سوریه، حالا چرا؟!

تحولات اخیر سوریه و عملیات شورشیان سوری تحت حمایت ترکیه به سمت حلب را نمی توان منفک از زنجیره اتفاقات مرتبط با اقدامات رژیم صهیونیستی در مقابل محور مقاومت برای جدا کردن جبهه های متحد مختلف آن و تضعیف نوبتی تک تک آنها و تحمیل ملاحظات جدید در میدان نبرد بررسی کرد. تسلسل زمانی اتفاقات متصل به هم اخیر در منطقه تصادفی نیست. چه نسبتی بین توقف عملیات تیپ «گولانی» و دیگران در جنوب لبنان، با آغاز فصل جدید عملیات جبهه «الجولانی» و دیگران در سوریه است؟

اول. با آنکه شاید تصور شود که نقش سوریه در ۱۴ماه گذشته در قیاس با دیگر اعضای محور مقاومت چندان چشمگیر نبوده، با این حال سوریه در حد مقدورات به نقش تدارکاتی خود عمل کرد و به همین دلیل هم هزینه های زیادی پرداخته و بسیاری از زیر ساخت های آن توسط اسرائیل و آمریکا هدف حمله قرار گرفته و ده‏ها نیروی نظامی ارتش سوریه توسط اسرائیل کشته شده است  و یقینا این روند تا زمانی که سوریه نقش لجستیکی خود را در محور مقاومت ادامه دهد و مطالبه اسرائیل را برای توقف انتقال تجهیزات به لبنان تامین نکند، ادامه خواهد داشت.

ساعاتی پیش از آغاز رسمی توافق آتش‌بس میان اسرائیل و حزب‌الله (۲۷نوامبر/ ۷آذر)، تل‌آویو حملات هوایی گسترده‌ای را به لبنان و مرزهای مشترک این کشور با سوریه انجام داد که تا نزدیکی مرزهای سوریه گسترش یافت. معابر مرزی در حومه حمص غربی را هدف قرار داد که به کشته شدن شش نفر و تخریب گسترده زیرساخت‌های مرزی منجر شد.

این حملات تنها چند ساعت پس از آن انجام شد که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، طی سخنانی بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه  را تهدید کرد و با هشدار درباره انتقال تسلیحات از سوریه به حزب‌الله، وی را متهم کرد که «با آتش بازی می‌کند.» نتانیاهو همچنین تهدید کرد که در صورت ادامه فعالیت‌های نظامی در سوریه، امکان گشودن «جبهه‌ای جدید» علیه دمشق وجود دارد. گفته می شود نتانیاهو، از طریق شخص ثالثی به اسد هشدار داده که اگر   به ایران اجازه رسمی برای حضور نظامی در سوریه بدهد، اسرائیل در جنگ داخلی سوریه مداخله نظامی خواهد کرد… نتانیاهو مجددا در مصاحبه با کانال ۱۴تلویزیون در ۲۸نوامبر (۹آذر) با اشاره به سخنان قبلی خود مبنی بر تهدید اسد و بازی او با آتش، گفت: «زمان مشخص خواهد کرد که آیا او این پیام را گرفته است یا خیر؟»

دوم. این اظهارات را باید در کنار رایزنی های نتانیاهو با مقامات مختلف علیه ایران تلقی کرد. به عنوان نمونه، نتانیاهو در ۱۹نوامبر در یک تماس تلفنی به امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه گفته بود: «هدف باید به حداقل رساندن نفوذ ایران، نه تنها در لبنان، بلکه در سوریه باشد… اسرائیل تا کنون تلاش کرده است تا در آنچه در سوریه می‌گذرد، مداخله نکند… از این پس، اسرائیل فعالیت های ایران در سوریه را به عنوان یک هدف می بیند.اگر نیازهای امنیتی ما ایجاب کند، از این اقدام دریغ نخواهیم کرد.» نتانیاهو هفته گذشته هم در یک سخنرانی قول داد که ایران اجازه نخواهد داشت جای پایی در منطقه پیدا کند. وی گفت: «ما بارها اعلام کرده‌ایم که سلاح هسته‌ای در دست ایران را نمی‌پذیریم و اجازه استقرار نیروهای ایرانی را در نزدیکی مرزهایمان، به طور کلی در سوریه یا هر جای دیگر نمی‌دهیم.»

همچنین، در ۲۱نوامبر، نتانیاهو در گفتگوی نیم ساعته تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، مجدد بر امنیت اسرائیل تاکید   و مخالفت خود را با استقرار ایران در سوریه تکرار کرد. در ۱۷اکتبر هم نتانیاهو در ملاقات با وزیر دفاع روسیه در بیت المقدس   همان مباحث را تکرار کرد. او همچنین در اظهارات خود برای قبول آتش بس در لبنان در ۲۶نوامبر، اولین دلیل پذیرش آتش بس را تمرکز بر موضوع تهدید ایران بیان کرد.

مدت هاست که اسرائیل با حملات هوایی و عملیات تروریستی در سوریه در حال عملیاتی کردن همین اظهارات است. از جمله در هفته های اخیر تهاجم زمینی ارتش اسرائیل به قنیطره آغاز شد و منطقه‌ای را با کشیدن سیم خاردار، از خاک سوریه جدا کرده، آن را به مناطق اشغالی افزوده و یک سوری هم به اسارت گرفته شد. همچنین ارتش اسرائیل با هدف قرار دادن مسیرهای مهم مواصلاتی که برای تجهیز حزب الله استفاده می شود، عملیات گسترده ای را برای مختل کردن این تلاش ها انجام داده است. در ۲۰نوامبر (۳۰آبان) هم در حمله هوایی به شهر پالمیرا (تدمر) که بزرگترین نوع حمله از این نوع بود، موجب کشته شدن ده ها نفر از شبه نظامیان مقاومت شد.

این در حالی است که به موازات اقدامات رژیم صهیونیستی، استان حمص در غرب سوریه هم به تازگی شاهد یک رشته حملات غیرعادی توسط شورشیان تکفیری ضد اسد بود. داعش هم با انجام چندین عملیات در سوریه علیه اهداف نظامی، تعداد زیادی را کشت، به خطوط لوله گاز و تانکرهای نفت حمله کرد و چندین عملیات پیچیده چند هدفی هم در صحرای مرکزی انجام داد.

بر اساس اخبار منتشره، تکفیری ها از سال گذشته برای حمله غافلگیرانه علیه نیروهای سوری و شبه‌نظامیان متحد آنها در منطقه آماده شده‌ بودند.

با توجه به مجموعه این اظهارات و اقدامات، شواهد حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی هماهنگ با شورشیان تکفیری، در جهت ایجاد تنش و بی ثباتی در سوریه و قطع خطوط تدارکاتی حزب‌الله از ایران و سوریه وارد فاز جدید عملیات خود شده است.

سوم. ساعاتی پس از انتشار هشدار نتانیاهو به اسد  و ساعتی پس از اعلام آتش‌بس در لبنان، هزاران نفر از اعضای «هیات تحریر الشام» (که از ادغام چند گروه از جمله جبهه فتح شام یا همان جبهه النصره سابق، متحد القاعده  تشکیل شده) و تعدادی از گروه‌های شورشی وابسته به «ارتش ملی سوریه» (که قبلا با نام ارتش آزاد سوریه و ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه شناخته می شد) در ۲۷نوامبر، عملیاتی غافلگیرانه با عنوان «ردع العدوان» (بازدارندگی در برابر تجاوزات) با استفاده از تاکتیک های هماهنگ و با پشتیبانی تسلیحات پیشرفته در شمال غرب سوریه آغاز کردند و با تصرف مناطقی استراتژیک، پیشروی زمینی خود را به سمت حومه شهر حلب ادامه دادند. هیات تحریر الشام و دیگر گروه های شورشی تحت حمایت ترکیه از سال۲۰۲۰به طور قابل توجهی قابلیت های نظامی خود را افزایش داده اند.

این حمله، اولین عملیات از این دست از سال ۲۰۲۰بود. به گفته تکفیری ها، عملیات در تلافی تشدید گلوله باران های اخیر دولت سوریه بر مناطق تحت کنترل آنها و هدف از آن کنترل بر بخش شرقی ادلب و بازگرداندن مرزهای منطقه «کاهش تنش» ادلب است که در سال ۲۰۱۹بین روسیه، ترکیه و ایران توافق شده بود. این نبرد از مناطق تحت کنترل هیات تحریر الشام آغاز شد. گفته شده آنچه در ابتدا یک عملیات محدود برنامه ریزی شده بود، با شروع فرار نیروهای سوری از مواضع خود، مشابه زمان حمله داعش، گسترش یافت.

چهارم. انتخاب زمان حمله شورشیان علیه مواضع ارتش سوریه در نزدیکی حلب، بسیار دقیق و محاسبه شده و بعد از آرامش نسبی در جبهه جنوب لبنان است. تنش‌ها در شمال غربی سوریه هفته‌ها  ست که بالا گرفته و از اوایل اکتبر شایعاتی مبنی بر قریب‌الوقوع بودن یک حمله بزرگ به گوش می‌رسید.

یکی از رهبران ارشد« ارتش ملی سوری» با اشاره به فرصت طلایی ایجاد شده، به همین نکته ظریف اشاره کرده و می گوید: «تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه که بر متحدان رژیم سوریه تأثیر گذاشته، «فرصتی طلایی» برای انجام این حمله ایجاد کرده است… یک موقعیت بین المللی وجود دارد که به نفع این جنگ و هرج و مرج بین اسد و حامیانش است و ما از این فرصت استفاده کردیم.» او گفت: « نیروهای سوری، بدون متحدان چیزی نیستند. ما قادر به تغییر معادله هستیم، سرزمین خود را آزاد می کنیم …» به گفته  رامی عبدالرحمن، رئیس دیده‌بان حقوق بشر سوریه، این حمله ۳ماه پیش هماهنگ و تدارک دیده شده بود، ولی به دلیل خواست  های ترکیه به تاخیر افتاد.

پنجم. هیچ حمله ای در این گستره بدون پشتوانه خارجی و محاسبات دقیق ژئوپلیتیکی اتفاق نمی افتد. این اتفاقات بدون هماهنگی با ترکیه نمی توانست رخ دهد. اردوغان اخیرا گفته بود «کمربند امنیتی از مدیترانه تا مرز ایران را برای مقابله با تروریسم تکمیل خواهد کرد.» ترکیه که سالهاست بخشی از خاک سوریه را در اشغال خود دارد، از حامیان مالی و سیاسی گروه های تروریستی داعش و النصره و … بوده و هست.

به گفته اسد، تروریسم در سوریه توسط ترکیه ساخته شده است. نقش ترکیه در عملیات اخیر هم مشهود است. ترکیه مدت هاست با سرمایه گذاری روی گروه های مسلح تکفیری، از این گروه ها برای پیشبرد جاه طلبی های منطقه ای و تحقق منافع سیاسی خود در شمال سوریه، به عنوان برگه ای برای چانه زنی استفاده کرده و می کند و به دنبال ایجاد یک منطقه حائل دائمی است. در رابطه با تحولات اخیر، ترکیه در کنار رژیم صهیونیستی فرصتی برای بهره برداری از آسیب پذیری های داخلی سوریه می بینند. بسیاری از نیروهای تکفیری از عفرین تحت اشغال ترکیه با تجهیزات پیشرفته نظامی به سمت حلب به حرکت آمدند. گفته شده اکثر کشته شدگان توسط ارتش سوریه، از ترکیه، ازبکستان و اویغورهای چین هستند.

در اوایل سال جاری، ترکیه تلاش کرده بود تا مذاکرات عادی سازی را با دولت اسد انجام دهد، اما تلاش های این کشور نتیجه ای نداشت، چون دمشق خواستار خروج کامل نیروهای ترکیه از شمال سوریه به عنوان پیش شرط بود. شرطی که مقبول ترکیه نبود. حال اقدامات شورشیان تحت حمایت ترکیه همسو با رژیم صهیونیستی، با هدف تضعیف موقعیت سوریه و تقویت کنترل ترکیه در شمال رخ می دهد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x