افغانستان به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک خود، همواره یکی از جهت گیریهای اولویت دار سیاست خارجی روسیه بوده و همچنان باقی مانده است. پس از شکست کمپین نظامی ایالات متحده و متحدان ناتویی اش و فروپاشی رژیم غرب گرای اشرف غنی در سال ۲۰۲۱، فرصت ها و هم زمان چالش های تازه ای برای همکاری میان روسیه و افغانستان به وجود آمده است که نیازمند بررسی هستند.
دولت کنونی افغانستان، از همان ابتدا برنامه سیاسی خود را بر پایه اصل «احترام به تمام اعضای جامعه جهانی و مخالفت قاطع با مداخله در امور داخلی افغانستان» بنا نهاده است. در کابل اعلام شده که توسعه کشور بر مبنای اصول اسلامی و در انطباق با سنت های فرهنگی و تاریخی افغانستان صورت خواهد گرفت. بهعبارت دیگر، سخن از احیای ارزش های سنتی و ساختار یک دولت تئوکراتیک در میان است؛ الگویی که در جهان امروز کم هم نیست.
رهبران روسیه به این باور رسیده اند که طالبان آمده اند تا مدت طولانی بر سر قدرت بمانند. آن ها اوضاع کشور را با اطمینان تحت کنترل دارند و باید با آن ها روابط دوجانبه سودمند ایجاد کرد. یکی از موانع فعلی در مسیر سیاست خارجی روسیه در قبال افغانستان، می تواند با صدور رأی دادگاه عالی روسیه در مورد تعلیق ممنوعیت فعالیت طالبان حل شود؛ گروهی است که در فهرست واحد سازمانهای ممنوعه فدرال روسیه بهعنوان گروه تروریستی ثبت شده می باشد. نشست دادگاه عالی در این مورد برای ۱۷ آپریل تعیین شده است. طرح این درخواست از سوی دادستانی کل روسیه، پس از بررسی ها و هماهنگی های گسترده میان نهادهای مختلف صورت گرفته است.
طالبان از زمان رسیدن به قدرت، نشان دادهاند که به ایده «جهاد جهانی» پایبند نیستند و قصد تحمیل عقاید خود بر کشورهای دیگر را ندارند. حتی پیش از سقوط رژیم قبلی، در مبارزه با تروریسم ـ و به ویژه شاخه افغانستانی داعش یعنی «ولایت خراسان»، کارنامه ای نسبتاً موفق از خود نشان دادند. اکنون نیز این روند ادامه دارد: شناسایی و دستگیری اعضای این گروه، انجام عملیات علیه هسته های آن، بستن مساجد حامل ایدئولوژی سلفی هم سو با داعش و مبارزه با گروه های افراطی دیگر از جمله «حزب التحریر» که خواهان ایجاد خلافت اسلامی در آسیای مرکزی است، ادامه دارد. طالبان حتی برخی از اعضای این گروه ها را وارد ساختارهای امنیتی خود کرده اند تا آن ها را به زندگی عادی وادارند.
در سال ۲۰۲۲، هبتالله آخندزاده، امیر طالبان، دستور ممنوعیت کشت خشخاش و شاهدانه را صادر کرد. تنها در عرض دو سال، سطح زمین های کشت شده با خشخاش از ۲۳۲ هزار هکتار به ۱۲.۸ هزار هکتار کاهش یافت. طالبان مزارع و کارخانه های تولید مواد مخدر را نابود می کنند و تولیدکنندگان و فروشندگان را به زندان می اندازند. دولت افغانستان که از کمک های خارجی تقریباً بی بهره است، در این زمینه با مشکلات بسیاری روبه روست، اما انگیزه و اراده آن ها برای مبارزه با تهدیدهای مشترک با روسیه و کشورهای منطقه، اهمیت بالایی دارد.
شایان ذکر است که طالبان موضع روسیه در قبال جنگ اوکراین را مثبت تلقی می کنند و دلایل این بحران و پیامدهای کنونی و احتمالی آن را درک می نمایند. بر خلاف سیاستمداران رژیم قبلی که اکنون در تبعید به سر می برند، طالبان چندین بار از «عملیات نظامی ویژه» روسیه حمایت کرده اند.
توسعه روابط با حکومت فعلی افغانستان نه تنها از نظر سیاسی، بلکه از نظر اقتصادی نیز برای روسیه اهمیت دارد. افغانستان می تواند به یک هاب تجاری ـ ترانزیتی تبدیل شود که در آینده مسیر انتقال نفت و گاز روسیه به جنوب ـ پاکستان، هند و فراتر از آن ـ از طریق آن می گذرد. همچنین شرکت های روسی به پروژه ساخت خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند) علاقه مندند. افغان ها نیز خواهان واردات فرآورده های نفتی از روسیه اند و صادرات گاز مایع روسی به افغانستان افزایش یافته است. چند روز پیش، وزارتخانه های ترانسپورت روسیه و ازبکستان و شرکت های راه آهن دو کشور اسناد آغاز اجرای عملی پروژه خط آهن ترانزیت افغانستان را امضا کردند که اقتصاد روسیه را به بندرهای حاشیه اقیانوس هند متصل خواهد کرد. افزون بر این، بازار افغانستان نیز برای کالاهای روسی جذاب است.
دستاوردهای طالبان البته برای همه خوشایند نیست. بیش ترین مخالفتها از سوی سیاستمداران رژیم سابق افغانستان دیده می شود که طی ۲۰ سال، با وجود دریافت کمک های کلان مالی خارجی، نتوانستند هیچ یک از مشکلات اساسی کشور را حل کنند: فقر را کاهش دهند، اقتصادی مستقل بسازند، امنیت برقرار کنند یا در مبارزه با مواد مخدر و تروریسم توفیقی داشته باشند. آن ها به سادگی فرار کردند و اکنون در اروپا، آمریکا، امارات یا ترکیه، با تحریف واقعیت ها، در افکار عمومی جهانی تصویر منفی از افغانستان ترسیم می کنند و در آرزوی بازگشت به قدرت هستند.
در آستانه برگزاری نشست دادگاه عالی روسیه، یک جنگ استخباراتی تمام عیار علیه حکومت کنونی افغانستان در خود روسیه نیز به راه افتاده است. در این میان، پیشرفت ها نادیده گرفته می شوند و تمرکز افکار عمومی فقط بر جنبه های منفی و قابل انتقاد زندگی در افغانستان است. به طور مثال، محدودیت های شدیدی که بر زنان تحمیل شده است. با این حال، منتقدان طالبان اغلب نمیخواهند ببینند که در همین حوزه، برخی اقدامات مثبت نیز صورت گرفته: تأمین امنیت زنان، ایجاد اتاق بازرگانی ویژه زنان، تشویق فعالیت زنان کارآفرین، و گشایش بازارهایی که در آن زنان می توانند محصولات خود را بفروشند یا خرید کنند.
رادیکالیسم طالبان در حوزه حقوق بشر، تا حدی واکنشی است به آزمایش هایی که در گذشته انجام شده و با فرهنگ جامعه افغانستان بیگانه بوده اند. شرایط حقوق بشر در افغانستان به گونه ای است که باید با حساسیت و با توجه به سنت های فرهنگی و مذهبی کشور با آن برخورد کرد. روسیه خود را پیرو سیاست عدم مداخله در امور داخلی افغانستان می داند و این رویکرد را عملی می سازد. چنین رویکردی نه تنها منطقی، بلکه کاملاً واقعگرایانه و عملگرایانه است.
مطلبی از نشریه نیزا ویسی مایا