از افغانستان تا سومالیا: تکرار اشتباهات آمریکا در نبرد با شبه نظامیان

نیویورک‌ تایمز اوایل ماه جاری گزارش داد که پیشروی‌ های اخیر شبه ‌نظامیان اسلام‌ گرای الشباب در مناطق مرکزی و جنوبی سومالی، موجب بحث‌ هایی در وزارت خارجه آمریکا درباره بستن سفارت این کشور در موگادیشو و خروج اکثر کارکنان آن شده است. بنا به گزارش این روزنامه، در ذهن برخی مقام ‌ها، خاطرات شکست‌ های اخیر سیاست خارجی آمریکا مانند سقوط دولت افغانستان در پی خروج شتاب‌ زده نظامیان در سال ۲۰۲۱ زنده شده است.

دلایل موجهی برای پرسش درباره ناتوانی ایالات متحده در شکست دادن الشباب وجود دارد؛ آن‌هم با وجود نزدیک به بیست سال حضور نظامی آمریکا در سومالی. با این حال، نقش ایالات متحده در سومالی به‌ مراتب کوچک ‌تر از نقش آن در افغانستان است و نمی ‌توان آن را مهم ‌ترین بازیگر امنیتی خارجی در این کشور دانست. در همین حال، دولت ترامپ هیچ نشانه ‌ای از کاهش حملات پهپادی نشان نداده است؛ به این معنا که آمریکا همچنان به راه‌ حل‌ های نظامی اولویت می‌ دهد.

اشتباه در مقایسه با افغانستان

تسلط طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ اغلب به‌ عنوان آینده ‌ای احتمالی برای سومالی مطرح می‌ شود. این مقایسه در برخی موارد مفید است، از جمله در نشان ‌دادن انعطاف‌ پذیری الشباب و شکنندگی دولت سومالی. اما این قیاس در یک مورد کلیدی گمراه ‌کننده است: حضور نظامی آمریکا در سومالی هرگز با اشغال افغانستان قابل مقایسه نبوده؛ حضوری که در اوج خود به بیش از ۱۰۰ هزار سرباز می ‌رسید.

در مقابل، آمریکا تنها حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نظامی در سومالی دارد. دلیل این مسئله آن است که آمریکا از هزینه ‌های استقرار نیروهای گسترده خود پرهیز کرده و به ‌جای آن، بر نیروهای سومالیایی و آفریقایی تکیه کرده تا با الشباب بجنگند. در ده سال گذشته، آمریکا نیروی زبده‌ ای به نام «دنب» (به ‌معنای آذرخش) را آموزش و تجهیز کرده است که شمار آن بین ۳ تا ۵ هزار سرباز برآورد می‌ شود. همچنین، آمریکا در کنار اتحادیه اروپا یکی از تأمین ‌کنندگان مالی اصلی مأموریت اتحادیه آفریقا در سومالی بود که زمانی ۲۲ هزار نیرو داشت. اما اخیراً ایالات متحده هشدار داده که کمک مالی ‌اش به این مأموریت را کاهش خواهد داد و هنوز معلوم نیست مأموریت جدید «حمایت و ثبات اتحادیه آفریقا» چگونه تأمین مالی خواهد شد.

در نتیجه، کاهش حضور دیپلماتیک آمریکا ممکن است تأثیر تعیین ‌کننده ‌ای بر وضعیت میدانی نداشته باشد، با توجه به اینکه نقش نظامی آمریکا در سومالی محدود است. افزون بر این، بازیگران دیگری در صحنه سیاسی، اقتصادی و امنیتی سومالی نقش دارند، از جمله اتیوپی، امارات متحده عربی و ترکیه.

ترکیه، شریک اصلی موگادیشو

امروز می‌ توان گفت ترکیه مهم ‌ترین شریک امنیتی و دیپلماتیک موگادیشو است. این کشور بزرگ‌ ترین سفارت و مرکز آموزش نظامی خود را تحت عنوان «کمپ ترکسوم» در پایتخت سومالی مستقر کرده است. طی یک و نیم دهه گذشته، ترکیه و سومالی توافق ‌نامه ‌های متعددی در حوزه امنیتی، نظامی و اقتصادی امضا کرده‌ اند. ارتش «گورگور» (عقاب) که توسط ترکیه آموزش دیده، در کنار نیروی «دنب» که زیر نظر آمریکاست، مؤثرترین نیروها در نبرد با الشباب هستند. پس از پیشروی‌ های الشباب در ماه‌ های اخیر، رئیس ‌جمهور سومالی حسن شیخ محمود دو بار به آنکارا سفر کرد و بنابر گزارش‌ ها، توافقی امضا کرده که به نیروهای خصوصی ترکیه اجازه می‌ دهد در عملیات ‌های ضدالشباب مشارکت فعال و رهبری نیروهای سومالی را برعهده گیرند. در نتیجه، کاهش احتمالی حضور دیپلماتیک آمریکا در موگادیشو ممکن است تأثیر چشم ‌گیری نداشته باشد، و برعکس، ممکن است کمک‌ های ترکیه به موگادیشو تعمیق یابد.

فروپاشی راه ‌حل نظامی

در وزارت خارجه آمریکا دو گزینه در حال بررسی است: نخست، کاهش یا خروج کارکنان سفارت با این نگرانی که چنین اقدامی موجب کاهش اعتماد به دولت سومالی و تسریع فروپاشی آن شود؛ و دوم، ادامه حضور و حتی افزایش حملات پهپادی علیه الشباب. مشخص نیست سیاست‌ گذاران آمریکایی انتظار دارند با تشدید این حملات چه چیزی را به دست آورند که در بیست سال گذشته به آن نرسیده‌ اند. نکته قابل تأمل این است که نیویورک ‌تایمز پرسش سخت‌ تری مطرح نکرد: چرا بعد از پانزده سال جنگ، الشباب همچنان در موقعیت تهاجمی قرار دارد؟

من برای پاسخ، دو نکته را برجسته می ‌کنم:

نخست، از سال ۲۰۰۹ هم ‌زمان با مبارزه نظامی علیه الشباب، دولت‌ های خارجی پروژه ‌ای برای دولت‌ سازی در سومالی آغاز کردند که هدف آن ایجاد حکومتی پاسخگو بود. اما در عمل، حکومتی در موگادیشو پدید آمد که متکی به حمایت خارجی است، تمرکز آن بر جذب منابع و قراردادهاست، و به ‌جای پاسخگویی به مردم، به خواسته ‌های کمک‌ دهندگان خارجی وفادار است.

روند دولت‌ سازی، به‌ جای نهادسازی فراگیر، به معامله ‌ای میان نخبگان سومالی و صنعت کمک‌ های خارجی تبدیل شد که از واقعیت ‌های محلی و مشروعیت اجتماعی جداست. این حکومت عمدتاً از دغدغه‌ های مردم فاصله دارد و فقط از طریق شبکه‌ های خویشاوندی و قبیله ‌ای در انتخابات غیرمستقیم و فاسد شرکت می‌ کند. در نتیجه، در پانزده سال گذشته پیشرفت چندانی در ارائه خدمات عمومی و حکمرانی حاصل نشده است. پایداری الشباب در واقع بازتاب شکست همین پروژه ‌های دولت‌ سازی و حکمرانی است.

دوم، باید برخی ویژگی‌ های الشباب را در نظر گرفت. مخالفت این گروه با حضور نیروهای خارجی در سومالی، با احساسات ملی‌ گرایانه مردم هماهنگ است. البته، حضور جنگجویان خارجی در صفوف این گروه همواره محل اختلاف داخلی در الشباب و جامعه سومالی بوده است. بر خلاف دولت، الشباب کمپین تبلیغاتی مؤثرتری داشته، از جمله بهره‌ گیری از اشعار ملی سومالی که ریشه در فرهنگ سنتی این کشور دارد. این کمپین همچنان مؤثر می باشد، هرچند خشونت ‌گرایی کور الشباب، بسیاری از مردم را از آن گریزان کرده است.

در تهاجم‌ های اخیر، گزارش‌ هایی حاکی از تغییر تاکتیک ‌های الشباب منتشر شده است؛ از جمله کاهش بمب‌ گذاری‌های کور، اعلام عفو به نظامیان اسیرشده، و وعده به جوامع محلی که در صورت قطع همکاری با دولت، اجازه دارند به زندگی عادی ادامه دهند.

ترکیب شکست ‌های حکمرانی از سوی دولت سومالی با تاکتیک‌های جدید الشباب، موجب شده که تداوم حملات پهپادی آمریکا همچنان بی ‌اثر بماند. بدون بازاندیشی بنیادین در سیاست‌ های نظامی و پروژه ‌های دولت ‌سازی، بحث بستن سفارت آمریکا در موگادیشو تنها پرده ‌دودی برای شکست ‌های عمیق‌تر واشنگتن است. راه ‌حل واقعی، بازنگری در استفاده از ابزار نظامی برای حل مسائلی است که در اصل، سیاسی‌ اند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x