بحران بانکی در افغانستان

اگست امسال، حکومت سرپرست طالبان پس از تصرف افغانستان در سال گذشته، یک سال را در افغانستان به پایان رساندند. خروج نیروهای خارجی که با امضای توافقنامه صلح دوحه بین ایالات متحده و طالبان امکان پذیر گردید، در نهایت منجر به سقوط کابل شد. از زمان فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی افغانستان، این گروه شورشی در اداره کشور ناکام مانده است.

قطع ناگهانی کمک‌ها پس از تسلط طالبان، به دنبال آن انزوای موسسات مالی کشور و متعاقب آن بحران بانکی، به خلاء عمیقی در اقتصاد منجر شده است و مردم در تلاش برای گذران زندگی خود هستند و شرکت‌ها یکی یکی در حال بسته شدن هستند.

پس از به قدرت رسیدن این گروه، طالبان اعضای خود را – که اکثر آنها تحت تحریم های ایالات متحده بودند – در رده های بالای حکومت قرار دادند. در پاسخ به این امر، ایالات متحده و متحدانش ورود کمک ها به کشور را متوقف کردند و از پرداخت 2 میلیارد دالری که توسط بانک جهانی برای پرداخت معاشات از طریق ARTF صورت می گرفت، جلوگیری کردند. سازمان‌های بین‌المللی دیگر نیز از این روند پیروی کردند.

تصمیم به انزوای بانک مرکزی افغانستان، د افغانستان بانک (DAB) از سیستم بانکی بین‌المللی، جامعه مالی و بانک‌های داخلی دیگر کشورها یکی از مهم‌ترین اقدامات دولت بایدن بود.

پیامدهای این تصمیم اکنون بیش از هر زمان دیگری خود را نمایان کرده است، مردم افغانستان با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می کنند.

بحث بر سر پرداخت این وجوه سوالات متعددی را ایجاد می کند. تصمیم به تعامل با گروه طالبان برای یافتن راه حلی نشان دهنده اعطای مشروعیت به طالبان است. با این حال، انزوای بیش از حد طالبان، به نوبه خود می تواند سختی ها و مشقت مردم افغانستان را تشدید کند.

برای یافتن راه حلی برای کاستن از بحران انسانی در افغانستان، ایالات متحده با مقامات طالبان در تماس بوده اند تا چارچوب قابل قبولی را برای پرداخت 3.5 میلیارد دالر از 7 میلیارد دالر که برای «مردم افغانستان» نگهداری می شود، ترسیم کند.

بحران افغانستان چند بعدی است. جدای از آشفتگی اقتصادی در داخل کشور، اثرات ماندگار کووید19، قیمت بالای سوخت به دلیل بحران اوکراین، سیل و بلایای طبیعی که کشور را تحت تأثیر قرار داد، همراه با سیل در پاکستان که بر پرداخت کمک ها، تأثیر گذاشته است.

یک سال بعد هم پرسش‌هایی درباره میزان تعامل با یک گروه تروریستی و اولویت‌بندی ملاحظات بشردوستانه همچنان مورد بحث خواهد بود.

در حالی که پذیرش عمومی، نیاز به مدیریت فاجعه ای که در کابل در حال رخ دادن است وجود دارد، به سختی می توان گفت که چگونه سکتور خصوصی، می تواند وضعیت را بهبود بخشد.

تمرکز جامعه بین‌المللی باید بر این باشد که بخش خصوصی، همراه با سازمان‌های کمک‌رسان، برای تعامل محدود با مؤسسات مالی، با اقداماتی برای «جداسازی و تفکیک» بانک مرکزی از گروه‌های شورشی برای اطمینان از این که پول‌ها در جایی که برای آن در نظر گرفته شده است استفاده می شود، انجام شود.

در حالی که حصول اطمینان از این امر یک وظیفه مهم خواهد بود – همانطور که گفتگوهای بین طالبان و ایالات متحده نشان می دهد – گفتگو در مورد اطمینان از خودمختاری DAB نیاز به اولویت بندی دارد.

با این حال، حتی اگر وجوه به طور کامل آزاد شوند، در بهترین حالت، کمک محدودی خواهند داشت، مگر اینکه تمرکز بر ایجاد اشکال جدید درآمد پایدار در کشور تغییر کند.

(اورف انلاین)
 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x