افغانستان در یکی از بزرگ ترین پروژه های زیرساختی تاریخ معاصر خود، در حال ساخت کانال آبی عظیمی به نام قوش تپه است؛ کانالی به طول تقریبی ۲۵۰ کیلومتر که قرار است بیش از ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی خشک و بی آب شمال کشور را به زمین های قابل کشت تبدیل کند. این پروژه، که طراحی آن از دوران حکومت پیشین آغاز شده و اکنون توسط دولت طالبان ادامه یافته، به یکی از شاخص ترین نمادهای سیاست «خوداتکایی مهندسی» در افغانستان بدل شده است.
بر اساس طرح های موجود، این کانال بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از جریان رودخانه آمودریا را به سمت اراضی زراعتی افغانستان منحرف خواهد کرد؛ رودخانه ای که نه فقط برای افغانستان، بلکه برای سه کشور دیگر – تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان – یک منبع حیاتی برای تولید برق آبی و آبیاری است.
دولت طالبان با تاکید بر اینکه هیچ مهندس خارجی در این پروژه دخالت ندارد، آن را نمادی از توانمندی ملی و استقلال در حوزه مهندسی می داند. در شرایطی که افغانستان تحت تحریم ها و انزوای بین المللی قرار دارد، این پروژه به نوعی بازتاب دهنده مقاومت ساختاری در برابر وابستگی به کمک های خارجی نیز هست.
با این حال، واقعیت های اقلیمی و ژئوپلیتیکی منطقه، چالش های این پروژه را از بُعدی فراتر از مرزهای افغانستان مطرح می کند. کشورهایی که در پایین دست آمودریا قرار دارند، نگران کاهش محسوس سطح آب و اثرات آن بر تولیدات کشاورزی و انرژی خود هستند. ازبکستان و ترکمنستان پیش از این بارها نسبت به تغییرات جریان طبیعی رودخانه ها هشدار داده اند و پروژه قوش تپه می تواند بر این نگرانی ها دامن بزند.
افزون بر این، افغانستان به دلیل عدم عضویت در هیچ یک از توافقنامه های بین المللی مرتبط با مدیریت منابع آبی، عملاً در ساختارهای حقوقی مربوط به تقسیم منصفانه آب در آسیای مرکزی جایی ندارد. این موضوع، مذاکره و گفتگو میان کابل و دیگر کشورهای ذی نفع را دشوارتر می سازد، به ویژه در شرایطی که دولت طالبان هنوز از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده است.
در سطح داخلی، قوش تپه حامل امیدهایی پررنگ است. کشاورزان در ولایت های شمالی می گویند که به دلیل کم آبی، باغ ها و کشتزارهایشان خشک شده و تولید کشاورزی تقریباً متوقف گردیده است. بازگرداندن آب به این زمین ها، نه تنها زندگی صدها هزار خانوار را احیا خواهد کرد، بلکه می تواند محرکی برای رشد اقتصادی و تثبیت اجتماعی در منطقه باشد.
اما همین امید داخلی، بدون همراهی با دیپلماسی آبی و تعامل منطقه ای، ممکن است به بذر بی ثباتی در روابط افغانستان با همسایگان بدل شود. اگر کابل نتواند به نگرانی های مشروع کشورهای پایین دست پاسخ دهد و یا چارچوبی برای مدیریت مشارکتی منابع آبی ایجاد نکند، پروژه قوش تپه – علیرغم اهمیت ملی آن – ممکن است بستر تنش های تازه در آسیای مرکزی شود.
به بیان دیگر، موفقیت این پروژه نه فقط در مهندسی، بلکه در سیاست ورزی و تعامل هوشمندانه با منطقه نهفته است. افغانستان امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آن است که توسعه ملی را با درک عمیق از واقعیت های منطقه ای و الزامات دیپلماسی محیط زیستی گره بزند.
گزارشی از خبرگزاری فرانس 24