دشواری متوازن‌سازی دیپلماسی منطقه‌ای و جهانی پاکستان

پاکستان بر سر دوراهی حفظ روابط با قدرت‌های جهانی یا قدرت‌های منطقه‌ای و همسایگانش قرار گرفته و این تلاش‌های دیپلماتیک بر رشد اقتصادی، امنیت و اعتبار بین‌المللی این کشور تاثیر گذاشته‌ است.

دیپلماسی پاکستان از لحاظ تاریخی، مبتنی بر موقعیت جغرافیایی این کشور که بین هند و افغانستان واقع شده و روابط نزدیک با جهان اسلام به‌ویژه عربستان سعودی، شکل گرفته است.

پس از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، این کشور برای تماس و تعامل با قدرت‌های غربی به‌ویژه ایالات متحده تلاش زیادی کرد و کوشید تا با جلب کمک‌های خارجی، روابطش را با هند‌ــ رقیب دیرینه خود‌ــ متعادل کند. ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی پاکستان (آی‌اس‌آی) پس از تهاجم ارتش سرخ شوروی سابق به افغانستان در آغاز دهه ۱۹۸۰، توانستند توجه کشورهای عربی و ایالات متحده آمریکا را جلب کنند. پاکستان به اردوگاه آموزشی، حمایتی و تسلیحاتی نیروهای مجاهدین تبدیل شد و با حمایت مالی آمریکا و عربستان سعودی، آن‌ها را برای جنگ با شوروی سابق به افغانستان می‌فرستاد. از این طریق پاکستان توانست کمک‌های زیاد مالی جلب کند، اما همین امر سبب شد که بیش از حد به این کمک‌ها وابسته شود.

پاکستان روابطی دیرینه با چین دارد و کریدور اقتصادی چین و پاکستان و پروژه شاخص «کمربند و جاده» چین از مهم‌ترین پروژه‌های است که در پاکستان اجرا می‌شود. کریدور اقتصادی چین و پاکستان عبارت است از ساخت نیروگاه‌ها و ارتقای شبکه‌ حمل‌ونقل که ایجاد اشتغال و افزایش رشد اقتصادی این کشور را تسهیل می‌کند.

بندر گوادر مرکز مهم این کریدور اقتصادی چین و پاکستان است و این امیدواری وجود دارد که این بندر اسلام‌آباد را به یک بازیگر کلیدی در تجارت جهانی بدل کند و چین هم از طریق آن به کشورهای عربی وصل شود.

با این حال این نگرانی هم هست که سرمایه‌گذاری میلیارد دالری چین در پاکستان آن را در دام بدهی‌های کلان به پکن گرفتار کند؛ سناریویی که در شماری از کشورهای آفریقایی اجرا شده است. اینک پرسش اصلی این است که اسلام‌آباد در مواجهه با سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری پکن، تا چه اندازه نقش حاکمیتی در اقتصادش را حفظ می‌کند.

کشورهای غربی از جمله آمریکا به نفوذ چین در پاکستان بدبین‌اند. پاکستان و هند، دو کشور رقیب در جنوب آسیا، به سلاح هسته‌‌ای مجهزند و سابقه درگیری نظامی با یکدیگر را هم دارند. اسلام‌آباد از قدرت اقتصادی روزافزون دهلی‎‌نو آشفته است و به هر دری می‌زند تا سرمایه‌گذاری‌های خارجی را جلب کند.

دهلی‌نو طی دو دهه اخیر روابطش را با روسیه، ایالات متحده آمریکا و غرب تقویت کرده، اما پاکستان در این مدت روابطش را با چین گسترش داده است. تنش میان پاکستان و هند پس از آن افزایش یافت که دولت هند ماده ۳۷۰ قانون اساسی این کشور را که به مناطق جامو و کشمیر وضعیت ویژه می‌داد، لغو کرد و پس از آنکه اسلام‌آباد در مجامع بین‌المللی به این تصمیم دهلی‌نو اعتراض کرد، با بی‌میلی قدرت‌‎های جهانی بزرگ مواجه شد.

پاکستان در سال‌های اخیر در امتداد با مرز هند، هزینه‌های نظامی قابل‌توجهی کرده که این میزان هزینه بالا در این بخش، بر توسعه اقتصادی این کشور تاثیر منفی گذاشته است.

از طرفی، دیپلماسی پاکستان در قبال افغانستان هم بر خلاف توقع ژنرال‌های ارتش این کشور، پس از سقوط حکومت افغانستان و روی کار آمدن مجدد طالبان پس از دو دهه جنگ و شورش، با تنش مواجه شد. پاکستان به مدت دو دهه برای طالبان پناهگاه، اردوگاه آموزشی و حمایتی فراهم کرده بود و توقع داشت طالبان «دشمنان پاکستان» را‌ــ از جمله تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی)‌‌ــ به خلع سلاح متقاعد و در صورت نپذیرفتن این درخواست، آن‌ها را سرکوب کنند؛ اما رژیم طالبان در سه سالی که حاکمیت مجددشان در افغانستان می‌گذرد، علیه تی‌تی‌پی هیچ اقدامی انجام ندادند.

پاکستان که با بحران اقتصادی و مالی شدیدی مواجه است، برای تامین بودجه عملیات نظامی گسترده علیه تی‌تی‌پی و ارتش آزادی‌بخش بلوچستان مشکل دارد و تاکنون هم هیچ کشوری به پاکستان برای اجرای این عملیات کمک مالی و نظامی نکرده است.

روابط پاکستان با کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی به لحاظ تاریخی و پیوندهای مذهبی همواره مستحکم بوده است. شمار زیادی از شهروندان پاکستان در عربستان سعودی و امارات کار می‌کنند و برای خانواده‌هایشان پول می‌فرستند. این دو کشور اعطای ویزا به شهروندان پاکستانی را نیز تسهیل کرده‌اند و برخی کالاهای تولید پاکستان به عربستان سعودی صادر می‌شود.

روابط پاکستان با ایالات متحده آمریکا فرازونشیب‌های زیادی داشته است. پاکستان که دوران جنگ سرد یکی از متحدان کلیدی واشینگتن بود، این نقش را از دست داد. اولویت‌های آمریکا به‌ویژه در راستای مقابله با چین اینک از پاکستان به سمت هند تغییر کرده است. البته واشینگتن هنوز هم در بخش مبارزه با تروریسم و امور اطلاعاتی با اسلام‌آباد همکاری می‌کند، اما از کمک‌های مالی سخاوتمندانه به این کشور مانند دوران جنگ سرد خبری نیست.

گسترش روابط پاکستان با چین نیز یکی دیگر از دلایل کاهش توجه آمریکا به این کشور است زیرا پاکستان در برخورد با چین و آمریکا نتوانست دیپلماسی متوازنی اتخاذ کند.

پاکستان با قدرت نظامی بالا و مجهز بودن به سلاح هسته‌ای در سطح منطقه نفوذ و قدرت بازدارندگی بالایی دارد، اما وابستگی بیش از حد آن به چند متحد کلیدی از جمله چین باعث شده است که روابط این کشور با غرب و به‌ویژه آمریکا مخدوش شود. پاکستان تنها با تعامل دوجانبه با آمریکا و کشورهای غربی خواهد توانست بخشی از فشارهای اقتصادی و تروریستی بر خود را کاهش دهد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x