بحران خاموش: نبرد پنهان هند و پاکستان بر سر آب در سایه تهدیدهای هسته‌ای

مقاله مایکل کوگلمن در فارین پالیسی درک تازه ‌ای از رقابت‌ های ژئوپولیتیکی میان هند و پاکستان ارائه می ‌دهد؛ رقابتی که برخلاف تصور عمومی، تنها محدود به درگیری‌ های مرزی یا تهدیدهای هسته‌ ای نیست، بلکه در عرصه ‌ای به ‌مراتب بنیادی ‌تر و حیاتی‌ تر در حال شکل ‌گیری است: آب

نویسنده با نگاهی عمیق به ریشه ‌های تنش میان دو کشور، نشان می‌ دهد که منازعه بر سر منابع آبی می‌ تواند شکل خاموش و درعین‌حال خطرناک ‌تری از خصومت باشد؛ شکلی که از دل توافقات گذشته بیرون آمده و به ‌تدریج به ابزاری برای فشار متقابل تبدیل شده است. برخلاف جنگ‌ های کلاسیک که با صدای گلوله آغاز می‌ شوند، جنگ آب ممکن است بی‌ صدا و در سایه، اما با نتایجی فاجعه ‌بار برای میلیون ‌ها انسان رخ دهد.

تحلیل کوگلمن بر این نکته استوار است که سکوت در برابر تهدید منابع طبیعی، اگرچه ممکن است در کوتاه ‌مدت کم ‌هزینه به نظر برسد، در بلندمدت بنیان ‌های همزیستی و ثبات منطقه‌ ای را متزلزل می‌ سازد. وابستگی پاکستان به آب‌ هایی که از هند سرچشمه می‌ گیرند، به هند قدرتی ساختاری و استراتژیک بخشیده که در شرایط بحرانی می ‌تواند از آن بهره ‌برداری کند. همین امر باعث می ‌شود تا رقابت سیاسی و نظامی به سطوح عمیق ‌تری از زندگی مردم کشیده شود؛ جایی که سیاست به معیشت، و امنیت به بقا گره می‌ خورد.

در دل این تنش‌ ها، توافق‌ های تاریخی نیز دچار فرسایش تدریجی می‌ شوند. هنگامی که یکی از طرفین، حتی در کلام، پایبندی به مفاد پیمان را زیر سؤال می ‌برد، کل ساختار اطمینان متقابل فرو می‌ ریزد و میدان برای رادیکالیسم، افراط ‌گرایی و بی‌ثباتی گسترده‌ تر فراهم می ‌گردد.

پیام اصلی مقاله آن است که منازعات نوظهور در جنوب آسیا نه‌ تنها نظامی یا سیاسی، بلکه زیست ‌محیطی و ساختاری هستند. به‌ عبارت‌ دیگر، در جهانی که منابع طبیعی به ابزار ژئوپولیتیک بدل شده‌ اند، امنیت ملی دیگر مفهومی صرفاً نظامی ندارد؛ بلکه با امنیت آبی، غذایی و زیست‌ محیطی گره خورده است.

پیوند تنش آبی میان هند و پاکستان با وضعیت افغانستان، بیش از آنکه صرفاً جغرافیایی باشد، ژئوپولیتیکی و راهبردی است. افغانستان نیز در میانه همین الگوی پیچیده ‌ای از وابستگی‌ های آبی و فشارهای منطقه ‌ای قرار دارد؛ جایی که آب، همانند کشمیر، به موضوعی حساس و بالقوه منازعه ‌برانگیز بدل شده است.

افغانستان سرچشمه دو رودخانه مهم هلمند و کابل است که به ایران و پاکستان می ‌روند. همان‌ طور که هند در موقعیت بالادستی بر پاکستان قرار دارد، افغانستان نیز نسبت به پاکستان در موقعیت بالادستی آبی قرار دارد. این موقعیت، هم قدرت می‌ بخشد و هم مسئولیت می‌ آورد. پاکستان که از رود کابل بهره‌ می ‌برد، در دهه‌ های اخیر همواره نگران پروژه‌ های آبی افغانستان بوده؛ به ‌ویژه ساخت بندها و سدهایی مانند «کجکی» و «شاه‌ توت» که ممکن است جریان آب به پاکستان را کاهش دهند.

در چنین زمینه ‌ای، می ‌توان گفت که پاکستان از دو جبهه در معرض تهدید آبی است: از شرق توسط هند و از غرب توسط افغانستان. از این ‌رو، اسلام‌ آباد تلاش می‌ کند با نفوذ سیاسی و حمایت ‌های غیررسمی از گروه ‌های نیابتی در افغانستان، در تحولات آبی و زیرساختی کشور نیز نقش داشته باشد. همین مسئله موجب می ‌شود پروژه‌ های آبی در افغانستان نه صرفاً عمرانی، بلکه ژئوپولیتیکی و امنیتی تلقی شوند.

همچنین، در حالی ‌که هند با افغانستان روابط و مساعدت های تخنیکی برای ساخت سدها برقرار کرده، پاکستان این همکاری ‌ها را بخشی از سیاست محاصره آبی خود تلقی می ‌کند. در نتیجه، آب در افغانستان نیز به ابزار رقابت هند و پاکستان تبدیل شده است؛ رقابتی که در ظاهر به شکل همکاری‌ های توسعه‌ ای نمود می‌ یابد، اما در عمق، بازتاب همان تنش‌ های ساختاری و تاریخی است.

در نهایت، همان ‌گونه که کوگلمن در مورد هند و پاکستان هشدار می‌ دهد که منازعات آبی می‌ توانند بذر بحران ‌های جدی‌ تری را بکارند، درباره افغانستان نیز باید گفت که اگر چارچوب‌ های حقوقی منصفانه و گفتگوهای منطقه‌ ای در حوزه آب شکل نگیرد، آینده امنیت ملی افغانستان هم به ‌شدت تحت تأثیر منازعات آبی قرار خواهد گرفت؛ به‌ ویژه در جهانی که بحران اقلیمی منابع آب را به مهم ‌ترین دارایی ژئوپولیتیکی کشورها بدل کرده است.

مطلبی از نشریه فارین پالیسی

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x