نشریه المرصاد در مطلب اخیر خود چنین می نویسد: استبدادی که حرکت و سازمان داعش به راه انداخته است، چیزی جز تباهی و شکست ارمغان آن نخواهد بود.
داعش و داعشیان باید این را بپذیرند که ارمغان راه آنان چیزی جز شکست نیست و هیچ امیدی برای باقی ماندن آنان با این رویکرد وجود ندارد.
پدیده شوم و سیاه اندرون داعش جایی برای بقای خود باقی نگذاشته است، هر پلی که برای برگشت می بایست سالم می گذاشت را از بین برده و راه های بازگشت را بر روی خود بسته است.
نظام و سیاستی که باورهای ثابت و حمایت های مردمی و دینی را با خود به همراه نداشته باشد، حتما محکوم به شکست است.
پدیده داعش به هر اندازه که فعالیت های کوتاه مدت و چریکی خود را پر زرق و برق نشان دهد، تا مادامی که فداکاری مردم در این سازمان نمایان نباشد، راه به جایی نخواهد رساند.
این حرکت و سازمان با نگاه طبقاتی که در تفکر خود دارد، جایگاه خود را ازدست داده و روند رو به شکست و فروپاشی خود را سرعت بخشیده است.
طبقه بندی در میان مردم در اندیشه و تئوری این سازمان نقش برجسته ای دارد، و این تفکر به نوعی در ریشه های فکری آنها رخنه کرده است؛ که جزئی جدا ناپذیر از اندیشه و تفکر آنها گشته است.
این نوع نگاه به مردم، باعث می گردد که هر تفکر و اندیشه ای که این پدیده را با خود به همراه داشته باشد، روند رو به فروپاشی و شکست خود را فراهم سازد و سرعت بخشد.
داعش با در اختیار داشتن این تفکر و باور، عمق فاجعه بار اندیشه خود را نمایان ساخته است و از سوی دیگر تفکر جدایی میان حاکمان و رعیت را بسط داده است.