قندهاری که در روزهای حکمرانی ملا عمر در نیمه دوم دهه ۹۰ یک شهر پرازگردوخاک و مملو از کاروان شترها بود، حالا به شهری مدرن و امن با کارخانههای تولید شیرخشک و آسپرین تبدیل شده و در زمان حکمفرمایی ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان، نسبت به زمان نخستین رهبر این گروه، تغییرات زیادی را شاهد بوده است. مهمترین این تغییرات شاید این باشد که ملا هبتالله میخواهد قندهار نهتنها مرکز و پایگاه اصلی طالبان در افغانستان باشد، که احتمال میرود روزی قندهار را پایتخت اصلی افغانستان اعلام کند.
قندهار در ماههای گذشته میزبان مهمانان بسیار مهمی از قطر و ژاپن بود. ذبیحالله مجاهد و انعامالله سمنگانی هم دفتر رسانهای خود را به قندهار انتقال دادند و مخالفت با خواستههای جامعهجهانی آشکارتر از سابق شد. انعامالله سمنگانی که ماهها رئیس مرکز رسانههای دولتی در کابل بود، حالا برای همیشه به قندهار نقل مکان کرده است. او به واشنگتنپست گفت: تغییر موقعیت ما از کابل به قندهار خیلی مهم نیست، «هرچه رهبر ما بگوید باید همان بشود. او زمانی که به من گفت به قندهار بیا و بنابراین من به قندهار آمدم».
امروز در این شهر ۶۱۴ هزار نفری، از زنان در بازارها و ادارات دولتی اثری دیده نمیشود. در استادیومهای ورزشی آن مردان به جرم دزدی و زنا شلاق زده میشوند و فضای شهر کاملا بسته و مذهبی شده است. صدای موسیقی هم هرگز در داخل شهر شنیده نمیشود و هرچند اکثر ساکنان از امنیت و ثبات موجود اظهار خرسندی میکنند، جوانهایی هم هستند که هنوز دلشان برای نوای موسیقی پر میزند و به وضعیت موجود انتقاد دارند.
ملا هبتالله، رهبر طالبان، بهندرت از محل اقامتش خارج میشود. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی طالبان، میگوید که رهبر این گروه در یک خانه اجارهای زندگی میکند و مانند رهبران دولت سابق کاخ و قصر و ریختوپاش ندارد.
با اینکه مجاهد میگوید هنوز بخش عمدهای از رهبران طالبان در کابل مستقرند و کابل پایتخت رسمی افغانستان است، به نظر میرسد این رسمیت سیاسی به شکلی خزنده از کابل به سوی قندهار در حال انتقال است. یکی از آگاهان امور در کابل به شرط حفظ نامش، به واشنگتنپست میگوید: مرکز ثقل سیاسی در حال تغییر است. هرجا سخنگوی دولت حضور دارد، یعنی حکومت نیز همانجا است.
به باور تعدادی از اعضای طالبان، کنترل اوضاع سراسر افغانستان هم از قندهار سادهتر است و آنجا حتی میتوان خود طالبان را هم راحتتر کنترل کرد. منصور، یکی از کسانی که در حال حاضر در خارج از افغانستان زندگی میکند و در گذشته از مقامهای محلی دولت بوده است، میگوید تنوع فکری و سیاسی در کابل بیشتر و به همین نسبت، زمینه مخالفت با فرمانهای طالبان هم بیشتر است. مردم این شهر تحصیلکردهترند و میتوانند به دستورها واکنشهای مختلفی نشان دهند. احتمالا منظور منصور همان اعتراضها و برخوردهای سیاسی در قبال فرمانهای بازدارنده رهبر طالبان است.
نخستین بارقه تحمیل سلطه قندهار بر موضعگیریهای طالبان کابلنشین در ماه مارس سال ۲۰۲۲ رخ داد؛ زمانی که کابینه طالبان برای آغاز سال تحصیلی جدید با حضور دختران آماده میشد و ناگهان در همان روز، رهبر طالبان دستور داد مدارس دخترانه باز نشوند. به این ترتیب تعداد زیادی از دختران که به مدرسه رفته بودند، از مدرسه اخراج شدند.
پس از آن به مروز بیشتر رشتههای کابینه طالبان با فرمان رهبر این گروه پنبه شدند؛ مسئلهای که واکنش مقامهای طالبان را نیز به دنبال داشت و تعدادی از مقامهای عالیرتبه طالبان رسما به این برخورد رهبر خود انتقاد کردند. حالا رهبر طالبان میخواهد از قندهار این چهرههای سرکش را هم کنترل کند.
رهبران سیاسی طالبان در کابل هرازگاه مجبورند برای پارهای مسائل به قندهار بروند. آنان در آنجا از دستورهای تازه رهبر خود آگاه و به اجرای آنها ملزم میشوند. البته ملا هبتالله تنها به دستور دادن اکتفا نمیکند. بلکه حتی روابط خارجی خود را نیز گسترش داده و برای نخستین بار با یک مقام خارجی در قندهار دیدار کرده است.
نخستوزیر قطر نخستین چهره سیاسی خارجی بود که رهبر طالبان را دید. او لزومی ندید به کابل برود و با دیگر مقامهای طالبان دیدار کند و با نخستوزیر طالبان هم در همان قندهار ملاقات کرد. زیرا ملا حسن که گویا به دلیل مریضی و خستگی در مرخصی به سر میبرد، در قندهار حضور داشت.
هرچند انتقال فیزیکی پایتخت از کابل به قندهار به زمان بیشتری نیاز دارد، این شهر عملا همین حالا هم شبیه پایتخت شده است. رهبر طالبان حتی به ظواهر هم توجه دارد. بزرگترین بیمارستان افغانستان در قندهار افتتاح و بزرگترین کارخانه داروسازی با حضور متخصصان هندی و هزار کارگر هم در شهرک صنعتی قندهار فعال شده است. بازارها هم از گذشته منظمتر و شلوغتر شدهاند.
تغییر معنایی پایتخت از کابل به قندهار یک مزیت بزرگ دیگر نیز برای رهبر طالبان دارد. او با این کار مقامهای سرکش در کابینه را منزوی میکند و اگر قرار باشد دیدارهای مهم و اثرگذاراز این پس در قندهار صورت بگیرد، کابینه طالبان عملا کار دیگری نخواهند داشت جز اینکه بودجه اعلامشده را مصرف و پروژهها را اجرا کند.
سخنگویان امارت اسلامی پس از دیدار ملا هبتالله با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر قطر، از علاقهمندی رهبر طالبان برای گسترش روابط با جامعه بینالمللی سخن گفتند. تحلیلگران آمریکایی میگویند برای اینکه منافع جامعه جهانی در افغانستان در نظر گرفته شود، نیاز است مستقیم با رهبر طالبان گفتوگو شود و حتی کشورهای اروپایی نیز تمایل خود را برای ارتباط با بالاترین مقام طالبان مخفی نکردهاند.
در چنین وضعیتی، حتی اگر کابل بهاسم پایتخت افغانستان باشد، قدرت در قندهار نهادینه میشود و این به معنای آن است که مقامهای کابینه طالبان کار دیگری ندارند جز اینکه بروند و «کشکشان را بسابند».