دو سال پس از تصرف کابل، طالبان در حال تحکیم کنترول خود بر افغانستان هستند، حتی در شرایطی که اکثر کشورهای جهان از آنها دوری میکنند. اگرچه بسیاری از جمعیت افغانستان با شرایط اقتصادی وخیمی دست و پنجه نرم می کنند، و هنوز یک بحران انسانی فاجعه بار که اغلب پیش بینی می شود هنوز محقق نشده است و اقتصاد تا حدودی در مواجهه با چالش های وخیم در حال تثبیت است. با وجود عملیات های دهشت افگنانه که توسط داعش شاخه خراسان بالای اکثر افغان ها انجام می شود، امنیت از سال های نخستین حضور امریکا در سال 2001، بهتر از هر زمان دیگری است. شکاف های گزارش شده در میان طالبان، تأثیر منفی قابل توجهی بر تسلط رهبری این گروه بر افغانستان نداشته است، رژیمی که محدودیت های شدیدتری را بر زنان و دختران اعمال کرده است و سایر حقوق مردم افغانستان را لغو کرده است.
در همین حال، جامعه جهانی شروع به تطبیق شرایط خود با واقعیت های موجود افغانستان با حاکمیت طالبان کرده است. اگرچه هیچ کشوری به طور رسمی دولت طالبان را به رسمیت نمی شناسد، تعدادی از کشورهای منطقه – از جمله چین و روسیه – گام هایی را در جهت ایجاد روابط برداشته اند و این در حالیست هند، ژاپن، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد، نمایندگی های دیپلماتیک خود را در کابل بازگشایی کرده یا حفظ کرده اند.
همانطور که آشکارتر می شود که حکومت طالبان احتمالاً در آینده قابل پیش بینی ادامه خواهد داشت، تعداد کمی از نخبگان و تحلیلگران شروع به بحث کرده اند که آیا وقت آن رسیده است که ایالات متحده مستقیماً با طالبان ارتباط برقرار کند. تحلیلگرانی همچون گریم اسمیت و ابراهیم باهیس در گفتگو با فارن افیرز مدعی هستند که پرداختن به وضعیت وخیم انسانی کشور، مقابله با سازمان های تروریستی در افغانستان و بهبود امنیت منطقه، همگی نیازمند تعامل رسمی بیشتر با طالبان است. نشریه اکونومیست پیشنهاد کرده است که شرایط انزوا طالبان تنها اعضا و مقامات تندرو طالبان را تقویت خواهد کرد. در فارین پالیسی، جاوید احمد، دیپلمات سابق افغانستان، و داگلاس لندن، افسر سابق سیا، از این موضوع فراتر رفته اند و از ایالات متحده خواستند تا روابط دیپلماتیک رسمی با دولت طالبان برقرار کند.
چنین استدلال هایی اغوا کننده است. اگرچه ممکن است دورنمای آن ناپسند باشد، اما برداشتن گامها در جهت عادیسازی روابط با دولت طالبان میتواند به تعدادی از اهداف اصلی سیاست خارجی ایالات متحده خدمت کند. مقامات ایالات متحده به طور ادواری با مقامات طالبان در خارج از افغانستان به صورت موردی برای پیگیری اهداف بشردوستانه، حقوق بشر و مبارزه با تروریسم در افغانستان ملاقات کرده اند. چنین تلاش هایی باید ادامه یابد و ممکن است زمانی فرا برسد که برای واشنگتن منطقی باشد که حضور دیپلماتیک کامل در کابل را در نظر بگیرد.
اما آن زمان هنوز نرسیده است. هیچ نشانهای وجود ندارد که محاسبات طالبان تحت تأثیر نیاز مبرم به کمکهای بشردوستانه یا حضور دیپلماتیک کشورها و سازمانهایی در کابل قرار داشته باشد که برخی انتظار داشتند اثر تعدیلکننده ای داشته باشد. در هر صورت، حکومت طالبان بدتر و سخت تر شده است.
همانطور که شهرزاد اکبر، رئیس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، و ملان ورویر، سفیر سابق ایالات متحده در امور جهانی زنان تاکید کرده اند، یک حوزه انتخابیه حیاتی وجود دارد که اگر ایالات متحده پیش از موعد با طالبان از طریق دیپلماتیک کنار بیاید، زنان و دختران افغان آسیب بیشتری خواهند دید. این تمایل وجود دارد که با قرار دادن آن در چارچوب گستردهتر چالشهایی که جامعه بینالمللی در افغانستان با آن مواجه است، وضعیت اسفناک آنها نسبی شود. اما تا زمانی که طالبان اعلام نکنند که مایل هستند به زنان و دختران حقوق اساسی شان را اعطا کنند، نمی توان تصور کرد که حضور رسمی ایالات متحده در کابل به جز تایید ضمنی استبداد تئوکراتیک عمیق طالبان، چه چیزی را نشان می دهد.
تعامل محدود
ایالات متحده سابقه طولانی در حفظ روابط دیپلماتیک کامل با رژیم های مستبد و دولت هایی دارد که حقوق بشر را نقض می کنند. اگرچه روابط در بسیاری از موارد به دلیل جنگ یا تنشهای سیاسی به حالت تعلیق درآمده است، قطع روابط پایدار از سال 1945 تاکنون بسیار اندک بوده است.
علاوه بر این، اگر واشنگتن به سمت یک رابطه رسمی تر با دولت طالبان حرکت کند، تنها نخواهد بود. جای تعجب نیست که یکی از کشورهایی که با کابل ارتباط دارد پاکستان است که زمانی پناهگاه اصلی گروه طالبان بود. اما پاکستان به سختی مدل معتبری را برای کشورهای دیگر ارائه میکند و امروز با حملات گروههای تروریستی مورد حمایت متحدان سابقش در کابل مواجه است.
اما پاکستان تنها کشوری است که با طالبان سر و کار دارد. عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز به طور گسترده با رهبری این گروه تعامل دارند. شرکت های اماراتی قراردادهایی را برای اداره فرودگاه های افغانستان به دست آورده اند و سرپرست وزارت دفاع طالبان در دسمبر 2022 با محمد بن زاید، رئیس کشور امارات متحده عربی برای گفتگو در مورد همکاری ملاقات کرد. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در حال دست دادن با ملا یعقوب در عربستان سعودی به مناسبت مناسک حج، در رسانه ها دیده شد. به گزارش خبرگزاری رویترز، در ماه می، نخست وزیر قطر، محمد آل ثانی، نشستی محرمانه با رهبر طالبان هبت الله آخوندزاده در قندهار برگزار کرد. از سوی دیگر، وزیر خارجه طالبان با همتای چینی خود دیدار کرده است. نمایندگان طالبان از اندونزی دیدن کردند و مقامات هند، اتحادیه اروپا و سازمان ملل از کابل دیدن کرده اند.
این کشورها و سازمان ها دلایل مختلفی برای تعامل با طالبان دارند. برخی به دلیل تمایل به کمک به مردم افغانستان می خواهند با این گروه کار کنند. برخی دیگر می خواهند به حضور فزاینده سازمان های تروریستی در کشور پاسخ دهند یا سعی در تعدیل سیاست های طالبان در مورد زنان و دختران دارند. برخی دیگر امیدوارند با نفوذ چین و روسیه در کشوری که ممکن است غنی از مواد معدنی حیاتی باشد، مقابله کنند.
این در حالیست که امریکا هم موارد خاص خود را برای تعامل با طالبان دارند.
نه جایش است و نه زمانش
اما واشنگتن باید تحت مجموعه ای منحصر به فرد از محدودیت ها عمل کند. حملات 11 سپتامبر القاعده به ایالات متحده عمدتاً در افغانستان طراحی شده بود، در حالی که القاعده به لطف طالبان در آنجا از پناهگاهی امن برخوردار بودند. سپس نیروهای ایالات متحده نخستین رژیم طالبان را سرنگون کردند و ائتلاف بین المللی را علیه طالبان رهبری کردند. این گروه در جنگ طولانی علیه ایالات متحده اعلام پیروزی کرد و اکنون نیازی به دادن امتیاز نمی بیند.
نمی توان از این موضوع شانه خالی کرد و هر حرکت امریکا برای سازش با طالبان ممکن است واکنش سیاسی در داخل کشور ایجاد کند، به ویژه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سال 2024. در واقع، در اواخر ماه گذشته، رئیس مجلس نمایندگان کمیته امور خارجی، مایکل مک کال، به آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده، نسبت به اجازه دادن به مقامات آمریکایی برای سفر به افغانستان هشدار داد و استدلال کرد که هر گونه دیداری “خیانت فاحشی به خاطرات کشته شدگان و میلیون ها افغان خواهد بود که همچنان به یک افغانستان آزاد، مرفه و دموکراتیک امیدوار هستند.”
با این حال، حتی بدون حضور رسمی در کابل، واشنگتن از زمان سقوط این شهر به دست طالبان به سختی منفعل بوده است. اگرچه کمک های بشردوستانه عمدتاً از طریق سیستم سازمان ملل متحد و شبکه شرکای محلی آن ارسال می شود، ایالات متحده در بسیج تقریباً یک میلیارد دالر کمک برای مردم افغانستان پیشتاز بوده است. دلیل کمی وجود دارد که فکر کنیم حضور ایالات متحده در این کشور این جریان را افزایش یا بهبود می بخشد. اگرچه نیازهای جمعیت افغانستان هنوز سرسام آور است، اما نشانه هایی وجود دارد که اقتصاد افغانستان از برخی جهات در حال تثبیت است. بر اساس گزارش ماه جون بانک جهانی نظارت اقتصادی افغانستان، “کالاهای اساسی غذایی و غیرغذایی در بازارهای بزرگ در سراسر کشور موجود است.”
دیپلماتهای آمریکایی همچنین از زمان سقوط کابل، زمانی که تام وست، نماینده ویژه ایالات متحده در افغانستان، در مورد حقوق بشر (به ویژه زنان و دختران) با آنها صحبت کرد، با طالبان دیدار کردهاند تا در مورد مسائل امنیتی و سیاسی گفتگو کنند. امیرخان متقی وزیر امور خارجه افغانستان با مقامات بانک مرکزی و وزارت مالیه در مورد بخش اقتصاد گفتگو کردند.
آنها همچنین در مورد مسائل امنیتی گفتگو کردند. حمله ای که نیروهای ایالات متحده در تابستان گذشته انجام دادند و ایمن الظواهری رهبر القاعده را در مرکز شهر کابل کشتند، آنها احتمالاً طالبان را متقاعد کرده اند که مجددا در مورد حمایت آشکار از جهادگران بین المللی فکر کنند. به گزارش سی ان ان، چند ماه بعد، دیوید کوهن، معاون سازمان سیا، با عبدالحق واثق، رئیس استخبارات طالبان دیدار کرد. اوایل سال جاری، جک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده به خبرنگاران گفت که مقامات ایالات متحده “هر روز به گونه خستگی ناپذیر مشغول هستند” تا مطمئن شوند که طالبان به تعهدات خود پایبند می باشند تا اجازه ندهند که افغانستان به عنوان پناهگاه امن برای گروه هایی که قصد حمله به ایالات متحده را دارند استفاده شود.
باز هم، سخت است که ببینیم حضور آمریکایی ها در کابل چه چیزی به این تلاش ها اضافه می کند. فشارهای دیپلماتیک از سوی دیگر کشورها و سازمان های بین المللی که در کشور حضور دارند، مانع از آن نشده است که طالبان حقوق دخترانی را که اکنون از مکاتب متوسطه و اماکن ورزشی محروم شده اند، محو کنند. زنان باید خود را در ملاء عام بپوشانند و اکنون تقریباً به طور کامل از کار در خارج از خانه، از جمله برای سازمان های امدادی بین المللی، منع شده اند.
به زبان ساده، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه سیاست های طالبان تحت تأثیر فشار خارجی قرار گرفته باشد، وجود ندارد. این گروه بدون هیچ واکنشی، مخالفان خود را سرکوب می کنند و نزاع های داخلی را بدون ایجاد فرصتی برای بهره برداری به دشمنان خود مدیریت کرده است. همچنین اقداماتی را انجام داده ند که سایر کشورها را راضی نگه می دارد – مانند راه اندازی کمپین برای از بین بردن کشت خشخاش که به تجارت جهانی هروئین دامن زده است – این تصمیم را یکجانبه و به دلایل خاص خود گرفته است.
ممکن است لحظه ای فرا برسد که طالبان تصمیم به تغییر مسیر بگیرند. همانطور که رونالد نیومن، سفیر سابق ایالات متحده در افغانستان در مقاله ای در نشریه هیل پیشنهاد کرد، واشنگتن باید در پاسخ به آنچه طالبان انجام می دهد انعطاف پذیر بماند و اقدامات اعتمادسازی مانند کاهش تحریم ها بر گروه ها و افرادی را که با مقامات طالبان همکاری می کنند، در نظر بگیرد.
اما هیچ کس نباید هیچ گونه توهمی در مورد چشم اندازها داشته باشد. قابل توجه است که دو سال پس از سقوط کابل، هیچ یک از 193 دولت جهان طالبان را به رسمیت نشناختند، حتی پاکستان. در ماه جون گذشته، نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای افغانستان به شورای امنیت سازمان ملل اظهار داشت که تا زمانی که فرامین محدودکننده زنان و دختران به قوت خود باقی بماند، کسب مشروعیت بین المللی «تقریباً غیرممکن» است. با توجه به سابقه روابط خصمانه میان ایالات متحده و طالبان – و تعهد ظاهراً تزلزل ناپذیر این گروه به سرکوب نیمی از جمعیت کشور – ایالات متحده نباید اولین گامها را برای عادیسازی بردارد.