استدلال دیرینه هند مبنی بر اینکه پاکستان یک دولت سرکش است که از گروه های تروریستی حمایت و پناهگاه می دهد و آن ها را تأمین مالی می کند، به نوعی توسط خود وزیر دفاع پاکستان، خواجه آصف، تأیید شد.
در مصاحبه ای اخیر با اسکای نیوز، در بحبوحه تنش ها با هند، آصف اظهار داشت که پاکستان برای بیش از سه دهه، از گروه های تروریستی حمایت کرده است و ایالات متحده و هم پیمانان غربی را برای انجام «کارهای کثیف» خود مقصر دانست. آصف به دخالت پاکستان در افغانستان در دوران جنگ سرد میان ایالات متحده و روسیه و ارتباطات پس از ۱۱ سپتامبر با طالبان اشاره کرد.
یکی از این گروه های تروریستی که از آن دوران به جا مانده، لشکر طیبه است که شاخه آن، نیروهای مقاومت (TRF)، حمله مرگبار پهلگام در ۲۲ آپریل را انجام داد که در آن ۲۵ نفر از اتباع هند و یک تبعه نپال کشته شدند.
سال ۱۹۸۷ بود و نیروهای شوروی هنوز در افغانستان حضور داشتند و القاعده هنوز یک سال تا تشکیل فاصله داشت. حافظ سعید، تروریست پاکستانی که بخشی از جهاد مجاهدین افغان علیه نیروهای شوروی بود، تصمیم گرفت یک شاخه نظامی از مرکز دعوت الارشاد تشکیل دهد.
به این ترتیب لشکر طیبه به وجود آمد. لشکر طیبه که به معنای «ارتش پاک» است، از مسلمانان سنی پاکستانی تشکیل شده بود. پیروان این «ارتش پاک» به اسلام اهل حدیث، باور داشتند. تفاوت بارزی بین لشکر طیبه و دیگر گروه های تروریستی آن زمان وجود داشت.
لشکر طیبه به طور علنی خشونت های فرقه ای را رد کرد و اعلام کرد که تنها باید غیرمسلمانان هدف قرار گیرند. این به این معنا بود که لشکر طیبه با جهاد علیه پاکستان مخالف بود، نقطه ای که در بقای مداوم آن کمک کرد.
در حالی که سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) همیشه نقش خود در حمایت از این گروه را انکار کرده است، اما گزارش ها و تحقیقات مختلف نشان داده اند که پاکستان در تأمین مالی لشکر طیبه نقش داشته است. در روزهای ابتدایی خود، مبارزان لشکر طیبه همراه با مجاهدین علیه شورویها در افغانستان جنگیدند. تا امروز، حافظ سعید همچنان «امیر» لشکر طیبه است. این گروه تروریستی خود را به طور یک گروه شبه نظامی سازماندهی کرده است. در لشکر طیبه، فرماندهان عالیرتبه و معاون فرمانده ها وجود دارند که به طور مستقیم به سعید گزارش می دهند. این گروه همچنین به فرماندهان منطقه ای و یک ساختار فرماندهی عمودی تقسیم شده است. با این حال، حافظ سعید کنترل کامل عملیات گروه را در دست دارد.
پس از پایان جنگ با شوروی در اوایل دهه ۹۰، لشکر طیبه تمرکز خود را بر روی کشمیر معطوف کرد. در آن زمان، ایالت، درگیر شورش و هجرت کشمیری ها بود.
این گروه تروریستی ابتدا زمانی شهرت یافت که در سال ۱۹۹۶، ۱۶ هندو را در کشمیر به قتل رساند. این زمان بود که گروه تمرکز خود را از اهداف نظامی به سمت غیرنظامیان غیرمسلمان تغییر داد. سه سال بعد، اندکی پیش از جنگ کارگل، گروه شیوه عملیاتی مرگبار جدیدی را معرفی کرد – حملات فدایی. این تیم های انتحاری متشکل از دو یا حداکثر چهار تروریست از سلاح های کوچک مانند بمب دستی برای ایجاد بیشترین خسارات استفاده می کردند.
از آن زمان به بعد، آثار لشکر طیبه در همه جا دیده شد – حمله به پارلمان هند در سال ۲۰۰۱، انفجارهای قطارهای بمبئی در سال ۲۰۰۶ و مرگبارترین آنها یعنی حملات سال ۲۰۰۸.
شیوه های عملیاتی این گروه ساده و بسیار کشنده بود. استفاده از سلاحهای کلاشینفک و سایر سلاح های تهاجمی و استفاده گسترده بمب های دست ساز به این معنا بود که نیاز به آموزش قبلی یا هرگونه تخصص نبود. این گروه که در حال جذب جوانان از سراسر پاکستان و کشمیر بوده است، از این شیوه ها برای وارد ساختن بیشترین خسارات در حملات تروریستی نمادین علیه هند در سه دهه اخیر استفاده کرد.
رادیکال سازی نیز نقش محوری در این مسئله ایفا می کند. مردانی که از پس زمینههای ایدئولوژیک رادیکال به راحتی می توانند خود را برای آنچه که آن ها «شهادت نهایی» می نامند، فدا کنند.
در سال ۲۰۰۱، در پی حملات ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده لشکر طیبه را ممنوع کرد و آن را در فهرست «اداره کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری ایالات متحده» قرار داد. یک سال بعد، پاکستان اعلام کرد که دارایی های لشکر طیبه را مسدود کرده است. اما نهادهایی ادعا می کنند که این فقط یک فریب می تواند باشد.
سازمان تحت پوشش آن، جماعت الدعوه، همچنان در پاکستان فعالیت می کند. با اینکه از سال ۲۰۱۹ این گروه در پاکستان ممنوع شده است، همچنان در فعالیت های اجتماعی مختلف مانند ساخت مساجد و انجام انواع خیریه ها مشغول است.
حمله تروریستی پهلگام یادآور این است که «ارتش پاک» همچنان یک دردسر امنیتی برای هند است، حتی در حالی که اسلامآباد و راولپندی به پخش همان سیاست های قدیمی ادامه می دهند.
مطلبی از نشریه مانی کنترول