به سوی سیاست خارجی جدیدی بالای طالبان؟

با گذشت بیش از یک سال از سقوط کابل به دست طالبان، امارت اسلامی افغانستان همچنان یک نهاد سیاسی منزوی از نظر دیپلماتیک به شمار می رود. اگرچه طالبان قدرت خود را به میزان قابل توجهی بالای مردم افغانستان تثبیت کرده اند، اما رژیم همچنان از کمبود شدید مشروعیت در داخل و در صحنه جهانی رنج می برد.

جامعه جهانی طالبان را تا حد زیادی یک گروه نفرت انگیز می داند. هیچ کشوری رسما امارت اسلامی را به عنوان حکومت قانونی افغانستان به رسمیت نشناخته و روابط دیپلماتیک خود را با آن عادی نکرده است. از آنجایی که طالبان به دنبال راه حل هایی برای مشکل شدید مسئله اعتبار خود هستند، این گروه تا حد زیادی نتوانسته اند مشکلات مردم را حل کنند. این کشور هنوز با مشکلات بزرگی مواجه است: نیمی از جمعیت آن در آستانه قحطی قرار دارند و حملات تروریستی که اقلیت های مذهبی و قومی را هدف قرار می دهند، به یک اتفاق عادی تبدیل شده است.

از زمان تصرف کابل، طالبان با معرفی خود به عنوان تنها نیرویی که پس از بیست سال جنگ داخلی قادر به ایجاد ثبات و اتحاد افغانستان شده است، به دنبال کسب اعتبار در صحنه بین المللی می باشد. این مسئله یک روایت قدیمی است که این گروه زمانی که برای اولین بار در سال 1996 به قدرت رسیدند، آن را مروج ساختند.

اما این بار طالبان به نظر می رسد که قصد دارد خود را نسبت به گذشته، به گونه دیگری جلوه دهند.

طالبان همچنان به ایده انزوای افغانستان در سطح جهانی پایبند هستند. رهبری معتقد است که جدایی کشور ابزاری کارآمدی برای حفظ ثبات و طول عمر رژیم است.

در تجربه قبلی حاکمیت، طالبان دانش محدود و ابتدایی از سیاست بین‌الملل داشتند و کمترین علاقه را به برقراری روابط دیپلماتیک اولیه با بازیگران خارجی نشان می‌دادند. پیروزی آنها بر نیروهای افغان و تجربه برخورد برابر با ایالات متحده در مذاکرات دوحه، آنها را بیشتر جسور کرده است.

بیش از بیست سال است که طالبان به دنبال بازگشت به صحنه قدرت بوده اند و اکنون که امارت اسلامی مجددا سر کار آمده است، این گروه مصمم هستند تا از سرنگونی دوباره جلوگیری کنند. رویدادهای اخیر نشان‌دهنده سیاست خارجی بالغ‌تر و عمل‌گرایانه‌تر و استفاده بیشتر از دیپلماسی است.

از زمان تصرف کابل، امارت اسلامی به دنبال ایجاد روابط دیپلماتیک صمیمانه با چندین بازیگر دولتی و غیردولتی بوده است.

مقام های طالبان هر از چندگاهی با دیپلمات و مقامات خارجی در افغانستان و از برخی کشورها دیدار می کننند و در تلاش برای ایجاد روابط مستحکم و بسترسازی به رسمیت شناختن هستند. خطر افزایش مراکز تروریستی، تهدید اقلیت های مذهبی و قومی، تهدید امنیت بین المللی از افغانستان و نقض حقوق بشر عامل افزایش فاصله میان طالبان و جامعه جهانی خوانده شده است.

کشورهای سراسر جهان هنوز با بدبینی به طالبان می نگرند، اما نیازهای عملی برای جلوگیری از تبدیل شدن دوباره افغانستان به پناهگاه تروریسم بین المللی، جلوگیری از تجارت مواد مخدر و ارائه کمک های بشردوستانه به مردم افغانستان باعث شده است طالبان به یک بازیگر تقریباً ضروری تبدیل شود. این گروه بر این واقعیت تاکید می کند که صرف نظر از وضعیتش در جامعه بین المللی، قدرت های منطقه ای و جهانی به دنبال همکاری برای مقابله با این نگرانی های امنیتی مبرم خواهند بود.

با این حال، دو مشکل اصلی باقی مانده است: نخست، طالبان گام های کمی در مدیریت نگرانی های امنیتی جدی کشور برداشته اند.

دوم، پایان بازی طالبان کاملاً گیج کننده است است. در حالی که این رژیم به دنبال مشروعیت بخشیدن به رهبری خود با اتخاذ سخنرانی ها و موضع‌گیری‌های دولتی است، جاه‌طلبی‌های بلندمدت و مسیر سیاست خارجی رژیم همچنان به سختی قابل پیش‌بینی می باشد.

(فیر آبزرور / 17 دسمبر 2022)

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x