آقای رحمتالله نبیل
در روز جهانی زن، شما با قلم خود تصویر تلخی از وضعیت زنان افغانستان ترسیم کردهاید، اما نمی توان از کنار این حقیقت ساده گذشت که شما نیز مانند بسیاری از دیگران، در برخورد با این درد و رنج ها تنها به تحلیل و نقد از بیرون پرداختهاید، بی آنکه سهم خود را در این بحرانها بپذیرید و آن را بیان کنید.
واقعیت این است که آنچه امروز در افغانستان به زنان می رود، نتیجه سالها سیاست گذاریهای نادرست و غلط، عدم توجه به حقوق اساسی بشر و نبود همبستگی و اراده سیاسی برای مقابله با بحران ها است.
شما به درستی به سکوت جهان اشاره کردهاید، اما آیا شما و دیگر رهبران سیاسی و فعالان اجتماعی افغان، در این سکوت هیچ نقشی نداشته اید؟ آیا اکنون که صدای زنان در درد و رنج های بی پایان گم شده است، دیگر وقت آن نیست که از خود پرسش کنید: چه اقداماتی برای حمایت از زنان افغانستان انجام دادهایم و کجا در حمایت از حقوق آنها کوتاهی کرده ایم؟
زنان افغانستان همیشه در برابر ظلم و ستم ایستاده اند، اما سوال اینجاست که چه کسانی در پشت این ظلم ها ایستاده اند؟ چگونه به عنوان یک مسئول در جامعه به جای دفاع از حقوق انسانی، به سیاستهای داخلی و خارجی پرداختیم که نتایج این چنین تراژیک را برای زنان افغانستان رقم زد؟
امید به تغییر و عدالت همیشه وجود دارد، اما این امید نه تنها از درون تاریکی بلکه از روشنایی تغییرات اساسی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به دست خواهد آمد. برای دستیابی به این تغییر، نیاز به اراده ای فراگیر از تمام افغان ها و جامعه بینالمللی است که دیگر به سکوت و نظاره گری بسنده نکند. این زخم ها به وسیله کلمات و نوشته در شبکه های اجتماعی درمان نمیشوند، بلکه تنها با اقدام های عملی و همبستگی جهانی، می توان آنها را التیام بخشید.
بنابراین، #هشتم_مارچ تنها روز گرامیداشت از زنان نیست، بلکه روزی است برای بازنگری در مسئولیت هایمان و تعهد به یک تغییر واقعی. این تغییر باید نه تنها در سطح فردی، بلکه در سطح سیاسی و اجتماعی نیز صورت گیرد، چرا که زنان افغانستان مستحق زندگی در یک جامعه عادلانه و آزاد هستند.