داروهای ویاگرا، دوست یاب خوبی برای امریکا در افغانستان بود!

در حالی که سیا سابقه طولانی در خرید اطلاعات با پول نقد دارد، اما در افغانستان نظر طالبان را می توانستیم همراه با داروهای ویاگرا جلب کنیم!

ریش سفیدی با 60 سال سن، وظیفه ریاست و هدایت قبیله ای را برعهده داشت. کسی که با او ملاقات کرد افسر سیا بود، فرصتی را دید و دست به کیفش برد تا یک هدیه کوچک بخرد. (ویاگرا، او می دانست که وی چند همسر دارد)

افسر سیا گفت: “یکی از اینها را بردارید. خوشتان می آید.”
رئیس پیر قبیله، وسوسه شد. چهار روز بعد مجددا همدیگر را دیدند. این دفعه، رئیس قبیله از وی با خوشحالی استقابل کرد.

داروهای ویاگرا کارساز بود. افسر سیا توانست اطلاعات بسیاری را از رئیس قبیله کسب کند. پیرمرد در قبال اطلاعات، داروهای ویاگرای بیشتری را از وی خواست. برخی از مقامات استخباراتی امریکا، بیشتر اطلاعات را اینگونه کسب می کردند.

مقامات سازمان سیا که در کسب اطلاعات از روسای قبایل دخیل هستند، معتقدند که اطلاعات را باید اینگونه و با پیشنهاد چنین مواردی شخصی کسب کرد. پول همیشه کارساز نیست. برای مثال موارد پیشنهادی شامل چاقو و ابزارآلات، دارو برای اعضای بیمار خانواده، اسباب بازی و تجهیزات مکتب، کشیدن دندان، ویزای مسافرتی و گاهی اوقات داروهای جنسی برای افراد کلان سال!

مقامات می گویند که ارائه این مشوق ها در افغانستان ضروری می باشند، کشوری که در آن جنگ سالاران و رهبران قبایل انتظار دارند برای همکاری شان پول دریافت کنند. اگر آمریکایی‌ها چنین مشوق‌هایی ارائه ندهند، دیگران این کار را خواهند کرد.

کهنه سربازان افغانستان می گویند که موارد انتخابی معمول – پول نقد و سلاح – همیشه بهترین گزینه نیستند. آنها می گویند که اسلحه اغلب به دست افراد نادرستی می افتد و هدایای چشمگیر مانند پول، جواهرات و موتر توجه ناخواسته ای را به خود جلب می کند.

جیمی اسمیت، کهنه کار مخفی سیا، می گوید: «اگر به یک فردی یک هزار دالر بدهید، او بیرون می رود و زرق و برق ترین آشغال هایی را که می تواند پیدا می کند، می خرد و مشخص می شود که ناگهان از کسی پول زیادی به دست آورده است. حتی اگر او کشته نشود، به عنوان یک جاسوس شناسایی شده و خنثی می شود، دلیل اینکه همه می دانند که او آن را از کجا بدست اورده است.

اسمیت گفت، نکته کلیدی این است که راهی برای برآورده کردن نیازهای شخصی جاسوس بیابید، به گونه ای که او را محکم در کنار شما نگه دارد، اما ردی از آن باقی نماند.

اسمیت گفت: «شما در تلاش هستید بین مردمی که در قرن هجدهم زندگی می‌کنند و افرادی که از قرن بیست و یکم وارد می‌شوند، پلی بزنید، بنابراین به دنبال آن چیزهای رایج در قالب کمک‌های مادی می‌گردید که در همه جا به مردم انگیزه می‌دهند».

مسئله جنسی به عنوان یک محرک

در میان سازمان های اطلاعاتی جهان، سنت طولانی استفاده از رابطه جنسی به عنوان انگیزه وجود دارد. رابرت بائر، افسر بازنشسته سیا و نویسنده چندین کتاب در زمینه اطلاعات، خاطرنشان کرد که سرویس جاسوسی شوروی به دلیل استفاده از زنان جذاب به عنوان طعمه برای تبدیل دیپلمات های خارجی به عنوان یک جاسوس بدنام بود.

بائر گفت: “کا گ ب همیشه از “پرستو – شخصی که از طرف مجامع جاسوسی با هدف به کنترل در آوردن فردی با نفوذ  معمولا سیاست مدار به زندگی وی وارد می شود و با برقراری روابط جنسی و ثبت و ضبط این روابط زمینه را برای گرو کشی و سو استفاده از فرد مورد نظر فراهم می کند.” استفاده کرده است و کار می کند. او گفت که برای افسران آمریکایی، روش معمول تر ارائه مراقبت های صحی برای مطلعین احتمالی و عزیزانشان بود. بائر گفت: “من به یاد دارم که یکی از پسرها گزینه ای را برای بای پس قلب پیشنهاد دادیم.”

یکی از فعالان بازنشسته که با استفاده از مواد مخدر در افغانستان آشناست، گفت: “شما آن را به پسران جوانتر ندادید، اما می تواند یک عصای جادویی یا راهکاری ساده و به ظاهر جادویی برای ایجاد ارتباط با بزرگترها باشد.” این مقام گفت که رهبران قبایل افغانستان اغلب چهار زن دارند و روسای قبایل به راحتی با استفاده از دارویی فروخته می شدند.

سیا از اظهار نظر در مورد روش های مورد استفاده در عملیات های مخفی خودداری کرد. یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی ایالات متحده که با کار این آژانس در افغانستان آشناست، گفت که تیم های مخفی «مبتکر و چابک» و استفاده از تاکتیک های «منطبق با قوانین کشورها» را آموزش دیده اند.

این مسئول گفت: «آنها چشم انداز و مهارت ها را یاد می گیرند، بازیگران را می شناسند و با محیط عملیاتی سازگار می شوند، مهم نیست که کجا باشد. آنها خارج از چارچوب فکر می کنند، ریسک می کنند و آنچه را که لازم است برای انجام کار انجام می دهند.»

همه در مناطق دورافتاده افغانستان نام این دارو را نشنیده بودند، که منجر به برخوردهای ناخوشایند زمانی شد که آمریکایی ها با ظرافت سعی کردند اثرات آن را توضیح دهند و مراقب بودند که حساسیت های مذهبی میزبانان خود را اسیب نبیند.

در مورد رئیس قبیله 60 ساله ای که این داروی ویاگرا را از یک افسر آمریکایی دریافت کرد، چنین بود. به گفته مامور بازنشسته ای که در آنجا حضور داشت، این مرد یکی از رهبران قبیله در جنوب افغانستان بود که نسبت به آمریکایی ها محتاط بود – نه حامی و نه فعالانه مخالف. این مرد اطلاعات گسترده ای از منطقه داشت و روستایش گذرگاه های کلیدی منطقه را کنترل می کرد. این عامل بازنشسته گفت که نیروهای آمریکایی به همکاری او نیاز داشتند و برای به دست آوردن آن سخت تلاش کردند.

پس از یک مکالمه طولانی از طریق یک مترجم، افسر سازمان سیا شروع به جستجو برای یافتن راه هایی برای جلب وفاداری آن پیرمرد کرد. بحث در مورد خانواده و بسیاری از همسران خوب ود. پس از مشخص شدن مشکلات پیرمرد، داروها به وی داده شد.

چهار روز بعد، زمانی که آمریکایی ها بازگشتند، این هدیه جادویی کار خود را کرده بود.

افسر سازمان سیا گفت: “او با خوشحالی نزد ما امد و گفت: تو مرد بزرگی هستی. و بعد از آن می‌توانستیم هر کاری که می‌خواستیم در منطقه او انجام دهیم.”

(ان بی سی نیوز / 26 دسمبر 2008)

 

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x