وضعیت حساس گروه‌های اپوزیسیون افغانستان در بیرون از کشور؛ ائتلاف‌های لرزان و مخالفت‌های شدید

با توجه به تلاش‌های بی سر و سامان، پراکنده، بازار سرد، مخالفت‌های داغ و درگیری‌های شدید اخیر گروه‌های ضدافغانستان مستقر در بیرون از کشور، به‌خوبی دیده می‌شود که این گروه‌ها، همان‌گونه که از ابتدا ائتلاف‌های موقتی‌شان با نخی نازک به‌هم پیوسته بود، اکنون چنان به سوی فروپاشی شتاب گرفته‌اند که دیگر نه از دید رسانه‌ها و افکار عمومی پنهان می‌مانند و نه هم حامیان خارجی و نهادهای استخباراتی قادرند آنان را دوباره گرد هم آورند.

اکثریت اینها زمانی زیر چتر نظام جمهوریت فروپاشیده در افغانستان، ابزار اجرای برنامه‌های بیگانه بودند و برای تأمین منافع دیگران ایفای نقش می‌کردند. با فروپاشی جمهوریت، بی‌درنگ کشور را ترک گفتند و در بسیاری از کشورها، گروه‌هایی را با نام‌هایی پرزرق‌وبرق و فریبنده چون مقاومت، آزادی، نجات ملی و… شکل دادند؛ عناوینی که با پسوند و پیشوندهای پرآوازه ولی توخالی آراسته شده بود.

برای گرد هم‌ آوردن آن‌ها تحت یک آدرس واحد، تلاش‌های بسیاری صورت گرفت. کشورها، نهادهای استخباراتی، افراد و حلقات مرموز کوشش کردند و در نتیجه این تلاش‌ها، برخی ائتلاف‌های موقتی و ناپایدار میان‌شان شکل گرفت، اما این ائتلاف‌ها خیلی زود در ظرف کمتر از یک ماه، از هم پاشیدند. آخرین نمونه آن جدایی گروه‌های تحت عنوان آزادی و مقاومت از چتر «مجمع ملی برای نجات افغانستان»‍ بود ( ساختاری که اکثریت رهبران آن قوماندانان جنگ‌های داخلی و ملیشه‌ها هستند)، که ثابت کرد این نوع ائتلاف‌ها به چه اندازه بی ثبات، سست و زودگذر به سوی زوال اند.

عمر داوودزی، رئیس اجرائیه این مجمع، در اظهاراتی خود گفته است که دلیل این جدایی‌ها تمرکز بیش‌ازحد برخی گروه‌ها بر جنگ بوده، در حالی‌ که ما به راه‌ حل سیاسی باور داریم. او افزوده که این گروه‌ها در گذشته نیز صرفاً به‌صورت نمایشی با این مجمع همراه بودند و اولویت‌های واقعی‌شان چیز دیگری بود. اگرچه داوودزی تلاش کرده با زبانی دیپلماتیک، شکاف‌های عمیق و اختلافات شدید را پنهان کند، اما از لابه‌لای گفته‌هایش به‌خوبی آشکار می‮کند که این گروه‌ها آن‌چنان درگیر اختلاف‌اند که حتی زیر چترهای خیالی و مجازی هم توان هم‌نشینی ندارند، در میدان عمل چنین چیز که محال است.

از سوی دیگر، در داخل افغانستان نیز هیچ فرد یا جریانی حاضر نیست با این گروه‌ها همکاری کند؛ چرا که آنان در گذشته چیزی جز رنج، اندوه، جنگ، ویرانی، مرگ و ترس برای مردم به همراه نداشته‌اند. این گروه‌ها حتی همان اعتبار لرزانی را که برخی کشورها و نهادها به‌ دلیل منافع‌ خود برایشان ساخته بودند، در قمار بازی‌های سیاسی خود از دست داده‌اند.

مطلبی از صدای هندوکش

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x