این روزها جهان با حیرت جنایت صهیونیست ها را نظاره می کند و تاریخ مغول و همه گیری طاعون را در قامت و آستین صهیونیست ها در مقابل چشم می بیند. بیش از پنجاه هزار کودک و زن و غیرنظامی در فلسطین بر خاک افتاده اند و لبنان و یمن هم در بیداد جنایتکاران انسان نما می سوزند. جناب سید حسن نصرالله، دبیرکل مجاهد و حقخواه مقاومت اسلامی لبنان، در یک ترور آشکار دولتی به شکل بی شرمانه و کم سابقه ای به شهادت رسید و جهان و مدعیان حقوق بشر و صلح تنها نظاره گرند اما مجاهدان و صابران، اندوهگین و امیدوار به مسیر ادامه می دهند که انسان در مسیر رسیدن به مقصد نهایی ناگزیر از تحمل مصائب و مصیبت هاست. سالها پیشتر شهید نصرالله بیان داشتند رژیم صهیونیستی تنها زبان کاتیوشا را می فهمد و اذهان آزادگان امروز بهتر سخن آن شهید راه ازادی و ازادگی را درک می کنند.
ارادهی انسانهای اهل باور مسیر تاریخ را می سازد و اوراق تقویم را به رنگ تمایل بشر برای عدالت و آزادگی تزئین و صاحب نام می کند. همین روزها سالگرد عملیات غرورآفرین مقاومت فلسطین بر علیه هشتاد و اندی سال جنایت، اشغال و بیداد است.
نام زیبای “طوفانالاقصی” این روزها یک ساله شد و اهالی آزادگی و مقاومت نام پرمعنا و لبریز از عبرت برای دلاوری رزمندگان و قدرت ایمان برآمده از باور به “یدالله فوق ایدیهم” برگزیدند. طوفانها برمی خیزند و طومار بیداد و اشغال و باور صهیونیست ها و حامیانشان به توان عملیاتی و اطلاعاتی شان را در زمانی کوتاه برباد داد. صهیونیست ها و حامیان بی شرمشان می پنداشتند با اشغال و کشتار و تکیه بر پیشرفته ترین ابزار دست ساز بشر می توانند بر خاک و البته اذهان حاکمیت بیابند و مسئله فلسطین را حتی از یادها هم محو نمایند، اما زهی خیال باطل “و مکرو مکرالله والله خیر الماکرین”.
و نام الاقصی در ادامه ی طوفان حکایت از شهری مقدس دارد که سجدهگاه نخست مسلمانان است و برای دیگر ادیان ابراهیمی هم محلی از تعبد و تدبر در احوال خویش و عبادت به درگاه خداوند، حکایت حرمت قدس نشان از جستجوی انسان برای رسیدن به آرامش و نیکبختی در سایه ی رسالت انبیا و اطاعت از فرامین الهی است. مسجد الاقصی تجسم انسان ایستاده در پیشگاه خداوند و بریده از ناکجا و فریب های مظاهر تمدن مادی و بیراه هایی ست که در طی قرن ها به نام بشر در کام او ریخته اند و جز سرگرانی و سرگردانی هیچ ببار نیاورده است…آری طوفان الاقصی برخواستن آیات الهی برای بازگشت و ایستادگی در مسیر الهی و مبارزه بر علیه ددمنشی و حیوان صفتیصهیونیست های انسان نما بود..
پیر فرزانه ای سالها قبل گفته بود هر چیز خوب و بدی ریشه ای عمیق در گذشته دارد. در یک سالگی عملیات طوفان الاقصی می توانیم به ریشه های آن و منطق ذهنی این اقدام تاریخی و امتدادش از دیروز تا اکنون نگاه و تاملی روا داریم. هشتاد و چندسال قبل با ادعاهایی مجعول از دل تاریخ جماعتی به سوی سرزمین فلسطین روانه شدند و نخست در نقش مظلوم و میهمان و رنج کشیده وارد شدند و بعدتر عزم جان، نان و زمین صاحبان اصلی سرزمین فلسطین را نمودند. پس از حدوث عصر دولت/ ملت و تلاش بزرگ انسان برای گذر از عصبیت و حمیت های قبیله ای و رسیدن به ساحت انسانیت باز تلاش برای به میان انداختن اندیشه های عقب مانده و فرومایه ی نژادی با عنوان قوم برگزیده و کشور بر اساس ایدولوژی مخدوشی به نام صهیونیسم به میان آمد و حاصل تلاش و جهد تمام اهل اندیشه و آزادگان برای رسیدن بشر به عصر تمدن و انسانیت را در معرض تهدید و تحدید قرار داد.
شروع صهیونیست ها در سرزمین مقدس فلسطین با جنایت و ایجاد هراس ، غصب و اخراج صاحبخانه و بعدتر تعدی به اماکن مقدس و حتی خاک همسایگان بود…اوراق تاریخ را بخواند تا از کشتار کفرقاسم و دیریاسین بدانید و اینکه گروهک های جنایتکاری چون هاگانا،ایرگون،اشترن…چگونه کودک و سالمند و زن را به رگبار و نارنجک بستند تا زمین و خانه را تصاحب کنند و با اتکا به تاریخی مجعول و وعدهای موهوم خود را صاحبخانه نشان داده تاریخ را هم با کمک رسانه ای جریان اصلی دگرگون و ناحقیقت در پیش روی بگذارند.
ترور رهبران فلسطینی و دانشمندان و سیاسیون در کشورهای منطقه،آزمایش بمب اتمی و عدم پایبندی به هیچکدام از میثاق های بین المللی،اشغال مداوم و زمین خواری در سرزمین مقدس و عدم اعتنا به قطع نامه های سازمان ملل بخش کوچکی از اقدامات ضدتمدنی و واپس گرایانه رژیم صهیونیستی در این هشتاد و اندی سال پشت سر گذاشته شده است. این رژیم حتی به توافقاتش با گروه هایی که حاضر به مذاکره و امتیاز دادن شدند هم پای بند نماند. روزگاری یک خبرنگار صهیونیست از ایهود باراک پرسیده بود اگر یک فلسطینی ساکن در غزه بودی چه می کردی؟ باراک پاسخ داد احتمالا به حماس می پیوستم!
طوفان الاقصی نشانه ای از ناممکن بودن ادامه ی مسیر توزیع ثروت و عدالت در جهان به روال های سابق است و تا امروز و علی رغم جنایات کم نظیر صهیونیست ها هیچ پیروزی کوچکی هم برای آنها و حامیان پرمدعایشان حاصل نگشته است. راه در پایان اشغالگری و تعیین سرنوشت ملت و سرزمین فلسطین با نظر تمام ساکنان اصلی آن و نیز پس از بازگشت تمام آورگان و بی جاشدگان این سال هاست و مقاومت در حکم وجدان جهانی از دانشگاه های ایالات متحده تا سرزمین مقدس،در قلم و بازو و نیز زبان تمام انسانهای جویای حقیقت ادامه خواهد داشت.
دست آخر عادت همیشه ی جماعت جنایتکار صهیونیست در ترور دولتی رهبران و جریان سازن است..نمونه های آخیرش ترور ناجوانمردانه شهید اسماعیل هنیه و شهید نصرالله بود. نخست آنچه این ها در منطق شیطانی خود نمی دانند و تاریخ نمی خوانند که اگر با ترور شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، علی حسن سلامه،ودیع حداد و….توانستند روند مقاومت را متوقف کنند و شاعری چه زیبا سرود “گره ها خوب بدانند در این ایل غریب/ گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز”..پدر معنوی صهیونیست ها اقدام رذیلانه به ترورها نمود و می پنداشت نهال مقاومت و ایستادگی که درختی تناور گشته با با شهادت که آرزوی مردان خداست پایان می پذیرد اما طوفان الاقصی نشان داد میان باور الهی به پیوزی و مجاهده تا دنیای مادی و انگیز های پوچ فرسخ ها فاصله است. این کلام را با ارج نهادن به همهی شهدای مقاومت در فلسطین و برای فلسطن و کلامی راهگشا از رهبر انقلاب اسلامی ایران آقای خامنه ای به پایان می بریم:
“علاج [مسئلهی فلسطین] چیست؟ علاج عبارت است از ایستادگی و مقاومت شجاعانه. ملّت فلسطین و عناصر فلسطینی و سازمانهای فلسطینی بایستی با جهاد فداکارانهی خودشان، عرصه را بر دشمن صهیونیست و بر آمریکا تنگ کنند؛ راهش فقط این است و همهی دنیای اسلام هم باید به اینها کمک کنند؛ همهی ملّتهای مسلمان باید از فلسطینیها پشتیبانی کنند و حمایت کنند؛ این علاج است. البتّه عقیدهی من این است که سازمانهای مسلّح فلسطینی خواهند ایستاد، مقاومت را ادامه خواهند داد؛ راهش مقاومت است.
…
امّا علاج اساسی و زیربنائی مسئلهی فلسطین این است؛ از همهی مردم فلسطینیّالاصل، نه آن که مال فلان کشور است و آمده در منطقهِی فلسطین ساکن شد، آن که اهل فلسطین است و از هر مذهبی ــ چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی؛ چون بعضی از فلسطینیها مسلمانند، بعضی مسیحیاند، بعضی یهودیاند ــ نظرخواهی بشود و نظامِ مورد قبول آنها سرِ کار بیاید و آن نظام بر تمام سرزمین فلسطین [حکومت کند]، نه فقط فرض کنید که مربوط به آن محدودهی به قول خودشان سرزمینهای اشغالی؛ یک بخشی از فلسطین را میگویند سرزمین اشغالی؛ در همهی فلسطین، یک حکومتی با رأی عمومی مردم باید سرِ کار بیاید که دربارهی مسائل فلسطین تصمیمگیری کند، دربارهی امثال نتانیاهو و دیگران هم خودشان تصمیمگیری کنند. اختیار دست آنها است. این تنها راهی است که برای صلح در فلسطین و حلّ مسئلهی فلسطین وجود دارد