این مقاله به بررسی تعامل چین با افغانستان پس از خروج نظامی ایالات متحده پرداخته و تأثیر این تغییرات را بر امنیت ملی، اقتصادی و منطقهای چین تحلیل میکند. در حالی که چین و اتحادیه اروپا تلاشهای خود را برای حمایت از صلح افغانستان افزایش دادهاند، پرسشهایی درباره انتظارات چین از شرکای بینالمللی، نگرانیهای آنها درباره نیتهای پکن و زمینههای همکاری سهجانبه میان کابل، پکن و پایتختهای اروپایی مطرح شده است.
۱. روابط تاریخی چین و افغانستان
چین و افغانستان در سال ۱۹۶۰ معاهده دوستی و عدم تجاوز به یکدیگر را امضا کردند، که عمدتاً بر همکاری اقتصادی متمرکز بود. با این حال، چین تاکنون از مداخله مستقیم در امور سیاسی و امنیتی افغانستان خودداری کرده است. از سال ۲۰۰۶، این معاهده برای حمایت از روابط “همسایگی خوب” تمدید شد، اما چین عمدتاً به پاکستان، متحد استراتژیک خود، برای تأمین منافع امنیتی و اقتصادی خود در افغانستان تکیه کرده است.
۲. افزایش نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک چین
چین نفوذ اقتصادی قابلتوجهی در افغانستان و منطقه دارد، اما از آن برای اهداف سیاسی در کابل استفاده نکرده است. پکن در حال حاضر بهعنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور در آسیای جنوبی و مرکزی مطرح شده و از طریق طرح “کمربند و جاده” سرمایهگذاریهای عظیمی در پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی انجام داده است.
سرمایهگذاری ۶۲ میلیارد دالری در پروژه اقتصادی چین – پاکستان که یکی از مهمترین پروژههای یک کمربند و یک جاده محسوب میشود.
امضای توافقنامه استراتژیک با ایران در سال ۲۰۲۰، که نفوذ چین را در خلیج فارس افزایش داده است.
دریافت امتیاز بزرگترین معدن مس افغانستان در سال ۲۰۰۸.
این اقدامات میتوانند چشمانداز سیاسی منطقه را به نفع چین تغییر دهند، بهویژه اگر ایالات متحده و متحدان غربیاش از افغانستان فاصله بگیرند.
۳. نگرانیهای امنیتی چین و موضع آن درباره صلح افغانستان
چین نگران تهدیدات امنیتی ناشی از افغانستان است، بهویژه تروریسم فراملی و افراط گرایی مذهبی.
بزرگترین نگرانی چین، نفوذ گروههای افراطی اویغور در منطقه سینکیانگ است.
چین به دنبال ایجاد یک “منطقه حائل” برای جلوگیری از استفاده گروههایی مانند “جنبش استقلال ترکستان شرقی” از خاک افغانستان و آسیای مرکزی بهعنوان پایگاهی برای فعالیت های تجزیه طلبانه است.
چین همچنین از احتمال فروپاشی دولت افغانستان و بازگشت جنگ داخلی که باعث ایجاد پایگاههایی برای گروههای تروریستی میشود، نگران است.
چین از سال ۲۰۱۳ کمکهای امنیتی کوچکی به کابل ارائه کرده، اما در سطح وسیعی فعال نبوده است. در سال ۲۰۱۹، چین پایگاه نظامی کوچکی در مرز تاجیکستان و افغانستان تأسیس کرد، اما حضور آن همچنان محافظهکارانه و محدود می باشد.
در مورد فرایند صلح افغانستان، چین رویکردی محتاطانه در پیش گرفته و بهطور آشکار از ابتکارات آمریکا حمایت نکرده است همچنین از خروج “مسئولانه و منظم” ناتو و آمریکا حمایت میکند.
نتیجهگیری
چین بهدلیل نگرانیهای امنیتی و اقتصادی، تمایل دارد نفوذ خود را در افغانستان گسترش دهد، اما تاکنون با احتیاط عمل کرده است.
اگر خروج نیروهای غربی از افغانستان باعث کاهش حمایت مالی غرب شود، چین میتواند این خلأ را پر کند.
ادغام افغانستان در طرح کمربند و جاده، وابستگی این کشور را به چین افزایش خواهد داد.
اتحادیه اروپا و چین در صورت همکاری میتوانند در تثبیت اوضاع افغانستان نقش کلیدی ایفا کنند.
با این حال، هماهنگی سیاستهای چین و اروپا در افغانستان چالشبرانگیز خواهد بود، بهویژه به دلیل تفاوت در رویکردهای آنها نسبت به مسائل حقوق بشر و حکومتداری.