حذف زنان افغان از زندهگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در دهههای گذشته، یکی از بزرگترین مسایلی است که بر توسعه افغانستان تاثیرگذار بوده است. این رویه به شیوع افکار و اعتقادات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در بین جامعه افغانستان و نیز به دلیل جنگها و تداخلات خارجی در این کشور، به وجود آمده است. بدون شک، حذف زنان از حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افغانستان، بر توسعه این کشور بسیار تاثیرگذار بوده است.
عملیات حذف زنان در افغانستان از طریق قوانین سختگیرانه و تبعیضآمیز به دور از هر گونه تردید، نیز از طریق جنگ و نزاعهای مسلحانه از سالها پیش آغاز شده؛ اما با سلطه طالبان، این فرایند به یک عملیات رسمی و شدیدتر تبدیل شده است. زنان افغان به دلیل شرایط نامناسب زندهگی و کار، در این جامعه با محدودیتهای زیادی روبهرو هستند. این نبشته به بررسی تاثیرات حذف زنان بر توسعه افغانستان میپردازد.
در دهههای گذشته، پس از سقوط حکومت طالبان، زنان افغان با محدودیتهای قابل توجهی در زندهگی خود مواجه بودند. با این حال، پس از ورود نیروهای خارجی به افغانستان و ایجاد یک دولت دموکراتیک، بسیاری از قوانین سختگیرانه درباره حقوق زنان لغو شدند.این باعث شد تا افغانستان به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کند. اما با ورود دوباره طالبان به قدرت، این پیشرفتها با یک ضربه ناگهانی خنثا شده است.
این کار در نظر رژیم طالبان عادلانه است و آنها زنان را با شیوههایی شبیه به رژیم قبلی خود محدود کردهاند. بیشتر زنان افغان مجبور به ترک کار و تحصیل شدهاند. جای شکی نیست که نیمی از جامعه را زنان تشکیل دادهاند و نیمی دیگر را زنان تربیت میکنند. بنابراین، میزان توسعه یک جامعه بستهگی به میزان داشتن افراد تحصیلکرده در آن جامعه دارد.
چالشهای توسعه افغانستان: حذف زنان از مشارکت در جوامع و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، یکی از بزرگترین چالشهایی است که در برابر توسعه افغانستان قرار دارد. زنان در هر جامعهای، بهعنوان نیروهای انسانی اساسی و قابل توجه، باید در فعالیتهای مختلف حضور داشته باشند تا به توسعه پایدار کشور کمک کنند.
توسعه اقتصادی: مشارکت زنان در بخشهای مختلف اقتصادی، از جمله کشاورزی، کارخانهسازی و خدمات، میتواند به توسعه اقتصادی کشور کمک کند. با توجه به اینکه زنان بیشتر از مردان در بخش کشاورزی کار میکنند، حضور آنها در این بخش میتواند به افزایش تولیدات و کاهش فقر در جامعه کمک کند.
توسعه اجتماعی: حضور زنان در جامعه، باعث افزایش شفافیت، عدالت و تعادل اجتماعی میشود. زنان میتوانند در مبارزه با مشکلات اجتماعی نظیر فقر، تبعیض، خشونت و بیکاری بهعنوان شرکای برابر با مردان عمل کنند.
توسعه فرهنگی: مشارکت زنان در فعالیتهای فرهنگی و هنری، به افزایش تنوع و غنای فرهنگی کشور کمک میکند. زنان میتوانند در حفظ و انتقال ارزشهای فرهنگی و تاریخی به نسلهای آینده نقش مهمی ایفا کنند.
توسعه سیاسی: حضور زنان در سیاست، بهعنوان نمایندهگان مردم و نهادهای تصمیمگیری، باعث افزایش نظارت و کنترل بر فعالیتهای دولتی میشود. این در نتیجه، باعث ارتقای دموکراسی و حقوق بشر میشود. در افغانستان، حضور زنان در سطح سیاسی همچنان محدود است و این باعث میشود که بسیاری از مسایل جامعه و نیازهای زنان، بهخصوص در بخشهای روستایی، نادیده گرفته شود.
توسعه آموزشی: زنان بهعنوان بخشی مهم از نیروهای کار و پرورشدهندهگان نسلهای آینده، باید دسترسی بیشتری به آموزش و پرورش داشته باشند. آموزش و پرورش زنان، باعث افزایش سطح تحصیلات و افزایش قابلیتهای آنها برای شرکت در فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میشود.
در کل، حذف زنان از مشارکت در جوامع و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، باعث کاهش ظرفیت و پتانسیل توسعه افغانستان میشود. لذا، ارایه فرصتهای بیشتر به زنان برای مشارکت در این فعالیتها، باعث بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور میشود. حذف زنان از مشارکت در جوامع، به دلایل مختلفی نظیر تبعیض جنسیتی، خشونت و سنتهای اجتماعی رخ میدهد؛ اما پیامدهای آن در یک جامعه بسیار جدی و مهم است.
حذف زنان باعث کاهش توانمندی و تواناییهای این نیروی انسانی در فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میشود که به دنبال آن توسعه پایدار کشور را تحت تاثیر خود قرار میدهد. عدم مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی و درآمدزایی، باعث کاهش تولیدات، ایجاد بیکاری و فقر در جامعه میشود. از طرفی، عدم مشارکت زنان در تصمیمگیریهای سیاسی، به دلیل تجربیات، دیدگاهها و نیازهای متفاوت، باعث نادیده گرفته شدن این نیازها و بیتوجهی به مسایل مهم جامعه میشود.