با توجه به حوادث اخیر در افغانستان همچون دستاوردهای ارضی و کنترل طالبان، حمله به فرودگاه کابل و خروج نیروهای آمریکایی در ماه آگست گذشته، پرداختن و بحث درباره این رویدادها بسیار مهم است!
شباهت های شگفت انگیز و نگران کننده ای بین استراتژی ها و تاکتیک های نظامی شوروی و آمریکا در افغانستان وجود دارد!
به عنوان مثال مشارکت ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی از علاقه به حفظ یک سیستم سیاسی خاص ناشی می شد: در حالی که ایالات متحده تلاش می کرد با تروریسم مبارزه کند و افغانستان را از تبدیل شدن به یک دولت اسلامی نجات دهد، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ در حمایت از دولت کمونیستی افغانستان که توسط چریکهای مسلمان ضد کمونیست یا مجاهدین مورد مخالفت قرار گرفته بودند مداخله کرد!
اتحاد جماهیر شوروی اشغال افغانستان را در سال ۱۹۷۹ آغاز کرد، اما مانند سرنوشت ایالات متحده شوروی چاره ای جز خروج نیروهای خود از افغانستان در سال ۱۹۸۹ نداشت!
این امر از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا به نظر می رسد که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی نتوانستند اهداف خود را در افغانستان به انجام برسانند و این نشان می دهد که حتی قدرتمندترین کشورها نیز ممکن است آنقدرها که به نظر می رسد قدرتمند نباشند!
اتحاد جماهیر شوروی چازه ای جز خروج نیروهای خود از افغانستان نداشت. به همین ترتیب دخالت ایالات متحده در افغانستان امسال توسط بایدن پایان یافت، زیرا رئیس جمهور با اشاره به قتل اسامه بن لادن گفت: “ما در آنچه که بیش از یک دهه پیش در افغانستان برنامه ریزی کرده بودیم موفق شدیم!”
جنگ با تروریسم مطمئنا سطح همکاری های بین المللی در تلاش های جهانی ضدتروریسم را افزایش داد. با این حال هزینه های زیادی هم از نظر مالی و هم از نظر جان باختگان به همراه داشت!
اما این بدان معنا نیست که تروریسم به پایان رسیده است. واضح است که هنوز نیاز به حفظ تلاش های ضدتروریستی وجود دارد، اما به گفته رئیس جمهور بایدن برای انجام این کار نیازی به جنگ زمینی نیست!
شاید راههای دیگری نیز وجود داشته باشد که بتوان به جنگ خود علیه تروریسم ادامه داد، اما با هزینه و تلفات کمتر!
دیلی فری پرس
۲۰۲۱/۱۲/۱۰