افغانستان و مسیرهای تجاری نوین: نقش چین، ایران و رقابت‌های منطقه‌ای

در چشم‌انداز ژئوپلیتیکی که با رقابت‌های فزاینده مشخص می‌شود، توجه‌ها به گزینه‌های راهبردی ازبکستان در میان تحولات منطقه‌ای معطوف شده است. در مرکز این بحث، احتمال پیوستن افغانستان به ابتکار بلندپروازانه چین تحت عنوان “یک کمربند، یک جاده” (OBOR) قرار دارد که سؤالاتی را درباره پیامدهای آن برای منطقه، به ‌ویژه ازبکستان، مطرح می‌کند.

ظهور طالبان در صحنه سیاسی افغانستان پیچیدگی اوضاع را افزایش داده است. اقدامات چین برای تعامل با طالبان، از جمله انتصاب سفیر و مشارکت آنها در نشست سران OBOR، نشان‌دهنده منافع راهبردی پکن در منطقه است. اما افغانستان چه نقشی را در چشم‌انداز اقتصادی کلان چین برای خود متصور است؟

نرگیزا عمروا، تحلیلگر سیاسی، دیدگاه‌های خود را درباره موضع در حال تحول افغانستان ارائه می‌دهد: “افغانستان با یک پا در پروژه ‘یک کمربند، یک جاده’ چین ایستاده است. دولت طالبان تمایل خود را برای مشارکت در ‘کریدور اقتصادی چین-پاکستان’ (CPEC) به‌دنبال تشویق پکن اعلام کرده است. با این حال، منافع جغرافیایی افغانستان ممکن است بیشتر با مسیر مستقیم به چین از طریق ‘دهلیز واخان’ همخوانی داشته باشد.”

عمروا نقش محوری ایران را در معادلات منطقه‌ای برجسته کرده و به موقعیت استراتژیک این کشور و روابط تجاری قوی آن با چین اشاره می‌کند.

“سیاست فعال ایران در ارتباطات ترانزیتی افغانستان، که نمونه بارز آن پروژه راه‌آهن خواف – هرات است، جاه‌طلبی‌های تهران را برای اتصال به چین نشان می‌دهد.”

وی تأکید می‌کند که ایران ساخت راه‌آهن خواف – هرات را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد، که شامل چهار مرحله است. گزارش‌های اخیر از تکمیل مرحله چهارم حکایت دارد، که نشان‌دهنده پیشرفت سریع ایران در گسترش شبکه ریلی خود به افغانستان است. علاوه بر این پروژه، طالبان اعلام کرده‌اند که قصد دارند هرات را به یک مرکز حمل ‌و نقل و لجستیکی تبدیل کنند، که این امر موقعیت استراتژیک ایران را تقویت خواهد کرد. هدف ایران ایجاد ارتباط از هرات به قندهار و در نهایت رسیدن به چین است. این توسعه تا حدی از ظرفیت‌های لجستیکی ازبکستان می‌کاهد. ترکمنستان نیز در این چشم‌انداز پویا نقش دارد.

قبیل‌جان عیسی‌اف، تحلیلگر مسائل اقتصادی، به تعامل قدرت‌های بزرگ در شکل ‌دهی به اتصال منطقه‌ای اشاره می‌کند:

“پروژه OBOR چین و اتحادیه اقتصادی اوراسیا تحت هدایت روسیه برای نفوذ رقابت می‌کنند، در حالی که ایالات متحده از راه‌آهن ترانس – افغان به‌عنوان مسیر مطلوب حمایت می‌کند. در میان این تحولات، بلندپروازی‌های ترانزیتی ازبکستان با چالش‌های پیچیده‌ای مواجه است.”

عیسی‌اف توضیح می‌دهد که نیازهای مالی پروژه “یک کمربند، یک جاده” به‌طور قابل توجهی تکامل یافته است، به‌طوری که از برآوردهای اولیه ۹۰۰ میلیارد دالری به پیش‌بینی‌های کنونی ۱۵ تریلیون دالری رسیده است. شبکه‌های حمل‌ونقل چین در سراسر آسیای مرکزی به دلیل جذابیت اتحادیه اقتصادی اوراسیا که روسیه ترویج می‌کند، دستخوش تغییر شده است. این چشم‌انداز ژئوپلیتیکی اکنون سه بازیگر برجسته دارد: چین، روسیه و ایالات متحده. آمریکا از راه‌آهن ترانس – افغان به‌عنوان بهترین مسیر برای ازبکستان حمایت کرده است.

تحولات سیاسی ایران نیز یک پارادوکس را به ما نشان می‌دهد: ظاهر آن با واقعیت‌های داخلی متفاوت است. با وجود تحریم‌های اعمال‌شده بر بیش از ۵۰۰۰ قلم کالا، ایران همچنان دارای تولید ناخالص داخلی نیم تریلیون دالری است. در حالی که ایران به ‌دنبال ایجاد ارتباط با چین است، اقدامات آن می‌تواند ابتکارات ازبکستان را در افغانستان تحت‌الشعاع قرار دهد. با این ‌حال، ایجاد یک شبکه حمل ‌و نقل حرفه‌ای امری ضروری است و بعید به نظر می‌رسد که چنین سیستمی توسط طالبان طراحی شود. ازبکستان مدتهاست که به این هدف چشم دوخته است.
\

مطلبی از نشریه داریو ازبکستان

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x