تغییر رویکرد از امنیت به اقتصاد: استراتژی نوین ازبکستان در قبال منطقه شمال افغانستان

تاشکند از رویکرد امنیت ‌محور به یک سیاست خارجی عمل‌ گرایانه با تمرکز بر اقتصاد در قبال کابل تغییر جهت داده است که این تغییر به ‌ویژه در تعامل آن با منطقه شمال افغانستان مشهود است.

روابط ازبکستان و افغانستان در سال 2025

روابط میان افغانستان و ازبکستان در سال 2025 به سطح بی ‌سابقه ‌ای خواهد رسید. سال گذشته، دو کشور هدف افزایش حجم تجارت دوجانبه تا 3 میلیارد دالر را اعلام کردند. ساخت یک مرکز تجاری ازبکستان در شهر مزار شریف به مساحت 220 متر مربع و تلاش برای تسریع اجرای کریدور ترانزیتی ترانس – افغان، همکاری ‌های عمل‌ گرایانه دوجانبه بین این دو همسایه را تقویت خواهد کرد.

تغییر سیاست ازبکستان نسبت به افغانستان

طی سه سال گذشته، ازبکستان بر اساس منافع استراتژیک خود، سیاست خارجی فعالی در قبال افغانستان تحت حاکمیت طالبان در پیش گرفته است. تاشکند که پیش از این بر مسائل امنیتی متمرکز بود، اکنون به یک سیاست خارجی عمل‌ گرایانه با اولویت اقتصاد روی آورده است. اگرچه اتخاذ یک رویکرد چندوجهی در سیاست افغانستان ممکن است خطراتی برای وجهه بین‌ المللی ازبکستان به همراه داشته باشد، اما واقعیت‌ های ژئوپلیتیکی و پیوندهای تاریخی بین افغانستان و آسیای مرکزی، اهمیت این کشور را در اولویت ‌های سیاست خارجی ازبکستان برجسته می‌ کند.

زمینه تاریخی

جهت ‌گیری سیاست خارجی تاشکند به ‌طور عمده بر ولایات شمالی افغانستان متمرکز است. در طول تاریخ، دو سوی رود آمودریا از نظر قومی، تاریخی و فرهنگی به ‌هم پیوسته بوده ‌اند. ولایت ‌های بلخ، جوزجان، فاریاب، سرپل، تخار و کندز، که جامعه بزرگی از ازبک‌ها را در خود جای داده ‌اند، از دیرباز با فضای تمدنی ماوراءالنهر که ازبکستان مدرن میراث ‌دار آن است، پیوند داشته ‌اند.

برخی از مناطق شمالی افغانستان تا اواخر قرن نوزدهم با امارت بخارا پیوندهای اداری و سیاسی داشتند که بر عمق و قدمت میراث مشترک تاریخی تأکید دارد. این عامل در شکل‌ گیری روابط کنونی افغانستان و ازبکستان نقشی حیاتی دارد و بنیانی برای مشارکت پایدار فراهم می ‌آورد.

زمینه اقتصادی

عوامل اقتصادی در روابط کنونی افغانستان و ازبکستان نقشی پررنگ‌ تر ایفا می‌ کنند و تمرکز را از نگرانی‌ های امنیتی به همکاری‌ های اقتصادی معطوف کرده‌ اند. در سال‌ های اخیر، ازبکستان همکاری‌ های اقتصادی و تجاری خود را با افغانستان گسترش داده و یک مرکز تجارت بین‌ المللی در ترمذ (در مرز دو کشور) تأسیس کرده است که به‌ طور قابل ‌توجهی به افزایش حجم تجارت دوجانبه کمک کرده است. همچنین برنامه‌ هایی برای افتتاح مرکز مشابهی در مزارشریف در نظر گرفته شده است که شرایط را برای گسترش تجارت و سرمایه ‌گذاری بین دو کشور فراهم می‌ کند.

افغانستان با جمعیت 41 میلیونی خود بازار امیدوارکننده‌ ای برای کالاهای ازبکستانی محسوب می ‌شود. با این حال، کشورهایی چون چین، روسیه، قزاقستان، ایران، قطر و امارات نیز به این بازار علاقه ‌مند هستند. در این فضای رقابتی، تاشکند با چالش حفظ و تقویت جایگاه اقتصادی خود در افغانستان مواجه است.

کانال قوش‌ تپه

تغییر سیاست خارجی ازبکستان در قبال افغانستان در رویکرد آن به پروژه کانال قوش‌ تپه نیز مشهود است. دولت ازبکستان به ‌طور عمده از تأکید بر تنش ‌های احتمالی ناشی از این پروژه خودداری کرده است. این رویکرد محتاطانه ناشی از درک اهمیت توسعه اقتصادی در شمال افغانستان برای حفظ ثبات منطقه‌ ای است.

نقش قدرت نرم

ازبکستان بر ابتکارات آموزشی در شمال افغانستان تأکید زیادی دارد و آنها را عاملی کلیدی برای تقویت درک متقابل و در نهایت ثبات منطقه ‌ای می‌ داند. در این راستا، تاشکند ساخت مدرسه دینی «خیرالمدارس امام بخاری» را در مزارشریف با هزینه 6 میلیون دالری و ظرفیت 1000 نفری حمایت مالی کرده است.

تاشکند بر این باور است که ایجاد چنین نهادی می ‌تواند به شکل ‌گیری رویکرد واحدی در آموزش دینی کمک کند که در نهایت خطر گسترش ایدئولوژی‌ های افراطی را کاهش داده و امنیت معنوی منطقه را تقویت می ‌کند.

نتیجه ‌گیری

ازبکستان، افغانستان را بخشی از منطقه بزرگ ‌تر آسیای مرکزی می‌ داند و پروژه‌ های اجرا شده و برنامه ‌ریزی‌ شده در شمال افغانستان، اهمیت استراتژیک این مناطق را در سیاست خارجی تاشکند نشان می ‌دهد.

رویکرد ازبکستان به پروژه کانال قوش‌ تپه به‌ عنوان مسئله‌ ای توسعه‌ ای و یک نقطه همکاری دوجانبه، دست‌ کم در حال حاضر، بر نگرانی‌ های امنیت آبی غلبه دارد. در این زمینه، سیاست تاشکند فراتر از نگرانی‌ های سنتی امنیت ملی است و اهداف وسیع‌ تری را برای تقویت ثبات منطقه‌ ای و توسعه اجتماعی – اقتصادی دنبال می ‌کند. در نهایت، آب این کانال به ازبک‌ هایی که در دو سوی مرز زندگی می‌ کنند، سود می ‌رساند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x