادی سازی روابطی که با چین، هند و روسیه و سایر قدرت ها شکل گرفته است، آن اندک فشار هم از بین رفته است.

فارین افیرز

 

 

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x