خوشحالی مخالفان حکومت سرپرست از قطع کمک‌ها؛ دشمنی با نظام یا با مردم؟

در روزها و شب‌هایی که مردم افغانستان با مشکلات جدی اقتصادی و بحران معیشتی دست‌و‌گریبان اند، قطع کمک‌های بشردوستانه از سوی برخی کشورها، زمینه‌ای فراهم ساخت تا شماری از چهره‌ها، خوشحالی‌شان را از این وضعیت ابراز کنند.

این واکنش‌ها، در ظاهر شاید مخالفت با حکومت سرپرست تعبیر شود، اما در واقع بی‌پروایی عمیق این مخالفان نسبت به وضعیت فقرا و نیازمندان کشور را افشا می‌سازد.

در جریان دو سال گذشته، مخالفان حکومت سرپرست بارها ادعا کرده‌اند که بسته‌های پولی که از خارج به افغانستان انتقال می‌یابد، مستقیماً به حکومت می‌رسد؛ در حالی‌که سازمان‌های کمک‌رسان بارها خلاف آن را تائید کرده‌اند.

بر بنیاد گزارش رسمی دفتر یوناما (دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان) که به تاریخ ۱۹ جدی ۱۴۰۱ (۹ جنوری ۲۰۲۳) منتشر شد، از دسامبر ۲۰۲۱ تا آن زمان، نزدیک به ۱.۸ میلیارد دالر به افغانستان انتقال یافته است.

اما بر خلاف ادعاهای برخی رسانه‌های مغرض و چهره‌های بدنام جمهوریت پیشین، این پول‌ها نه به حکومت رسیده، نه به بانک مرکزی کشور سپرده شده و نه هم توسط مسئولین اداره شده است.

مطابق این گزارش، مبالغ متذکره صرفاً برای مصارف داخلی سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی همکار آن در افغانستان بوده؛ که این مصارف شامل معاشات کارمندان، کرایه دفاتر، انتقالات، هزینه‌های اداری، عملیات‌های میدانی، تجهیزات تخنیکی و سایر امور لوژستیکی می‌باشد.

در این میان، بخش ناچیزی از این کمک‌ها در قالب بسته‌های محدود غذایی یا پول نقد، آن‌هم تحت نظارت مستقیم همین نهادها، به دست خانواده‌های نیازمند رسیده است.

با آن‌هم، برخی رسانه‌ها و چهره‌های مخالف – که سال‌ها با پول همین کمک‌ها تغذیه می‌شدند – از قطع این روند استقبال کرده‌اند و آن را نشانهٔ شکست ساختار حاکم عنوان می‌کنند.

این در حالی‌ست که چنین توقفی، بیشتر از آن‌که ساختار حکومت را متأثر سازد، نهادهای خارجی پرهزینه و کم‌اثر را متأثر کرده است؛ نهادهایی که در واقع بخش عمدهٔ بودجهٔ بشردوستانه را صرف مصارف خود می‌کردند، نه مردم افغانستان.

نکتهٔ دردناک این است که بسیاری از مخالفان حکومت سرپرست – با آن‌که همیشه شعار حمایت از مردم افغانستان را سر می‌دهند – حالا در برابر قطع این منابع، نه از کاهش رسیدگی به نیازمندان شکایت دارند، و نه هم خواهان یک بدیل مناسب برای جبران این خلا شده‌اند؛ بلکه تنها آنچه برای‌شان مهم است، شکست سیاسی حکومتی‌ست که از آن خوش‌شان نمی‌آید، حتا اگر به قیمت گرسنه‌ماندن یک ملت تمام شود.

بدون شک اگر این کمک‌ها واقعاً بشردوستانه می‌بود و اگر این اشخاص واقعاً نگران مردم می‌بودند، باید از قطع آن نگران می‌شدند، نه خوشحال.

در نتیجه، کسانی که در روزگار سخت مردم، از قطع حتی اندک‌ترین کمک‌ها ابراز خرسندی می‌کنند، در حقیقت نه با حکومت سرپرست، بل‌که با مردم افغانستان دشمنی دارند.

کسانی که از نرسیدن غذا به یتیم، توقف کمک برای یک مریض، و قطع تمویل برای یک مدرسه یا مکتب لذت می‌برند، هیچ‌گاهی نمی‌توانند داعیه‌دار خیرخواهی برای این ملت باشند.

شاید تمام این ماجرا، با همه تلخی‌اش، یک نتیجهٔ مثبت هم داشته باشد؛ و آن این‌که نقاب از چهرهٔ بسیاری کنار رفت و روشن شد که کمک‌هایی که سال‌ها به نام ملت افغانستان می‌آمد، در واقع به جیب همان کسانی می‌رفت که امروز از توقف آن، در پوست خود نمی‌گنجند.

مطلبی از نشریه صدای هندوکش

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x