قدرت‌جویی قومی؛ لحن تفرقه‌ برانگیز دوستم

دوستم، یکی از چهره‌های فراری دولت ناکام جمهوریت که فعلاً در ترکیه به‌سر می‌برد، اخیراً در دیداری با فعالان سیاسی و مدنی مقیم انقره، بار دیگر اتهاماتی را متوجه حکومت سرپرست ساخته است.

او در این نشست با ادعای این‌که ترک‌تباران گویا در زیر سایهٔ حکومت سرپرست سرکوب می‌شوند، تلاش کرده تا احساسات قومی را تحریک کرده و علیه حکومت ذهنیت‌سازی کند.

دوستم همچنان از روابط نیک کشورهای ترک‌تبار با حکومت سرپرست انتقاد کرده و این کشورها را به «بی‌تفاوتی در برابر وضعیت ترک‌تباران افغانستان» متهم نموده است.

اما واقعیت این است که دوستم و دیگر رهبران فراری در حال حاضر هیچ ابزار مؤثری برای پی‌گیری اهداف سیاسی و استخباراتی‌شان در اختیار ندارند. به همین دلیل سعی دارند از راه دامن‌زدن به اختلافات قومی و زبانی، نقشه‌های خود را به پیش ببرند.

در سوی دیگر، کشورهای ترک‌تبار به‌خوبی درک کرده‌اند که حکومت سرپرست نمایندهٔ حقیقی مردم افغانستان است و از بطن تمام اقشار و اقوام این کشور برخاسته است. آن‌ها دریافته‌اند که تنها نظامی که در طول تاریخ توانسته همه اقوام، مذاهب و طیف‌ها را زیر یک سقف با همدلی و برادری گردهم آورد، همین نظام فعلی افغانستان است؛ به همین دلیل با آن تعامل سیاسی گرم و صمیمی دارند.

اگر به تاریخ پرالتهاب صد سال اخیر افغانستان نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که اکثر نظام‌های گذشته در نخستین گام‌هایشان به سرکوب یک قوم و طایفه پرداخته‌اند. دوران نظام فاسد جمهوریت خود گواه روشنی بر این حقیقت است، که در هر گوشهٔ کشور، حکومت‌های قومی‌ به‌طور مستقل عمل کرده و هزاران فساد، بی‌نظمی و حتی قتل‌عام را مرتکب شدند.

اگر فقط یک ورق از تاریخ قبل از جمهوریت را نیز ورق بزنیم، فجایع تکان‌دهنده‌ای دیده می‌شود که هنوز هم دل هر افغان با شنیدن آن به درد می‌آید؛ زمانی‌که افغانستان پس از شکست شوروی و سقوط حکومت نجیب، توسط همین چهره‌های فراری تکه‌تکه شد و هزاران انسان تنها به جرم تعلق به یک حزب، قوم یا تنظیم به قتل رسیدند.

دوستمی که امروز می‌خواهد حکومت سرپرست را بدنام سازد، یکی از همان جنایت‌کارانی است که دستش به خون هزاران انسان بی‌گناه آغشته است.

اما با حاکمیت حکومت سرپرست، به حمدالله بساط تمام بی‌نظمی‌ها، بی‌عدالتی‌ها و سلطهٔ ملوک‌الطوایفی برچیده شد و هر فرد این کشور به گم‌شده‌اش یعنی «امنیت، عدالت، و پایان دادن به حکومت‌های قومی و شخصی» دست یافت.

ترک‌تباران و ازبک‌های افغانستان که یکی از اقوام بزرگ این سرزمین را تشکیل می‌دهند، برخلاف ادعاهای دوستم، نه‌تنها سرکوب نمی‌شوند، بلکه در ساختار نظام اسلامی سهم فعال دارند و بخشی از ادارهٔ حکومت را به دوش می‌کشند.

با این حال، دشمنانی که آرمان‌های پوسیدهٔ خود را در شعله‌ور ساختن آتش تفرقه میان اقوام افغانستان می‌جویند، هرگز وحدت ملی را برنمی‌تابند. به همین سبب، همواره می‌کوشند تا با راه‌اندازی توطئه‌های شوم، احساسات مردم افغانستان را جریحه‌دار ساخته و با گل‌آلود ساختن آب زلال همبستگی ملی، به نفع خود ماهی بگیرند و میان ملت و حکومت فاصله ایجاد کنند.

مطلبی از صدای هندوکش

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x