ایالات متحده امریکا به تازهگی اعلام کرد که نیروهای امرکایی و نیز نیروهای بین المللی که در چوکات ناتو در افغانستان حضور دارند، تا کمتر از پنج ماه دیگر شمار آنان به صفر خواهد رسید. این تصمیم – که این بار ایالات متحده در باره آن جدی است – با نگرانیها از آینده افغانستان و روند صلح و نیز آینده دستاوردهای افغانستان در دو دهه پسین – همراه بوده است.
در این نوشته، به راه حلهایی پرداخته شده است که میتوانند افغانستان را در گذار از این مرحله در نبود نیروهای بین المللی، کمک کنند.
۱. به نظر نگارنده در گام نخست دولت جمهوری اسلامی افغانستان و نیروهای دفاعی و امنیتی ما از یک جنگ مشابه جنگ جلال آباد در حکومت داکتر نجیب الله پس از خروج نیروهای شوروی باید پیروز بیرون شویم. اگر این دفاع سه سال دوام کند، دیدگاهها تغییر خواهند کرد.
طالبان در جنگ بزرگی که پس از خروج کامل نیروهای خارجی تا پنج ماه دیگر برای سقوط یکی از شهرهای بزرگ مانند کندهار و چند ولایت هم زمان تلاش میکنند، باید شکست بخورند و این تصورشان باطل ثابت شود که پس از خروج امریکا می توانند از راه نظامی پیروز شوند. و حتی احتمال تقسیم و ضعیف شدن دشمن وجود دارد.
اقدامات ما برای این کار:
– ریفورم و اصلاحات در دستگاه استخبارات، دفاع و داخله نه به معنی تغییر و تبدیل.
– اصلاحات سیستم تدارکات و لوژستیک.
– مدیریت معلومات و اطلاعات روانی در صفوف نیروهای امنیتی و در درون جامعه.
– اصلاحات سیستم تعویض قوا (روتیشن) که هنوز هم پرسونل از آن رنج میبرد و سبب کاهش نیروها شده است.
– تدابیر پیشگیرانه و جلوگیری از غافلگیر شدن یعنی مطالعه فکر و استراتیژی طالب.
– جابجایی مجدد نیروهای هوایی.
– اقتصادی ساختن جنگ برای خود ما (خصوصاً مصارف مهمات هوایی با دقت بیشتر، استخباراات خوب و اولویت بندی) و برعکس بلند بردن قیمت جنگ به طالبان با افزایش تلفات به آنان.
– تجدید نظر محلات و نقاطی که نمیتوانیم اکمالات، تقویه، تعویض، تخلیه و حمایت را اجرا کنیم. اگر کوشش کنیم از همه جا دفاع شود در همه جا ضعیف خواهیم بود.
– افزایش نسبی امتیازات معاش، ترک وظیفه را کاهش و جذب دوباره را تشویق خواهد کرد.
– ایجاد اطاق فکر مطالعات نظامی به شمول نخبهگان متقاعد و برحال و کارشناسان ملکی که حال و آینده اردوی ملی افغانستان را ترسیم کنند، البته خارج از مسایل روتین.
۲. اجرای پلانگذاری اوپراتیفی پیشبینیهای مثبت و منفی و چالشهای امنیتی حتی بعد از رسیدن به توافق صلح خطرات جدی مناقشه باقی خواهد ماند و تطبیق سراسری آن همزمان در کشور دشوار است. و در عین زمان توقعات مردم برای آینده روشنتر بلند میرود، از این رو، برای مدیریت چنین وضعیت داشتن پلان مهم است. هم آسان نیست و هم ارزان نیست، اما با آمادهگی و احضارات خطرات کاهش مییابد.
۳. من باور ندارم که افغانستان به دهه ۹۰ برگردد و طالبان دوباره به قدرت برسند، اما یکپارچگی داخل نظام حیاتی است حیاتی.
نشست ترکیه برگزار میشود و پاکستانیها طالبان را به این نشست میآورند. احتمال یک توافق سیاسی برای صلح بیشتر و بیشتر میشود. در هر دو صورت، پلان الف (A) وب (B) داشته باشیم.
۴. ادامه حمایت امریکا و ناتو از لحاظ اقتصادی به کشور و کمکهای نظامی برای اردوی ملی پس از ۲۰۲۴ سرنوشت ساز است. باید در جستجوی مشترکات باشیم که به منافع ملی امنیتی متحدان ما ارزش دارد.
۵. جهت شکل گیری بسیج ملی و اجماع ملی دولت جمهوری اسلامی افغانستان، سیاست پایدار متحول را طرح و عملی کند.
۶. پلان اجراییوی احتمال برگشت مهاجران از کشورهای همسایه موجود باشد.
۷. جلب حمایت منطقهیی برای تأمین منابع مالی در جهت حفظ و بقای اردوی ملی کسب شود. هرچند تا سال ۲۰۲۴ میلادی، ایالات متحده به این حمایت ادامه خواهد داد و باید پس از آن را پیشبینی کنیم.
۸. هیچ کشوری در منطقه حتی پاکستان از بازگشت امارت حمایت نمیکنند، چون سیاست و ایدیالوژی طالبان مانند دهه ۹۰ امروز برای منطقه و دنیا قابل قبول نیست و در داخل نیز که با نسل متفاوت روبه رو استند.
۹. فراموش نکنیم همۀ این بهدوش نیروهای نظامی ما خواهد بود و آنان با تجربه جنگ معاصر آبدیده و آزمایش شده اند و به یک شریک مسلکی قابل اعتماد مبدل شده است. به دلیل دفاع از سرزمین مادری خود و دفاع از جامعه جهانی به حیث سربازان خط مقدم، سزاوار حمایت درازمدت شرکای بین الملی پس از سال ۲۰۲۴ میلادی است.
۱۰. باور کامل داریم که افغانستان میتواند رهبریت مبارزه در برابر تروریزم را در منطقه به کمک جهان بهدست بگیرد به خاطری که ظرفیت، توانمندی و اراده هم موجود است.
طلوع نیوز
۲۰۲۱/۶/۵