گسترش فعالیت دانشگاهی و تقویت جامعه روشنفکری در افغانستان از بزرگترین دستاوردهای دو دهه اخیر در این کشور بود که با روی کار آمدن طالبان، بلافاصله هدف تهاجم شدید افکار قشریگرایانه و افراطی طالبان قرار گرفت.
داکتر ذاکرحسین ارشاد، استاد دانشگاه در افغانستان، در گفتوگو با ایندیپندنت، آغاز به کار دانشگاههای افغانستان پس از تسلط طالبان را به دلیل تغییر در نوع نگرش به دانش مدرن و دانشگاهی، متفاوت از سالهای قبل توصیف و تصریح کرد: «طالبان دانش مدرن را به رسمیت نمیشناسد و حتی برای پیشبرد امور هم به آن احساس نیاز نمیکند. از دیدگاه طالبان، با تکیه بر آیات قرآن، علم نوری است که خداوند در قلب هر کسی که خواست، تعبیه میکند. پس نهاد دانشگاه در این زمینه هیچ اهمیتی ندارد.»
او با اشاره به دستورهای وزیر تحصیلات عالی و وزیر دفاع طالبان که بارها به استخدام جنگجویان طالبان به جای افراد متخصص تاکید کردهاند، گفت: «در یک و نیم دهه اخیر در افغانستان، به دست آوردن هر نوع شغلی چه دولتی یا غیردولتی، مستلزم داشتن مدرک دانشگاهی بود. اما اکنون طالبان کسانی را که در جبهههای جنگ بودند و حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند، به افراد دارای مدرک دانشگاهی ترجیح میدهد. از این منظر، بازگشایی دانشگاهها در افغانستان در اوایل اسفند ماه، شوروحال چندانی برنیانگیخت؛ زیرا دانشجویان از آینده تحصیل در افغانستان ناامیدند و علاوه بر این، فضای دانشگاه و مضمون درسها نیز چه به لحاظ شکلی و چه محتوایی به سالهای قبل شباهتی ندارند.»
داکتر ارشاد در مورد اینگونه کلاسهای جانبی آموزش احکام گفت: «طالبان فکر میکند دانشجویانی رشتههای علوم تجربی و فنی، که درگیر مباحث فنی و علمیاند، ممکن است از احکام و مسائل دینی فاصله بگیرند و منحرف شوند. این کلاسها برای یادآوری و تزریق احکام دینی به این دانشجویان برگزار میشود.»
او افزود: «کاش طالبان تنها به برگزاری کلاسهای جانبی و عمومی اکتفا کنند. آنها سرفصلهای رسمی دروس دانشگاه را دستکاری میکنند و میخواهند آن را با نگاههای ارزشی و قشری گرایانه خود متناسب کنند. در این نوع نگاه، علم مدرن اصولا به رسمیت شناخته نمیشود.»
داکتر ارشاد معارف دینی قشریگرایانه را از منابع اصلی فکری طالبان عنوان کرد و گفت افزودن این مضامین به سرفصلهای دانشگاهی در واقع تلاش طالبان برای اسلامی کردن متون درسی دانشگاه و هدایت دانشجویانی است که از نظر طالبان در خطر انحراف قرار دارند. او تصریح کرد: «طالبان مضامینی را که بر باورهای انسانمحور، ارزشهای حقوق بشری و دموکراسی متمرکز است، از سرفصل درسی رشتههای علوم انسانی حذف میکند.»
داکتر ارشاد درباره برایند دستکاری در متون و سرفصلهای دانشگاهی توضیح داد: «وقتی طالبان دانش و دانشگاه را به رسمیت نمیشناسند، بدیل آن نگاه قشریگرایانه و دانش دینی است. هنگامی که دانشجو به جای آموختن دانش مدرن و انسانمحور وقتش را برای حفظ آیه و حدیث و یادگیری آداب وضو و نماز صرف کند، برایند کار تولید یک لشکر انسان جاهل و متعصب است.»
او تاکید کرد: «طالبان نمیخواهد که در پایان کار، یک دانشجوی آگاه به امور و منتقد از دانشگاه بیرون بیاید. بلکه کسانی را میخواند که حق آگاهی و استدلال را نه برای خود که فقط برای شخص ملا قائل باشند.
به گفته داکتر ارشاد، دو حوزه مقاومت در افغانستان وجود دارند؛ یکی مقاومت آشکار که بدون شک در حال حاضر زیانبار است و به قیمت جان انسانها تمام میشود؛ زیرا طالبان خطرناکتر و بیپرواتر از آن چیزیاند که به نظر میرسند. در این زمینه میتوان به مقاومت معترضان زن اشاره کرد که بارها با سرکوب، فشار و اعترافهای اجباری مواجه شدهاند.
حوزهای دیگر، مقاومت پنهانی است که به گفته دکتر ارشاد، عملا با جدیت در زیر پوست اجتماع افغانستان جریان دارد. کسانی که در دو دهه گذشته، از دانش مدرن و آموزشهای دانشگاهی بهرهمند شده و در حقیقت حلاوت دانش انسانمحور را چشیدهاند، اگر که امکان خروج از افغانستان را داشته باشند، حاضر نیستند زیرنظر طالبان تحصیل کنند.
اما آینده نسل جوانی که در افغانستان میماند، چه خواهد شد؟ دکتر ارشاد در پاسخ به این پرسش میگوید: «اگر روندی کنونی تغییر نکند، سرانجام همه افغانها طالب خواهند شد.»
(ایندپندنت)
۲۰۲۲/۱۲/۳