نشریه فارن افیرز اخیراً تعدادی مقاله در مورد چگونگی تعامل ایالات متحده با دولت طالبان در افغانستان، نیروهای افراطی در داخل رژیم، چگونگی کمک ها به مردم و سرنوشت زنان این کشور منتشر کرده است. برای تکمیل این مقالات، این نشریه از بسیاری از متخصصان، نظر آنها را نسبت به موضوع (ایجاد روابط عادی با حکومت سرپرست افغانستان) خواستار شده است.
پاسخ آنها چنین است:
عبدالقادر سینو
موافق
استاد رشته علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ایندیانا
ایالات متحده از رابطه کاری با امارت اسلامی افغانستان سود خواهد برد. این امر می تواند منجر به به رسمیت شناختن روابط با افغانستان توسط برخی دیگر از کشورها و کاهش تحریم های بانکی شود. طالبان متحدان مفیدی برای مبارزه با داعش شاخه افغانستان هستند و به کنترل القاعده و سایر تروریست ها کمک می کنند. آنها همچنین تولید مواد مخدر را به شدت کاهش و ثبات را در کشور حفظ کرده اند. محدودیتهای شدید طالبان بر زنان، لجاجت آنها در برابر اجازه استخدام زنان توسط سازمانهای کمکرسان و آزار و اذیت گروههای سیاسی (بهویژه گروههای اقلیت) یک مانع بزرگی برای آنها است. با این حال، این مسائل تنها در صورتی بدتر خواهد شد که طالبان احساس کنند چیزی برای از دست دادن ندارند، در صورتی که همکاری در زمینه کمک ها، لغو تحریم ها و اعطای مشروعیت مطرح نباشد. اگر نوعی همکاری صورت نگیرد، طالبان ممکن است آزادی نامحدودی به القاعده و اجازه ازسرگیری تولید مواد مخدر را به خود بدهند. آخرین باری که ایالات متحده، طالبان را دشمنی ارزشمند دانست در زمان دولت کلینتون بود که خصومت متقابل، راه را برای حملات ۱۱ سپتامبر در خاک ایالات متحده هموار ساخت.
عادله راز
کاملاً مخالف
عضو مهمان در انستیتوت هادسون و مسئول پالیسی افغانستان در دانشکده روابط عمومی و بین المللی پرینستون
برای ایالات متحده، کشوری که جهان آزاد را رهبری و از اصول دموکراسی و حقوق بشر حمایت می کند، چشم انداز عادی سازی روابط با طالبان نگرانی های قابل توجهی را ایجاد خواهد کرد. طالبان و شبکه حقانی به عنوان تروریست های ویژه تعیین شده جهانی (SDGT) و شبکه حقانی یک سازمان تروریستی خارجی شناخته شده (FTO) است. با توجه به اینکه طالبان نه تنها دموکراسی را در افغانستان از بین بردند، بلکه حقوق بشر را نیز آشکارا نقض و آپارتاید جنسیتی را اعمال می کنند، چنین اقدامی در تضاد با ارزشهایی است که ایالات متحده از آن حمایت میکند. مسیر کنونی برقراری یک رابطه عادی شده با طالبان فاقد شرایط اساسی و الزامات مورد انتظار از یک دولت مدنی است که به دنبال چنین عادی سازی باشد. در آغوش گرفتن طالبان، به طور ناخواسته اقدامات و تخلفات متعدد آنها را مشروعیت می بخشد و به طور بالقوه شناسایی آنها به عنوان یکی از سازمان های تروریستی، کمرنگ خواهد شد. بدون یک استراتژی روشن که راه هایی را برای یک افغانستان دموکراتیک، که در آن برابری جنسیتی و حقوق بشر حاکم است، نگرانی واقعی در رابطه با انسجام سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد می شود و این سوال پیش میآید که آیا ایالات متحده میتواند اصول و تعهدات خود را بهویژه در شرایطی که در آن حقوق زنان و حقوق بشر به خطر میافتد، بهطور مؤثر عملی سازد؟
احمد نادر نادری
مخالف
همکار ارشد در مرکز ویلسون و همکار در موسسه هوور دانشگاه استنفورد
من به عنوان یک عضوی از هیئت مذاکره کننده پیشین صلح که نگرش و موضع طالبان را در رابطه با دیگر طرف ها مطالعه کرده و از نزدیک دنبال کرده ام، قویاً معتقدم که عادی سازی روابط، موضع طالبان را در قبال برخی از منافع کلیدی که توسط ایالات متحده دنبال می شود، تغییر نخواهد داد. علیرغم نیاز شدید طالبان به مشروعیت که از طریق مذاکره برای خروج نیروها با ایالات متحده به دنبال آن بود، آنها هیچ کارکرد مثبتی از خود نشان نداده اند. آنها حتی در جریان مذاکرات ایالات متحده و طالبان، از محکوم کردن القاعده و سایر گروه های تروریستی خودداری نمودند. این رویکرد بدون تغییر، امروزه نیز ادامه دارد. در دو سال گذشته، آنها سیاست سرکوب حقوق و آزادیها بهویژه علیه زنان و دختران را تشدید کردهاند. با این حال، تلاش های تعامل هیچ نتیجه مثبتی به همراه نداشته است. این رفتارهای انجام شده ناشی از اعتقادات طالبان است که موضع آنها نیازی به تغییر ندارد. در عوض، آنها از اعضای جامعه بین المللی انتظار دارند که آنها خود را تغییر دهند. این چشمانداز طی دو دهه برای ما تثبیت شده است. مذاکرات دوحه و توافق حاصل از آن تنها تعهد آنها را به حفظ این رویکرد تقویت کرده است. عادی سازی بیشتر، طالبان را اعتبار می بخشد و تلاش های فعالان حقوق افغان، به ویژه زنان را که به طور خستگی ناپذیر برای ایجاد فشار روزانه برای تغییر تلاش می کنند، پیچیده می کند. چنین عادی سازی، ناخواسته تلاش های مردم افغانستان را برای تغییر وضعیت، تضعیف می سازد. تاریخ نشان می دهد که عادی سازی نفوذ بیشتری برای ایالات متحده برای ترغیب طالبان به اقدام علیه سایر گروه های تروریستی فراهم نمی کند. با این وجود، منافع مشترک در مقابله با دولت اسلامی خراسان علیرغم عدم عادی سازی ادامه خواهد یافت، زیرا داعش تهدیدی فوری و جدی برای طالبان در افغانستان است. در حالی که گروههای دیگر با طالبان رابطه همزیستی مسالمت آمیزی دارند، طالبان آنها را قادر خواهد ساخت که تهدید مستقیمی برای دیگران نباشند، به همین دلیل است که طالبان از اقدام علیه آنها خودداری میکنند. با این وجود، من از ایده تعامل محتاطانه با طالبان در مورد کمک های بشردوستانه و طرح های توسعه هدفمند حمایت می کنم. این تلاش ها می تواند به ثبات اقتصادی و جلوگیری از آسیب بیشتر به مردم کمک کند. چنین تعاملاتی باید بهعنوان یک تلاش در جهت اتحاد جامعه بینالمللی، با دقت هماهنگ و برنامه ریزی شود و با یک سطح بالاتری از شفافیت منتقل شوند.
آناند گوپال
کاملاً مخالف
استاد پژوهشی در دانشگاه ایالتی آریزونا
ایالات متحده باید یک سیاست خارجی مبتنی بر حمایت از دموکراسی و برابری طلبی ایجاد کند. رژیم طالبان، رژیمی هم غیردموکراتیک و هم به شدت نابرابری است، به ویژه از نظر جنسیت. اتحاد ایالات متحده با رژیمهای غیردموکراتیک و نابرابری مانند عربستان سعودی جایگاه اخلاقی آن را به شدت تضعیف میکند و افغانستان فرصتی برای شروع اصلاح آن است. علاوه بر این، تعامل با طالبان جناح تندروهای درون رژیم را تقویت کرده و موقعیت کسانی را که طرفدار تحصیل زنان هستند تضعیف خواهد کرد.
آپارنه پاندِ
کاملا مخالف
مدیر بخش جنوب آسیا در موسسه هادسون
من به شدت با این تصور مخالفم که عادی سازی روابط با یک سازمان ایدئولوژیکی همچون (طالبان) به نوعی دیدگاه ها یا اقدامات آنها را تعدیل می کند. این موضوع طی سه دهه گذشته رد شده است.
آشلی تلیس
مخالف
عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی
عادی سازی باید منوط به موافقت طالبان با حفظ معیارهای رفتاری خاص باشد – که تا به امروز ثابت شده است که دست نیافتنی هستند.
اشلی جکسون
خنثی
مدیر مشترک مرکز گروه های مسلح
این سوال اشتباه است. سوال درست و بجا این است که اهداف سیاست خارجی ایالات متحده در افغانستان چیست و چگونه باید برای دستیابی به آنها اقدام کند؟ در حال حاضر، سیاست ایالات متحده کاملاً متناقض است و میلیون ها دالر کمک ارائه می کند و در عین حال دارایی های بانک مرکزی افغانستان و توانایی آن برای عملکرد اقتصادی را قطع کرده است. ایالات متحده سیاست تعامل را دنبال میکند، اما هیچ استراتژی مشخص یا مسیرهای مشخصی برای تفکیک موضوعات اصلی (مانند حقوق بشر، امنیت منطقهای، تلاشهای بشردوستانه) یا معیارهایی برای تعیین اینکه آیا این استراتژی برای هدف مناسب است یا خیر، ندارد.
باربارا الیاس
مخالف
استاد در کالج بودوین و تحلیلگر پیشین مسائل افغانستان در آرشیو امنیت ملی
اعطای مشروعیت، سیاست های طالبان را نسبت به زنان، کمک ها یا القاعده تغییر نخواهد داد. طالبان در مورد وابستگیهای خود به گروههای تروریستی طرفدار طالبان و همچنین انگیزههای پیچیده سیاسی و ایدئولوژیک سیاستهای ویرانگرشان در قبال زنان، بهطور قابل اعتمادی نسبت به جامعه بینالمللی لجاجت و دوگانگی دارند. امکان اعطای مشروعیت، یکی از معدود اهرم هایی است که ایالات متحده در مذاکرات با طالبان دارد و واشنگتن ممکن است در آینده به آن نیاز جدی داشته باشد. زمانی که طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر اکثر مناطق افغانستان حکومت می کرد، مقامات ایالات متحده، عمدتاً به دلیل نگرانی های بسیار آشنا در مورد تروریسم، مواد مخدر، توزیع کمک ها و حقوق زنان و گروه های اقلیت، مخالفت کردند. حتی بدون روابط رسمی دیپلماتیک، ایالات متحده در طول این مدت از طریق سفارت ایالات متحده در اسلام آباد با مقامات طالبان تماس مستقیم و منظم داشتند. همکاری کنونی با طالبان در زمینه مبارزه با تروریسم و کمکها به طور کامل دنبال میشود و باید ادامه یابد، حتی اگر بدون روابط رسمی دیپلماتیک. با این حال، هزینههای نادیده گرفتن مسائل حقوق بشری و واگذاری یکی از معدود امتیازاتی که ایالات متحده دارد (اعطای مشروعیت)، باعث میشود که در آینده انتظارات خوبی را نداشته باشیم.
بلقیس احمدی
کاملا مخالف
مسئول ارشد در موسسه صلح ایالات متحده
عادی سازی روابط با طالبان این گروه را بیشتر توانمند ساخته و به نوعی یک پاداش برای گروه تروریستی تلقی می شود. علاوه بر این، پیامی نادرست به دیگر اسلام گرایان و خشونت طلبان خواهد فرستاد.
بریگت کوگینز
موافق
استاد رشته علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا (سانتا باربارا)
همانطور که ایالات متحده به روابط آینده خود با طالبان فکر می کند، باید به تاریخ روابط با کره شمالی نگاهی داشته باشد. در طول دهه ها تحریم و انزوای نسبی رژیم ترسناک کیم، مردم کره شمالی بیشترین آسیب را دیده اند. وقتی صحبت از روابط رسمی دیپلماتیک با طالبان به میان میآید، این یک ضرورت بشردوستانه خواهد بود که ایالات متحده در نظر داشته باشد که آیا تعامل، در صورت تعادل، زندگی افراد بسیاری پس از رهاسازی این کشور، بهبود خواهد یافت یا خیر. به جای دیپلماسی رسمی، ایالات متحده مدیون یک طرح جامع و پایدار در بخش حمایت های بشردوستانه می باشد.
بروس هافمن
کاملا مخالف
عضو ارشد شورای روابط خارجی
طالبان یک سازمان تروریستی جنایتکار، زن ستیز، تنفر از همجنس گرایی، متعصب مذهبی و تروریستی هستند که تروریست های دشمن ایالات متحده را در خود جای داده اند.
کارول کریستینا فایر
کاملا مخالف
استاد دانشگاه جورجتاون
از شراکت با طالبان مطلقاً چیزی به دست نمی آید. تجربه گسترده ایالات متحده در برخورد با طالبان شواهد فراوانی را ارائه می دهد که نشان می دهد آنها از مواضع مورد مذاکره عقب نشینی می کنند و به هیچ وجه نمی توان به آنها اعتماد کرد. نمونههای آن بیش از آن است که بتوان در اینجا فهرست کرد برای نمونه تضمین قطع رابطه با القاعده. آنها این کار را نکردند. آنها وعده سپردند که یک دولت فراگیر ایجاد کنند اما این کار را ندارند. از کسانی که این جهت را پیشنهاد می کنند باید شواهدی ارائه کنند که نشان می دهد طالبان به تعهدات خود عمل می کند. بنابراین من کاملاً از این پیشنهاد گیج شده ام. چرا این فکر را می کنید که این کار سازنده خواهد بود؟
کارتر مالکاسیان
بی طرف
رئیس گروه تحلیل دفاعی دانشکده تحصیلات عالی نیروی دریایی
عادی سازی روابط ضرر و سود کمی دارد. در مجموع ارتباطات و سفارت ها باعث کاهش سوءتفاهم ها می شود.
کالین پی کلارک
مخالف
مدیر بخش تحقیقات گروه سوفان
ایالات متحده نباید روابط خود را با دولت طالبان در افغانستان عادی بسازد. در حالی که واضح است که طالبان بالفعل قدرت حاکم این کشور هستند، آنها این قدرت را با نیروی نظامی خود به دست گرفتند. علاوه بر این، این گروه همچنان به سرکوب زنان و دختران در کشور ادامه می دهد و در عین حال پناهگاه و پناهگاهی برای گروه های تروریستی فراملی از جمله القاعده فراهم می کند.
کوری زولی
کاملاً مخالف
استاد در کالج هنر و علوم طب قانونی و علوم امنیت ملی در دانشگاه سیراکیوز
از زمان خروج غم انگیز ایالات متحده در سال ۲۰۲۱، ایالات متحده اهرم فشار ارزشمند کمی بر امارت اسلامی افغانستان (طالبان) دارد. در حالی که این سوال به این موضوع میپردازد که ما «عادیسازی» را چگونه تعریف میکنیم و اگر منظورمان به اعطای مشروعیت به طالبان است، ایالات متحده باید فعلاً از این موضوع خودداری کند. این مسئله به دلایل زیادی بستگی دارد. مهمتر از همه، ایالات متحده باید از اعطای مشروعیت سیاسی به گروهی که کشور را به زور تصرف کرده و حتی حداقل حمایت های حقوق بشری را از بین برده است، خودداری کند، نه اینکه به امنیت اقتصادی و غذایی اشاره کنیم. ایالات متحده می تواند تعامل و مذاکره را بدون عادی سازی رسمی روابط دیپلماتیک انتخاب کند. دقیقاً به این دلیل که طالبان به دنبال به رسمیت شناختن هستند (و ایالات متحده را به عنوان مانعی برای خود می بینند)، ایالات متحده باید به همکاری با سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل ادامه دهد و با اتحادیه اروپا و دولت های منطقه (پاکستان، هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی) به طالبان فشار بیاورد تا در زمینه حکومت داری، امنیت، مسائل بشردوستانه و نتایج حقوق بشر به پیشرفت های اساسی دست یابد.
دانیل بایمن
بی طرف
استاد دانشگاه جورج تاون و عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی
این سوال برای من مطرح است که ایالات متحده در چه شرایطی باید روابط را عادی کند. عادی سازی چیزی است که طالبان به دنبال آن هستند و ایالات متحده باید نیاز به تغییر سیاست در زمینه های مختلف داشته باشد.
دیپالی مخوپادهویو
کاملا مخالف
استاد دانشگاه مینه سوتا
حرکت به سمت عادی سازی یک اشتباه است، زیرا پاداشی به طالبان بدون بهبود شرایط برای مردم افغانستان یا امنیت ملی آمریکا خواهد بود. طالبان در طول دههها فرصتهای زیادی برای تغییر سیاست و سیاستهای خود به منظور جلب رضایت خارجی داشتهاند. آنها پیوسته به ایدئولوژی افراطی خود نسبت به امکان عضویت مشروع در جامعه بین المللی وفادار بوده اند که از سال ۲۰۲۱، این وفاداری بیشتر شده است. در صورتی که رژیم طالبان بخشی از روابط عادی دیپلماتیک محسوب شوند، رژیم طالبان جسورتر خواهند شد. دولت ایالات متحده نباید وضعیت سیاسی موجود را به عنوان وسیله ای برای تبرئه خود از مسئولیتی که در افغانستان ایجاد کرده است، قلمداد کند. هر گونه تایید آمریکایی ها از حکومت کنونی طالبان، تنها همدستی آمریکا را بیشتر خواهد کرد و به مخالفان رژیم نشان می دهد که مبارزات آنها بیهوده بوده است. مردم افغانستان خواهند دانست که یک پروژه توتالیتر مانند طالبان، که در انزوای جهانی قرار گرفته است، زودتر به مرحله نابودی خود خواهد رسید.
ادوارد لوت واک
کاملا مخالف
از انجمن ادوارد لوت واک (ENL)
رابطه با رهبر طالبان کار سختی نیست. ولی فایده ای ندارد …
الیوت آکرمن
بی طرف
نویسنده در نشریه آتلانتیک
ایالات متحده باید روابط خود را با طالبان بر اساس یک چارچوب مبتنی بر شرایط عادی بسازد که به موجب آن طالبان متعهد شوند که به معیارهای بین المللی پذیرفته شده جهانی در رابطه با حقوق بشر پایبند باشند و به موجب آن از نقض حقوق بشر خودداری کنند.
فرح پاندیث
کاملا مخالف
عضو ارشد در شورای روابط خارجی
رژیم طالبان یک سازمان تروریستی است. اگر ایالات متحده روابط خود را با این سازمان تروریستی عادی بسازد، سیاست جدید خود را به خطر می اندازد – و مجبور خواهد شد به طور مداوم در مورد سایر سازمان های تروریستی توضیح دهد.
توماس بارفیلد
مخالف
استاد مردم شناسی در دانشگاه بوستون
طالبان نبوغ مثبتی برای یافتن راههایی برای اجرای سیاستهایی نشان دادهاند که کسانی را که میخواهند روابط بهتری با آنها داشته باشند، از خود دور سازد. حتی پاکستان نمی تواند آنها را به رسمیت بشناسد. در حال حاضر امکان چندان مثبتی برای ایالات متحده در این زمینه وجود ندارد.
شیوشانکار منون
مخالف
استاد دانشگاه آشوکا
هیچ چیز در تجربه قبلی ما از گفتگوها، توافقها و امتیازات ایالات متحده و متحدان به طالبان نشان نمیدهد که عادیسازی رفتار طالبان را تغییر دهد، که علیرغم وعدههایی که رهبری طالبان در گذشته داده است، از چندین جنبه غیرقابل قبول است. ابزارهای دیگر برای تأثیرگذاری بر طالبان و دستیابی به نتایج قابل قبول باید ابتدا مورد آزمایش قرار گیرد.
پی مایکل مک کینلی
کاملاً مخالف
سفیر سابق آمریکا در افغانستان
پاسخ من بر اساس شرایط فعلی است. اگر آنها تغییرات را آغاز کنند، این سوال باید دوباره بررسی شود.
نیپا بانرجی
کاملاً موافق
عضو ارشد و حرفه ای در دانشکده توسعه بین المللی در دانشگاه اتاوا
پاسخ من بر این فرض استوار است که “عادی سازی روابط با طالبان” مستلزم به رسمیت شناختن فوری دیپلماتیک نیست، بلکه یک روند آشتی و مشورت با هدف ارتقاء رفاه اقتصادی و حمایت از مردم عادی و حقوق اساسی زنان به ویژه حق تحصیل و اشتغال است.
منیژه وفاق
کاملاً مخالف
بنیانگذار کاروان تجارت زنان افغانستان
اگر مردم افغانستان و کشورهای اتحادیه اروپا بدانند که ایالات متحده از طالبان حمایت نمی کند، قیام کرده و با آنها می جنگند. من نوشته ای را در شبکه های اجتماعی دوست داشتم که می گفت اگر ایالات متحده از طالبان حمایت و پشتیبانی نکند، زنان افغانستان طالبان را از کشور بیرون خواهند کرد.
کنت راث
کاملاً مخالف
مدیر اجرایی سابق دیده بان حقوق بشر و استاد در دانشکده روابط عمومی و بین المللی پرینستون
عادی سازی روابط با طالبان به طور ضمنی تبعید زنان و دختران از بیشتر جنبه های زندگی عمومی و تحمیل آپارتاید جنسیتی مؤثر را تأیید می کند. تا آنجا که طالبان اصلاً به رفاه زنان اهمیت نمیدهند، میتوان مذاکرات را در مورد موضوعاتی مانند ارسال کمکهای بشردوستانه یا خدمات طبی یا آموزشی بدون مهر تأییدی که بر روابط عادی دلالت میکند، انجام داد.
کتی گانون
موافق
نویسنده و روزنامه نگار، مدیر پیشین نماینده گی خبرگزاری آسوشیتدپرس در پاکستان و افغانستان
منظور من از عادی سازی روابط کامل دیپلماتیک نیست، اما فکر می کنم که ایالات متحده باید به کابل بازگردد، سفارت خود را باز کند، یک رابطه دیپلماتیک جزئی نوآورانه ای پیدا کند و با طالبان و افغان ها تعامل داشته باشد.
جان واتربری
موافق
استاد رشته علوم سیاسی در دانشگاه نیویورک ابوظبی و رئیس سابق دانشگاه آمریکایی بیروت
عادی سازی باید تعریف شود …
جنیفر بریک مورتازاشویلی
بی طرف
استاد روابط بین الملل در دانشگاه پیتسبورگ
رئیس جمهور جو بایدن نسبت به موضوع افغانستان تحقیر شده است و خروج فاجعه بار دولت او به اعتبار ایالات متحده لطمه زده است. در نتیجه، ایالات متحده حضور خود را در منطقه غیرضروری ساخته است. آنچه اکنون مهم است این است که آیا همسایگان افغانستان روابط خود را با طالبان عادی خواهند کرد یا خیر. با این حال، حتی این همسایگان در به رسمیت شناختن طالبان مردد هستند. این همسایگان درک می کنند که اگر طالبان سازگارتر نشوند، کشور در نهایت به خشونت های داخلی بازخواهد گشت. با توجه به نفوذ محدود ایالات متحده بر این پویایی ها، زمان آن فرا رسیده است که تفکر خود را بر روی راه حل های خلاقانه در حال ظهور در این منطقه پویا متمرکز کنیم.
جاوید احمد
موافق
عضو ارشد شورای آتلانتیک و محقق موسسه میدل ایست
پس از دو سال، طالبان اکنون جای پای خود را ثابت ساخته اند و سرنوشت افغانستان را تعیین می کنند. در حالی که انتخاب آگاهانه اجازه دادن به شکست افغانستان ادامه دارد، زمان حال یک انتخاب جدید را می طلبد: فراتر از شکست جمعی، سازگاری و بله، کاوش در مسیرهای عادی سازی روابط با دولت طالبان. تمایل اعلام شده خود طالبان برای رابطه با ایالات متحده پیچیدگی عجیبی را اضافه می کند. اما اشتباه نکنید، این مسیر با دنیای ایده آل ما فاصله زیادی دارد – اما باز هم، ایده آل ها اغلب از واقعیت ها دوری می کنند. مواضع کنونی ایالات متحده در افغانستان نشان دهنده یک آزمون خطای بی ثمر برای بی ثبات ساختن طبقه حاکم است. پیام ایالات متحده روشن است: نه حمایت خود را از طالبان برمی دارد و نه آنها را تا سر حد فروپاشی بی ثبات می سازند. پس چه چیزی باقی می ماند؟ تعامل با طالبان. در حالی که تعامل به تنهایی مانع افزایش قدرت طالبان نخواهد شد، اما میتواند پیشروی حکومت به سمت افراط گرایی و مسئله سرکوب زنان را کاهش دهد. در حال حاضر، خرد و منطق در سیاستگذاری واشنگتن نشان می دهد که تمایلات ویرانگر آنها، طالبان را سمت سقوط روان خواهد کرد. اما آیا این فرض به چالش کشیدن قدرت ماندگاری آنها واقعاً سنجیده شده است؟ پاسخ منفی است. این موضوع را تصور کنید: عدم حمایت از طالبان و کشیدن شدن طالبان به سمت دوره های تاریک پیشین. در مقابل، ایالات متحده، این پتانسیل را دارد که با ایجاد مسیری که تهدیدات احتمالی افغانستان تحت کنترل طالبان را کاهش می دهد، اهداف خود را حفظ کند. اگر این مسئله مستلزم این است که با دولت طالبان به عنوان یک استثنا برای عادی سازی روابط رفتار شود، پس چنین خواهد بود. به هر حال، ماندگاری هیچ رابطهای از بین نمیرود، زیرا آنچه اعطا میشود میتواند به همان سرعت معکوس شود.
جیسون لیال
موافق
رئیس مطالعات بین المللی در کالج دارتموث
به رسمیت شناختن دولت طالبان باید هدف نهایی باشد، اما عادی سازی یک روند است، نه یک مقصد و دارای مراحل متعدد. به عنوان بخشی از عادی سازی، ایالات متحده باید به رسمیت شناختن بازگشایی مکاتب و دانشگاه ها برای دختران و زنان را به عنوان گامی ملموس در جهت پایان دادن به سیاست ظالمانه آپارتاید جنسیتی طالبان مرتبط کند.
ژاکلین هیزلتون
کاملاً موافق
سردبیر اجرایی مجله امنیت بین المللی در مرکز بلفر مدرسه هاروارد کندی
تنها دلیلی که ایالات متحده همچنان از دولت طالبان افغانستان دوری میکند، خودپسندی و حق به جانب گرایی است. دولت ها همیشه با همتایان نامطلوب تعامل دارند که به آن می گویند دیپلماسی. خود ایالات متحده از گذشته و تا به اکنون به رژیم های نامطلوب همواره شراکت داشته است. به رسمیت شناختن طالبان موانع جدی برای کمک ایالات متحده به مردم افغانستان را از بین می برد.
گریم اسمیت
موافق
تحلیلگر ارشد گروه بین المللی بحران
سیاستمداران حکومت پیشین را فراموش کنید که ایالات متحده و متحدانش را به جنگ افغانستان باز میگردانند. بر منافع ایالات متحده و اروپا تمرکز کنید: ثبات، تروریسم، مواد مخدر، سلاح، مهاجرت. فکری برای مردم افغانستان، به ویژه دختران و زنان، که اقتصادشان به دلیل تبعید طالبان از بین رفته است. یک مسیر معتبر برای بازگشت افغانستان به حالت عادی در صحنه بین المللی ارائه دهید.
فرناندو تراویزی
کاملاً مخالف
مدیر اجرایی مرکز بین المللی عدالت انتقالی
طالبان به طور نامشروع و با زور به قدرت رسیده اند. آنها مرتکب نقض سیستماتیک حقوق بشر شده اند و به ارتکاب آن ادامه می دهند. عادی سازی روابط جنایات و حقوق قربانیان را که از سوی این گروه علیه آنها انجام شده است، نادیده خواهد گرفت. عادی سازی به معنای افزودن یک چرخه دیگر از معافیت از مجازات به لیست طولانی بی عدالتی هایی است که افغان ها برای چندین دهه از آن رنج می برند.