افزایش تنش‌ها میان پاکستان و افغانستان؛ اتهام یا بحران امنیتی واقعی؟

در نشست شورای امنیت، منیر اکرم، نماینده دائم پاکستان در سازمان ملل، درباره تهدیدات ناشی از خاک افغانستان علیه پاکستان و منطقه صحبت نمود. او تأکید داشت که گروه‌های تروریستی مانند تحریک طالبان پاکستان، گروه حافظ گل بهادر و برخی گروه‌های بلوچ در افغانستان فعالیت دارند و از آنجا برای انجام حملات در پاکستان برنامه‌ریزی می‌کنند. این اظهارات با واکنش شدید سخنگوی وزارت خارجه حکومت سرپرست عبدالقہار بلخی، مواجه شد. او ادعای پاکستان را «بی‌اساس» خواند و تأکید کرد که افغانستان تهدیدی برای هیچ کشوری نیست.

داعش و چالش‌های امنیتی در افغانستان
عبدالقہار بلخی در بیانیه خود مدعی شد که طالبان داعش را از بین برده است، اما در همان روز (۱۱ فبروری)، داعش در ولایت قندوز یک حمله انتحاری را در مقابل یک بانک انجام داد که منجر به کشته شدن چندین نیروی طالب و غیرنظامیان شد. این حمله تنها یک ماه پس از ترور وزیر مهاجرین و عودت‌کنندگان خلیل الرحمن حقانی در کابل رخ داد. حملات داعش در مناطق شمالی افغانستان، به‌ویژه ولایت قندوز، نگرانی‌ها را افزایش داده است، زیرا نشان می‌دهد که این گروه استراتژی خود را تغییر داده و حملات هدفمند علیه طالبان، شیعیان و اتباع خارجی را در اولویت قرار داده است.

از زمان به قدرت رسیدن طالبان، داعش حملات متعددی انجام داده که شامل ترور والی بلخ، معاون والی بدخشان، حمله به سفارت روسیه در کابل، هدف قرار دادن دیپلمات‌های پاکستانی، اتباع چینی، یک هتل در بامیان، دفتر مرکزی حزب اسلامی حکمتیار و حملات دیگر بوده است.

راه‌حل دیپلماتیک یا ادامه تنش‌ها؟
با وجود افزایش تنش‌ها، برخی سیاستمداران پاکستانی از جمله آفتاب شیرپائو رئیس حزب ملی وطن، بر ادامه مذاکرات با طالبان تأکید کرده‌اند. او گفت که حتی اگر این مذاکرات فوراً به نتیجه نرسد، پاکستان نباید گفت‌وگو با افغانستان را متوقف کند. وی همچنین اشاره کرد که در نشست پشاور میان فرمانده ارتش پاکستان و رهبران سیاسی، همه بر لزوم ادامه گفت ‌و گوها با کابل تأکید داشتند.

در نهایت، با توجه به تنش‌های موجود میان دو کشور، به نظر می‌رسد که تنها راه کاهش این اختلافات، مذاکرات دیپلماتیک و ایجاد راهکارهای مشترک امنیتی است.

نتیجه‌گیری
تنش‌های اخیر میان پاکستان و افغانستان نشان ‌دهنده بی‌اعتمادی عمیق و روابط شکننده میان دو کشور است. از یک‌ سو، پاکستان طالبان را به پناه دادن به گروه‌هایی مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) و گروه‌های جدایی‌طلب بلوچ متهم می‌کند و از سوی دیگر، طالبان این ادعاها را رد کرده و پاکستان را مسئول بخشی از بی‌ثباتی‌های منطقه می‌داند.

حملات اخیر داعش، به ‌ویژه در شمال افغانستان، نشان می‌دهد که این گروه همچنان یک تهدید امنیتی جدی است و برخلاف ادعای طالبان، به ‌طور کامل از بین نرفته است. در عین حال، شورای امنیت سازمان ملل نیز به تهدید جهانی داعش توجه دارد، که این مسئله می‌تواند بر روابط بین ‌المللی افغانستان تأثیر بگذارد.

با وجود اختلافات و افزایش حملات تروریستی، گزینه ‌ای جز مذاکرات دیپلماتیک برای حل این بحران وجود ندارد. تنش‌های مداوم تنها باعث افزایش بی‌ثباتی در منطقه خواهد شد. هر دو کشور باید به جای اتهام ‌زنی، برای حل مسائل امنیتی و ایجاد همکاری‌های دوجانبه تلاش کنند. اگر طالبان بتواند نگرانی‌های امنیتی پاکستان را کاهش دهد و اقدامات ملموسی علیه گروه‌های تروریستی انجام دهد، روابط میان دو کشور می‌تواند بهبود یابد. در غیر این صورت، این تنش‌ها ممکن است به یک بحران عمیق‌ تر منجر شود که نه‌ تنها بر دو کشور، بلکه بر کل منطقه تأثیر منفی خواهد گذاشت.

مطلبی از نشریه پاکستان دیلی با نویسندگی طاهر خان

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x