در چند سال گذشته، روابط میان حکومت پاکستان و امارت اسلامی طالبان همواره تحت تأثیر مسائل پیچیده سیاسی، امنیتی و انسانی قرار داشته است. یکی از موضوعات حساس در این رابطه اظهارات وزیر دفاع پاکستان، خواجه محمد آصف، علیه امارت اسلامی و به ویژه حکومت سرپرست افغانستان بوده است. آصف بارها در مصاحبه ها و اظهارنظرهای خود به نقد حکومت پرداخته و آنها را به دلیل عدم تحقق وعده هایشان و سرکوب اقوام و اقلیت ها در افغانستان مورد انتقاد قرار داده است. اما این سخنان، به ویژه در مورد امارت اسلامی، تنها به عنوان یک موضع گیری سیاسی تلقی می شود و بیش از آنکه به عنوان یک تحلیل عمیق و مستند در نظر گرفته شود، می تواند بازتابی از سیاست های داخلی پاکستان و چالش های آن در مواجهه با تغییرات در افغانستان باشد.
وزیر دفاع پاکستان در یکی از آخرین اظهارات خود، طالبان را نظامی فاقد نمایندگی مردم افغانستان معرفی کرد که در چهار سال گذشته نتواسته به وعده هایش عمل کند. او تأکید کرده که طالبان، به ویژه در زمینه هایی چون حقوق بشر، حقوق زنان و اقلیت ها، آزادی بیان و آزادی های اساسی دیگر، در تضاد با استانداردهای بین المللی عمل کرده اند. این اظهارات بدون شک بازتابی از سیاست های پاکستان در قبال افغانستان است، اما وقتی به آن از زاویه ای دیگر نگریسته می شود، می توان به چالش های نهفته در سیاست های پاکستان پی برد.
اولین نکته ای که باید بررسی کرد، جایگاه و اعتبار این سخنان است. خواجه آصف که خود در یک رژیم نظامی و با سیاست های پیچیده امنیتی و داخلی در پاکستان فعالیت کرده است، نمی تواند نسبت به انتقادات خود از طالبان بدون توجه به وضعیت داخلی پاکستان بی توجه باشد. پاکستان خود با مشکلات متعددی در زمینه حقوق بشر، آزادی بیان و سرکوب اقلیت ها روبه رو است و در بسیاری از مواقع نهادهای مدنی و گروه های حقوق بشری از این کشور انتقاد کرده اند. بنابراین، زمانی که خواجه آصف طالبان را متهم به سرکوب حقوق بشر و آزادی ها میکند، باید از خود پرسید که آیا حکومت پاکستان در این زمینه ها کارنامه ای بهتر از طالبان دارد؟ سیاست های داخلی پاکستان، به ویژه در قبال اقلیت ها همچون هندوها و مسیحیان، در موارد زیادی با انتقادات جدی روبه رو بوده است.
از سوی دیگر، اشاره به ضعف طالبان در تحقق وعده هایشان از سوی پاکستان بیشتر به نظر می رسد که یک بازی سیاسی است تا یک ارزیابی واقعی از وضعیت افغانستان. درست است که طالبان پس از بازگشت به قدرت در سال 2021 نتوانستند تاحدودی به وعده های خود در زمینه های مختلف عمل کنند، اما باید توجه داشت که شرایط داخلی افغانستان، تحریم ها، بحران اقتصادی و فشارهای بین المللی به طور مستقیم بر سیاست ها و عملکرد این حکومت تأثیر گذاشته است. به جای انتقادهای مداوم، جامعه بین المللی و به ویژه کشورهای همسایه باید به دنبال راه حل های مبتنی بر دیپلماسی و همکاری برای ایجاد ثبات در افغانستان باشند.
در این میان، اظهارات سخنگوی امارت اسلامی، ذبیح الله مجاهد، نیز در نوع خود قابل توجه است. او تأکید کرده که طالبان به سخنان وزیر دفاع پاکستان توجهی ندارند، چرا که آن را از سوی فردی با اختیارات محدود در نظر می گیرند. این واکنش نشان می دهد که طالبان، حتی با وجود مشکلات داخلی و خارجی، تمایل دارند استقلال خود را حفظ کنند و از دخالت های خارجی در امور داخلی خود جلوگیری کنند. آنچه که در این واکنش ها باید مورد توجه قرار گیرد، به ویژه در روابط افغانستان و پاکستان، این است که مداخلات و اظهار نظرهای خارجی در امور داخلی افغانستان نه تنها به حل مشکلات کمک نمی کند، بلکه ممکن است بر تنش های موجود بیفزاید.
سخنان خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، بیشتر از آنکه یک تحلیل واقع گرایانه از وضعیت افغانستان باشد، به نظر می رسد که بازتابی از سیاست های داخلی و منطقه ای پاکستان باشد. پاکستان باید توجه داشته باشد که در نقد طالبان، باید ابتدا به مشکلات داخلی خود بپردازد و راه حل های مبتنی بر دیپلماسی و همکاری را برای ایجاد ثبات و بهبود شرایط در افغانستان اتخاذ کند. در غیر این صورت، اظهارات و فشارهای مداوم تنها به تشدید بحران های موجود منجر خواهد شد. طالبان نیز باید به جای واکنش های تند، با توجه به وضعیت فعلی و فشارهای جهانی، در پی یافتن راه حل هایی برای حل بحران ها و مشکلات داخلی افغانستان باشد تا بتواند مشروعیت و اعتبار خود را در سطح داخلی و بین المللی احیا کند.

