اگر به تهاجمات به افغانستان ببینید و از زوایای مختلف آن را ارزیابی کنید، شروع بسیار خشونت آمیز دارند، اما بعداً شعله های آتش به تدریج شعله آرام شده و طرف های متجاوز به سمت مذاکره و تفاهم پیش رفته اند. افغان ها سه بار با انگلیسی ها جنگیدند، اولین جنگ افغانستان و انگلیس در سال های (1839-1842) روی داد که در این جنگ وزیر محمد اکبر خان پیروز شد و امپراتوری بریتانیا شکست خورد.
جنگ دوم انگلیس و افغانستان بین سالهای (1878-1880) بود. جنگ سوم انگلیس و افغانستان در 6 می 1919 شروع شد و در 19 اگست همان سال یعنی 28 ماه اسد پایان یافت و حاکم “شاه امان الله خان” با حمایت قاطع علماء استقلال افغانستان را اعلام و سند استقلال را امضا کرد.
در ششم جدی 1358 هجری قمری برابر با 27 دسمبر 1979، ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی از زمین و هوا به افغانستان حمله کرد. ارتش اتحاد جماهیر شوروی حدود ده سال در اینجا جنگید و بیش از یک و نیم میلیون افغان را کشت، میلیون ها نفر دیگر را معلول کرد و شش میلیون نفر را مجبور به مهاجرت کرد.
سرانجام در نتیجه مقاومت شدید افغان ها، روس ها پس از شکست قاطع در 21 می 1988 مجبور به ترک افغانستان شدند. این خروج بر اساس یک توافق نامه مکتوب نبود که نتیجه آن شروع چنین شکاف ها و اختلافات متقابل و بروز درگیری هایی بود که باعث شد افغان ها نسبت به این مهاجمان خونخوار شرقی احساس بهتری داشته باشند.
پس از استقرار صلح و حکومت مرکزی، بار دیگر قدرت بزرگ غرب با دیگر متحدان خود برای تثبیت قدرت خود و دستیابی به اهداف مخفی خود گرد هم آمد و اساس حکومت آرمانی را دموکراسی طلب ها از بین بردند. در 20 سال گذشته کوشش های بی وقفه ای از هر جهت برای استقرار جمهوری و دموکراسی در اینجا انجام داده اند و رهبران کافر برای رویای شکست خورده پیوسته دروغ می گفتند و مردم را تشویق به مرگ می کردند.
در نهایت به دنبال همان مسیر رفته و نمایندگان اصلی ملت را در دوحه پیدا کرده و پس از سال ها مذاکره پیچیده و همه جانبه راهی برای توافقی یافته که بر اساس آن شکست به فراری ظاهری تبدیل نمی شود و نیز برای وارثان اصلی ملت افغان وانمود کرده اند که از این جنگ توبه کرده اند.
آنها اجازه داشتند سالم از کشور خارج شوند، اما در مقابل هر چیز در کشور سالم ماند. فقط چند دست نشانده خیانتکار حماقت خود را به افغانها نشان دادند و دیگران هم فرار را بر قرار ترجیح دادند.